چرا فک‌مان درد نمی‌گیرد؟ :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

چرا فک‌مان درد نمی‌گیرد؟ چرا فک‌مان درد نمی‌گیرد؟

يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۸، ۱۲:۵۱ ب.ظ

مرحوم پدرم همیشه یک مثالی می‌زد:

اگر در مشتت یک تکه طلا داشته باشی و تمام عالم بگویند آنچه در دست توست سنگ است چه تاثیری در اعتقاد تو نسبت به دارایی‌ات و ماهیت آن دارد؟ در هر حال تو یک قطعه طلا داری و این را می‌دانی؛ و اگر در مشتت یک تکه سنگ داشته باشی و تمام عالم بگویند آنچه در دست داری طلاست چه؟ در هر صورت تو یک تکه‌سنگ بیشتر نداری.

متدین و متمدن (یا بافرهنگ) بودن، لابد نشانه‌های عملی‌ای دارد که هرچه آن نشانه‌ها بیشتر باشد انسان متدین‌تر و متمدن‌تر (یا بافرهنگ‌تر) است. (بحث‌های تخصصی در این‌باره در جای خود محفوظ است و الان به کار ما نمی‌آید. اجمالا همه‌ی ما با شنیدن این واژه‌ها به یک تعریف منتقل می‌شویم که ممکن است خیلی دقیق نباشد اما غلط نیست)

نشانه‌های تمدن و متمدن‌بودن یک جامعه چیست؟ خیلی از ما می‌توانیم یک جین نشانه بشمریم و ردیف کنیم. اتفاقا خودمان هم داعیه‌دار داشتن تمدن غنی چندین‌هزارساله در کشورمان هستیم و خود را هم خیلی متمدن و بافرهنگ می‌دانیم. در دنیا هم پزش را می‌دهیم و انتظار داریم این موضوع نادیده گرفته نشود که البته درست هم می‌گوییم و حق هم داریم. اما به قول قدیمی‌ها: «کج نشسته‌ای اما راست بگو» واقعا صرف شمردن این نشانه‌ها ما را متمدن می‌کند؟ یا تا عمل و انجام نباشد متمدن‌بودن و بافرهنگ‌بودنی در کار نیست؟

با خودمان که تعارف نداریم، داریم؟ همه‌ی ما وجدانا به این موضوع معترفیم که تا به نشانه‌ها و مولفه‌های تمدن عمل نشود، خبری از متمدن‌بودن نیست، حالا چه سابقه‌ات ۱۰۰ سال باشد چه ۱۰۰۰۰ سال.

کاش می‌شد به خودمان لطفی می‌کردیم و لااقل خودمان سنگ درون دستمان را طلا فرض نمی‌کردیم و جوگیر خودتعریفی و مورد تعریف صادقانه و غیرصادقانه‌ی دیگران واقع‌شدن نمی‌شدیم؛ واقعا کجای رفتار اکثر غریب به اتفاق ما در جامعه شبیه متمدن‌هایی با سابقه‌ی nهزار ساله است؟ تا کی حرف و شعار و شعار و شعار؟

 

پی‌نوشت:

از تدین که امروزه کیمیاست گذشتم؛ فقط کافی است به یکی از جوامع حدیثی مراجعه کنیم و احادیث «لیس منا...» را تورقی کنیم تا عیار تدین و متدین‌بودن دستمان بیاید. آن‌وقت می‌بینیم کلاه‌مان چقدر پس معرکه است.

 

نظرات  (۱)

کلاهمان خیلی پس است

پاسخ:
متاسفانه 
بله
اونم چه پسی
افتضااااااححح


:|
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه