از سرما تا شیطان :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

از سرما تا شیطان از سرما تا شیطان

دوشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۲۱ ب.ظ

سلام

این متن را در بین نوشته‌هایی که از سال‌های دور از نت جمع کرده بوده و نگه داشته بودم پیدا کردم. خواندن دوباره‌اش خالی از لطف نیست.

یاعلی

 

روزی استاد دانشگاهی شاگردان خود را به مباحثه طلبید. او در کمال اعتماد به نفس از دانشجویانش پرسید: آیا خداوند همه‌ی موجودات را آفریده است؟ یکی از دانشجویان با شجاعت پاسخ داد: بله! استاد پرسید: هر موجودی را؟ دانشجو جواب داد: بله! هر آنچه را که وجود دارد. استاد گفت: در این صورت این جمله که خداوند شیطان را هم آفریده درست است، زیرا شیطان هم وجود دارد.

دانشجو نتوانست به این پرسش پاسخ دهد و ساکت ماند. استاد با حالتی حاکی از احساس خوشنودی با خود اینطور اندیشید که بار دیگر توانسته است اثبات کند که ایمان و اعتقادات مذهبی چیزی جز افسانه نیست.

در همین حال ناگهان دانشجوی دیگری دست بلند کرد و پرسید: استاد! آیا سرما وجود دارد؟ استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد، آیا تو تا به حال سرما را احساس نکرده ای؟ دانشجو در کمال احترام پاسخ داد: استاد! در واقع سرما وجود ندارد. بر پایه‌ی نتیجه‌ی دستاوردهای دانش فیزیک، سرما در واقع عبارت است از نبودن کامل یا غیبت کلی گرما؛ هر شیئی را زمانی می‌توان مورد مطالعه قرار داد که انرژی از خود ساطع کند و انرژی هر شیء به صورت گرما ساطع می‌شود. بدون گرما اشیاء ساکن و بدون انرژی جنبشی‌اند و نمی‌توانند از خود واکنش نشان دهند، اما سرما وجود ندارد. ما خود واژه‌ی سرما را ابداع کرده‌ایم تا پدیده‌ی نبودن گرما را به کمک آن توصیف کنیم.

دانشجو در ادامه پرسید: تاریکی چطور استاد؟ آیا به نظر شما تاریکی هم وجود دارد؟ استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد. دانشجو گفت: شما باز هم اشتباه می‌کنید. تاریکی نیز چیزی جز نبودن کامل نور و روشنایی نیست. از نظر فیزیک می‌توان نور و روشنایی را مورد مطالعه قرار داد اما تاریکی را خیر. اگر نور را از منشور عبور دهیم  رنگ‌های گوناگونی بر اساس طول موج امواج نورانی از آن خارج می‌شود. تاریکی نیز عبارتی است که ما از آن برای توصیف نبودن نور استفاده می‌کنیم.

در پایان دانشجو از استاد پرسید: شیطان چطور؟ آیا شیطان هم وجود دارد؟ و خودش ادامه داد: شیطان نیز بر غیبت خداوند در دل انسان‌ها و حالت دوری از عشق و بخشش و ایمان دلالت دارد. عشق و ایمان همانند نور و حرارت است، این دو وجود دارند و نبودن آن‌هاست که شیطان نام گرفته است.

این‌بار نوبت استاد بود که حرفی برای گفتن نداشته باشد. نام این دانشجو «آلبرت انیشتین» بود.  

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه