این نقشه جعلی است (3) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

این نقشه جعلی است (3)

يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۸۷، ۰۸:۵۹ ق.ظ
نگاهی به تاریخ فلسطین از آغاز تا امروزقسمت سوم :حکومتی درون حکومت با حمله بخت النصر کلدانی – امپراطور بابل – در حدود 5 قرن قبل از میلاد مسیح ، امپراطوری آشوری فرو پاشید و دولت یهودیه تابع دولت بخت النصر شد ، ولی پس از سه سال سر به نا فرمانی گذاشت و علیه بخت النصر ، توطئه کرد . این بار بخت النصر در یک حمله دیگر ، اورشلیم را تصرف کرد و حکمرانان و رجال یهودیه و دیگر کشورهای سرکش را به بابل تبعید نمود و به جای آنان ، حکمرانان محلی و البته از بنی اسراییل ، گماشت . به این ترتیب پادشاه 18 ساله یهودیه به همراه خدم و حشم خود به بابل رفت . مورخین یهودی جمع کسانی را که به بابل رفتند ، ده هزار نفر گزارش کرده اند . اکتشافات باستان شناسی ، نشان می دهد که این گروه در بابل هم ، زندگی شاهانه ای داشتند و املاک پهناور بزرگان و کاهنان یهودی در سرزمینشان محفوظ بود و به وسیله کارگزارانشان اداره می شد . عده ای از محققین معتقدند که پادشاه تبعید نشد ، بلکه او برای گریز از بحران های سرزمینش ، داوطلبانه تحت حمایت بخت النصر در آمد . کارگزاران پادشاه یهودیه باز هم بی کار نماندند و علیه بخت النصر دسیسه چینی کردند . این بار بخت النصر دستور داد که معبد سلیمان را ، که محل اداره این کانون بود ، تخریب کنند و اشراف شورشی رتا به قتل برسانند . 70 سال از خرابی معبد نگذشته بود که کورش هخامنشی ، به پادشاهی رسید . درست هنگامی که بخت النصر مرد و حکومتش به دلیل جنگهای داخلی ضعیف شد ، کورش از این فرصت استفاده کرد و بابل را به تصرف در آورد و حکم بازگشت اشراف و کاهنان یهودی را به اورشلیم صادر کرد . صدور این حکم و واکنش یهودیان نسبت به آن ، این شگفتی را در تاریخ  به جای گذاشت که ، چرا یهودیان به وطن خود باز نگشتند ؟!سران یهود در بابل ماندند ، آنها تنها نمایندگانی به اورشلیم فرستادند تا معبد را بازسازی کنند و حافظ منافعشان در آنجا باشند . آنها مهمانانی بودند که به تدریج آموخته بودند که چگونه در مهمترین امور خانه ی میزبان دخالت کنند ، بدون اینکه به طور علنی هویت صاحبخانه بودن او را انکار کنند . زمانی در دربار روم و زمانی کاخ های ایران ، عرصه نفوذ عناصر یهودی می شد و این ارتباط آنچنان نزدیک بود که یکی از کتب مقدس یهودیان به نام کتاب « استر » به حضور یهودیان در دستگاه هخامنشی اختصاص دارد . شاید تعبیر « حکومتی درون حکومت » بتواند تا حدی بیانگر این حالت باشد . یهودیان در اورشلیم از مهمترین نمایندگان اشراف یهود در اورشلیم ، عزرا بود . یهودیان عزرا را همسنگ موسی می دانند . او در خاطراتش اورشلیم را قبل از ورود خود ، سرشار از نجاسات غیر یهودیان ، توصیف می کند  و  در ابتدای ورودش ، فهرستی از کسانی که همسر غیر یهودی داشتند تهیه کرده و آنها را وادار به جدا شدن می کند . به این ترتیب ، عزرا ، با جلوگیری از اختلاط نژادی ، نژاد پرستی یهود را پایه ریزی کرد و توانست شهر را با ظاهر یهودی حفظ کند . کم کم معبد سلیمان ، مرکز کاهنان یهودی شد که در صحن معبد ، مردم را به اجرای ده فرمان موسی ترغیب می کردند و در خفا ، ثروت و مکنت می اندوختند و همه آن فرامین را زیر پا می گذاشتند . بالاخره موعد آمدن مسیح رسید و خداوند خواست این پیامبر هم در بین ینی اسراییل و در شهر مقدس به دنیا بیاید . اهالی شهر ، خسته و دل سرد از ستم کاهنان ، به او ایمان آوردند . کاهنان و اشراف که او را در مقابل خود می دیدند ، علیه او توطئه کردند و او را دستگیر کرده نزد پادشاه رومی شهر بردند و با پرونده سازی ، مجوز قتل او را گرفتند و به این ترتیب واقعه معروف به صلیب کشیدن عیسی علیه السلام رخ داد . دوستان نفرت انگیز اما این پایان ماجرا نبود . مردمی که سالها از روحانی مآب ها جز خدعه و نیرنگ و پول پرستی چیزی ندیده بودند ، تعالیم عیسی علیه السلام را تنها راه نجات خود می دیدند . و این گونه روز به روز بر ادعای مسیحیان از یک طرف و فشار معبد برای کاهش آنان از طرف دیگر اضافه می شد . تا اینکه بالاخره ، در این تقابل ، مردم طاقت از کف دادند و شورشی سراسری کنعان را فرا گرفت و معبد سلیمان که کانون فساد و توطئه شده بود از بین رفت و یهودیان فراری شدند . آوارگی برای همه ، کلمه ای است یاوآور رنج و عذاب ، اما این کلمه برای یهودیان معنای دیگری پیدا کرده بود گویی به زبان عبری ، ثروت ، مکنت و قدرت ، مترادف کلمه آوارگی است . از شغلهای اصلی یهودیان همواره بازرگانی و تجارت بوده است و پیوندهای فامیلی چند ملیتی باعث رونق تجارت آنها شده است . در واقع آنها اولین خاندانهای تاجر بین المللی دنیا بوده اند . چیزی شبیه شرکتهای چند ملیتی امروز که بعید نیست میراث عصر آوارگی بوده باشد . مجموعه این عوامل باعث شد که از قرون اولیه بعد از میلاد ، اندک اندک ، قشر ثروتمندی از یهود شکل بگیرد و تبدیل به یک صنف بازرگان بی وطن دلال و ربا خوار شود . تاریخ نشان می دهد که اعضای چنین صنفی ، به مروز زمان دارای قدرت سیاسی فراوان می شوند . چرا که دادن وام و گرفتن بهره های کلان از شاهان و درباریان ، نتیجه ای جز وابسته کردن دربار به دکانهای رباخواری ندارد . اما باز این همه ماجرا نیست ؛ جهان وطنی ِ خانوادگی ، مشاغل زیادی می آفریند ، یکی از این مشاغل ، دلالی سیاسی بود . نفوذ در دربار و کسب اطلاعات . خصوصا زمانی که پادشاهان ، رغیب یکدیگر در کشور گشایی و قدرت باشند ، جاسوسی شغل پر در آمدی می شود . آنها ، اشرافیت یهود را دوستان نفرت انگیزی می دانستند که دوستی با آنها برای حفظ از دست رفتنی ها ، لازم است . بازسازی پله های معراج در حدود 7 قرن بعد از میلاد مسیح ، حضرت محمد (ص) به پیامبری مبعوث شد . اولین برخورد میان مسلمانان و رومیان ، جنگ موته ، به رهبری اسامة بن یزید بود ؛ درست پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) . در این ماجرا در توافقنامه ای که بین عمر بن خطاب و نمایندگان بیت المقدس به امضاء رسید ، مسیحیان ، شرط واگذاری شهر را به مسلمانان ، اخراج یهودیان از آنجا دانستند و در مقابل قبول کردند که جزیه بدهند . جاسوسی ، ربا خواری ، پیامبر کشی ، خیانت و پیمان شکنی ، خصوصیانی بود که غیر یهودیان به راحتی در یهودیان می دیدند و این بدنامی ، سرنوشتی جز آوارگی پی در پی برای آنها باقی نگذاشته بود . مجموعه این عوامل در کنار کینه تاریخی مسیحیان از آنها به عنوان قاتل مسیح و کینه مسلمانان ، به خاطر خیانتهای پی در پی آنها به پیامبر و نزول آیاتی در رد هر گونه دوستی با یهودیان خائن ، باعث شد که یهودیان چهره منفوری در کشورهای مختلف داشته باشند . مردمی که همواره به این جماعت به دیده تردید می نگریستد ، در بحرانهای اجتماعی ، مقصر اصلی را یهودیان می دانستند و انزوا و اخراج ، کمتر بهایی بود که آنها بایستی می پرداختند . این بار هم شرط واگذاری شهر ، اخراج آنها بود . مسلمانان وارد شهر شدند و طبق گفته های پیامبر از شب معراج ، محل عروج آن حضرت را پیدا کردند و در آن محل که تبدیل به تلی از خاک و خاشاک شده بود ، مسجد الاقصی را برپا کردند . کم کم این شهر که سومین شهر مقدس مسلمانان به حساب می آمد ، رونق یافت و در آن بناهای زیادی بر پا شد . بیت المقدس به جز دوران جنگهای صلیبی که بین مسلمانان و اروپاییان دست به دست می شد ، همواره در دست مسلمانان بود . جنگهای صلیبی ، حدود دو قرن ادامه یافت و هنوز پایان نگرفته بود که چنگیز خان مغول حملات خود را به دنیای اسلام شروع کرد . در همان اوایل کار مغولها ، سعد الدوله یهودی ، وزیر اعظم و همه کاره آنها شد . با تمام شدن دوران کشت و کشتار مغولی در سال 1299 م ، دولت عثمانی در منطقه خاور میانه مستقر شد و مسجد الاقصی بار دیگر پذیرای قدمهای کسانی شد که خاطره شیرین نخستین معراج انسان را در یاد این زمین مقدس زنده می کردند . ادامه دارد ...     منبع:http://kimiaweb.blogfa.com
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه