عاشورای امسال، باید به عزای خود بنشینم! :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

عاشورای امسال، باید به عزای خود بنشینم!

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۸۹، ۰۱:۴۵ ب.ظ
      ظهر عاشوراست بازار جنگ گرم است و باران بی‌امان تیر، شدید شده؛ هر آینه، ممکن است سنگی بر آیینه‌ای آوار شود پیغمبر کربلا، طنین داودی صدای خود را در فضای آسمان جاری کرده است نه! این صدا فقط از آن خداست که از نای علی‌اکبر... خدای من! چه اذان با شکوهی - چند لحظه بعد- مردی با تمام قامت به اقامه‌ی نماز ایستاده مردی نماز شکسته‌ی خود را به خدا تقدیم می‌کند - نمازی که غرور جنگ را شکست- مردی عاشقانه فریاد می‌زند: «إنی اُحبّ الصلاة» روز عاشوراست خورشید داغدار در چند قدمی ظهر، گرم درخشیدن است و من تازه دست از سر خواب برداشته‌ام سرم را پایین می‌آورم و با نگاهی... هنوز سینه‌ام سرخ است! احساس سربلندی می‌کنم! دیشب را تا دیروقت سینه زده‌ام - سینه‌ای پرشور در عزای حسین- من سینه‌سرخ حسینم! من عاشق دست به سینه‌ی اربابم! من... ولی نه... ای وای، باز هم باز هم، نماز صبح را خواب مانده‌ام نماز صبح را تا دم ظهر، خواب سینه‌زنی دیده‌ام! نماز صبح را... عاشورای امسال، باید به عزای خود بنشینم باید خودم را اشک بریزم سرم را زیر می‌اندازم   سید جواد شرافت     پ.ن: 1- فرارسیدن ایام شهادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام رو تسلیت می‌گم. 2- در این مدت هر جا که بودید، کیمیا رو از دعای خیر فراموش نکنید! 3- ان‌شاءالله دهه‌اول محرم از ساعت 21:30، کیمیا و دوستانش تو حسینیه‌ی بیت‌الجواد (ع)به آدرس تهرانسر غربی، فاز یک، کوچه‌ی13 جمع میشن؛ شاید کسی دوست داشت و اومد؛ قدمش رو چشم! خوشحال می‌شیم! 4- اگه دوست دارید، دانلود کنید و گوش بدید و بلوتوث کنید! جدید نیست؛ همین گوشه‌ی کیمیا لینک شدن، خواستم سهل الوصول بشه براتون! (+، +، +، +، +) یاعلی    
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه