همینجوری کم هدف ...
يكشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۸۴، ۰۳:۵۹ ق.ظ
سلامآقایی که شما باشین ( شایدم خانوم ) جای شما خالی ! اهل خونه به ما گفتن پاشو برو ترمینال (3) جنوب یه چیزی قراره از مشهد بفرستن , از طرف می گیری و سه سوت بر می گردی . منم که گردنی ندارم که بخوام بگم باریک تر از موه گفتم : چشم . سوار ماشین شدم و رفتم ترمینال . حالا بماند که توی راه دوتا مسافر کنار من , مثل تمام ایرانیهای عزیز , از وقتشون نهایت استفاده رو می کردن و گرم پرداختن به تخصصشون یعنی تحلیل و بررسی کارهای انجام شده در نظام , مخصوصا در دولت بودند (4) . به هر حال رسیدم به ترمینال .زیاد شلوغ نبود ولی از اونجایی که کار آدمیزاد همیشه یه جاییش لنگ می زنه , با اجازه شما مجبور شدم یه چیزی حدود یک ساعت و نیم تا دوساعت , برا یه جعبه کوچولو که اگه شما هم می دیدنش احساس چگونگی بهتون دست می داد , تو ترمینال الاف ( علاف ) شم . ملت همش نیگانیگا می کردن . آخه می دونین که ترمیناله دیگه !!! (5) منم که همچین ... ( بماند ) . ولی من سفت و قرص رو صندلی نشستم , یه جوری که کسی اصلا « فکر » نکنه , چه برسه به اینکه از اون فکرا بکنه (6) . جونم برات بگه که همینطور که مشغول تلف کردن وقت از نوع به شدت بودم (7) , چشمم افتاد به یه کتاب فروشی . رفتن تو کتابفروشی با جیب بی پول رو , به نشستنِ تابلو , رو صندلی و ادامه وقت تلف کردن , ترجیح دادم و قدم زنان تا کتابفروشی رفتم و کتابارو نیگاه کردم .اوه ! عجب کتاب جالبی ! کتاب با این موضوع دیده بودم , اما اینجوری که محور کارش اینی باشه که هست , نه !!!آقای احمد حبیبیان زحمت وافر کشیدن و یه کتاب نوشتن با عنوان تبیین اصطلاحات و واژه های غزلیات عرفانی که در توضیح اونها از آیات و روایات استفاده کردن . با بی پولی و کم پولی هر چه تمام تر , خریدمش و آوردمش خونه (8) . حالا از این به بعد , اگه تونستم و حالشو داشتم , هر چند وقتی که یه بهانه ای باعث بشه برم سراغ این کتاب , سعی می کنم , ازش برا شما هم بگم تا به این وسیله دونسته هامونو با هم تقسیم کنیم .یا علی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنتایج اخلاقی : 1- اصلا این همه قصه سر هم کردم که بگم اهل ادبیات و شعر , اگه دوست دارن این کتاب رو بخرن با این مشخصات :نام کتاب : تبیین اصطلاحات و واژه های غزلیات عرفانیمولف : احمد حبیبیانناشر : مطبوعات دینی – قمنوبت و چاپ : دوم , قدسشمارگان : 3000قطع و صفحه : رقعی , 328تاریخ چاپ : زمستان 1382تایپ و صفحه آرایی : یاسین – قمقیمت : 1500قم – خیابان ارم – شماره 285 – مطبوعات دینیتلفن : 7749361 – 7742847دور نگار : 77493622 – همیشه همه چیزا و کارها الاف ( علاف ) ی , نیست . بلکه ممکنه وشاید همیشه توکارهایی که به آدم محول میشه , یه چیزی هست به اسم « برکت » . بنابراین کاری که به شما محول شده رو با تمام وجود و به نحو توپ انجام بدین .3- منظور من از به کار بردن واژه نامانوس , نازیبا و ناهمگون ترمینال همون « پایانه » بوده .4- اضافه کنید به تخصص ایرانیان هموطن , پزشکی و مکانیکی را .5- ترمینال و یا همون پایانه , اصلا جای بدی نیست , می دونین اگه ترمینال نبود , اونم ترمینال جنوب , چقدر دیگه مردم , مسافرت نمی رفتن !!!!!!!؟؟؟6- منظور نگارنده از فکر کردن به اون فکرها ( کدوم فکرا ؟؟؟!!! ) است .7- یادم رفت بگم که در اون روز مورد اشاره , هوا خیلی سرد بود .8- بی پولی , اصلا و ابدا , نباید جلوی کتاب خریدن شما رو بگیره !!!9- نتیجه اخلاقی دیگه ای فعلا به ذهنم نمی رسه ! ( اینا رو هم با بدبختی و سعی و تلاش شبانه روزی از دل این داستان کشیدم بیرون )