کیمیا می خونه ... :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

کیمیا می خونه ...

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۸۷، ۰۱:۳۵ ق.ظ

 

 

شهره عارفان ( قسمت یازدهم )

 

فصل دوم : اساتید و تألیفات‏

شور و شوق درتحصیل علوم و معارف

 

محیی ‏الدین به راستی از شگفتی‏های تبار انسانی و از نوادر اعصار است . بدون شک در تاریخ عرفان اسلامی کسی در فزونی دانش ، وسعت اطلاعات ، کثرت اساتید و بسیاری تعداد تألیفات به پایه و مایه وی نمی‏رسد . این عارف عجیب در طول عمرِ بارور خود ، از آغاز جوانی تا دوران پیری و پایان زندگانی ، با همتی بسیار عالی ، نیتی پاک ، نشاطی حیرت‏انگیز ، پشتکاری شگفت‏آور و با شور و شوقی وافر به فراگیری علوم و تحصیل معارف زمان خویش پرداخت . او به حق ، زهد و ریاضت ، سیر و سلوک را از تلمّذ و تعلّم ، تفکر و تفقّه و درس و بحث ، جدا و بی‏نیاز ندانست . با ایمانی استوار به عرفان راستین و شوق شدید به ریاضت ، به معارف متعارف زمان و فرهنگ جامعه‏اش نیز به راستی ارج نهاد.

در اینجا باید سوگمندانه اعتراف کرد که از دیرزمان در کنار عارفان و سالکان راستین ، صوفیان متظاهرِ به عرفان نیز بوده‏اند که نه اندوخته علمی داشته و نه بهره‏ای از مقامات روحانی‏ برده ، بلکه در حقیقت تمام سرمایه باطنی ایشان جز تظاهر و ریا و نیز تفوّه به چند اصطلاح بی‏ محتوا و خرقه و کشکول ، چیز دیگری نیست . چنین عا ف نمایان همواره مورد تهاجم عارفان حقیقی بوده‏اند (101) .

آنچه ابن ‏عربی را در میان اهل سیر و سلوک استثنایی کرده ، جمع میان کشف و شهود ، تفکّر و تفقّه و جمع میان حضور و حصول است . چنان‏که مشهور است برخی از عوام صوفیه و عرفا از دست زدن به کتاب و قلم پرهیز می‏کردند و برای علم حصولی شأنی « آلی » نیز قائل نبودند و حتی برخی از آن‏ها به « امّی » بودن خویش فخر می‏فروختند (102) .

اما ابن‏عربی عارفی است که از استاد دوری نجست ، از تحصیل علم گریزان نبود ، از مدرسه فرار نکرد و دفتر را نشست ؛ بلکه برعکس ، در هر حال و در هر زمان و در هر مکانی که از وجود و حضور استادی آگاهی یافت ، با ذوق و شوق به سویش شتافت . در اثر این تلاش و تکاپو است که موفق شد تا محضر استادان عالی‏ مقامی را درک کند و از مشایخ بزرگی حدیث بشنود و اجازه روایت بگیرد که شماره‏ شان به هفتادکس می‏رسد . برخی از ایشان از سرشناسانِ بنامِ عالم اسلام و بزرگان زمان بودند . البته این‏ ها غیر از شیوخی هستند که در گذشته ذکر شد که ابن‏ عربی به دیدارشان توفیق یافته و از آنان بهره‏ مند گشته است . آنان بیشتر اهل ریاضت و مجاهدت و پارسایی بودند ؛ ولی اینان اهل درس و بحث ، ارباب فتوا ، صاحبان مسند قضا و حامیان شریعتند .

 

برخی استادان و مشایخ روایت (103)

 

1. حافظ ابوبکر محمد بن خلف لَخْمی ، 2. ابوالقاسم عبدالرحمان بن غالب شَرّاط قُرطبی ، 3. ابوالحسن شُریح بن محمد بن شریح رُعینی . محیی‏الدین از سال 578 در اشبیلیه ، قرآن مجید را با قرائات هفتگانه پیش آن ‏ها خواند .  4. قاضی ابومحمد عبداللّه بازِلی ، 5. قاضی ابوبکر محمد بن احمد بن ابی ‏حمزه . کتاب‏ های تبصره و التیسیر در مذاهب قُرّاء سبعه را برای وی حدیث کردند و اجازه روایت عامه به او دادند .  6. قاضی ابوعبدالله محمد بن سعید بن دَرْبون ، 7. ابومحمد عبدالحق بن عبدالرحمان بن عبدالله اشبیلی . آن دو کتاب‏ های بُقَعی ، و نیز تلقین المبتدی ، الاحکام الصّغری والوسطی والکبری و التمجید و کتاب ابومحمد علی بن‏احمد بن‏حزم و کتب استذکار ، تمهید ، استیعاب و انتقا را برای وی حدیث کردند و اجازه روایت عامه دادند . 8. عبد الصمد بن محمد بن‏ ابی ‏الفضل بن حَرَسْتانی ، 9. یونس بن یحیی بن ابوالحسن عباسی هاشمی ، 10. مکین ‏الدین ابوشجاع زاهر بن رستم اصفهانی بزّاز ، 11. برهان ‏الدین نصر بن ابی‏ الفتوح بن عل حصری . کتب کثیری در علم حدیث و رقائق ، از جمله صحیح مسلم و صحیح بخاری و الجامع و العلل ترمذی و سنن ابوداود را که از صحاح سته هستند برایش حدیث کردند و اجازه عامه دادند . 12. سالم بن رزق الله افریقی ، 13. محمد ابوالولید بن احمد بن محمد بن سبیل ، 14. ابوالوابل بن العربی ، 15. ابوالثّناء محمود بن مظفر اللّبان ، 16. محمد بن محمد بکری . کتب المعلم بفوائد مسلمِ ابوعبدالله مازَری ، و سراج المهتدین قاضی ابن‏ العربی و کتاب‏های ابن‏خمیس و رساله قُشَیْری برای او حدیث کردند واجازه عامه دادند .  17. ضیاء الدین عبد الوهاب بن علی بن سکینه ، 18. ابوالخیر احمد بن اسماعیل بن ‏یوسف طالقانی ، 19. ابوطاهر احمد بن محمد بن ابراهیم ، 20. ابوطاهر سِلَفی اصفهانی ، 21. جابربن ایوب حَضْرَمی ، 22. محمد بن اسماعیل بن محمد قزوینی ، 23. ابن‏ عساکر ، 24. ابو الفرج عبدالرحمان بن علی بن جوزی ، 25. ابن‏مالک ؛ برای وی حدیث کردند و اجازه عامه دادند .

البته غیر از استادان مذکور، ابن ‏عربی نام کسان دیگری را در زمره مشایخ و اساتید خود آورده است که در زمان خود از ادیبان و عالمان برجسته فقه و حدیث به شمار می‏رفته‏اند . نام این استادان و مشایخ در نامه ابن‏عربی به کیکاوس اول نقل شده‏است . از این نامه برمی‏آید که او غیر از اشخاص مذکور ، استادان و مشایخی دیگر داشته که از ذکر نامشان خودداری شد .

 

کتب و رسالات‏

 

ابن ‏عربی از پرمایه ‏ترین و پرکارترین نویسندگان است و هیچ یک از نویسندگان جهان اسلام ، از قبیل کِندی ، ابن ‏سینا و غزالی در کثرت تألیف و تصنیف با وی برابری نمی‏کنند . موضوع اصلی رسالات وی عرفان و حالات و واردات و تجارب قلبی اوست ، ولی در عین حال علوم دینی اعم از حدیث ، تفسیر ، سیره ، فقه و نیز علومی از قبیل کیمیا و جفر و نجوم و حساب جمل و همچنین شعر را دربرمی‏گیرد (104) .

او با خلق آثار بسیاری ، بنیاد یک نظام فکری کامل و شاملی را بر اساس تجارب عرفانی استوار ساخت که هنوز هم محور بینش ‏های عرفانی در جهان اسلام است (105) .

آیت الله جوادی آملی می‏فرماید : بعد از وی [ ابن‏عربی ‏] هر چه در زمینه معارف و اسرار، به تازی و فارسی یا نظم و نثر ، تصنیف یا تألیف شده است ، نسبت به نوشتار شیخِ اکبر شبنمی است که در بحر می‏کشد رقمی (106) . دکتر یثربی نوشته است : در یک کلام باید گفت که عرفان نظری ، با آثار وی نظم و مال نهایی خود را به دست آورده است (107) .

پروفسور هانری کُربن معتقد است : فهرست اسامی نسخ آثار ابن ‏عربی که اخیراً به دست عثمان یحیی تدوین شده است ، حاکی از بسطِ شگرفِ مجموعه آثاری است که درک کامل آن محتاج به وقف یک عمر می‏باشد . ناگفته نماند که محققان اروپایی که در جست‏ وجوی عقاید عالی اسلامی بوده‏اند ... با خواندن آثار باعظمت ابن‏ عربی ، خود را در سرزمین آشنا احساس می‏کنند (108) .

دکتر ابراهیمی دینانی می‏نویسد : کثرت شمار تألیفات محیی‏ الدین به خوبی نشان می‏دهد که وی در قید این نبوده که مانند یک فیلسوف رسمی اندیشه‏های خود را طبقه ‏بندی کرده و آن‏ ها را در یک چهارچوب معین تحت عنوان یک سیستم فلسفی ارائه نماید . آنچه موجب می‏شده که محیی ‏الدین دست به قلم گیرد و نسبت به تألیف یک کتاب یا رساله اقدام نماید ، بیشتر واردات قلبی وی را باید نام برد . گاهی نیز اتفاق می‏افتاد که خود را بر حسب یک رؤیا یا مکاشفه مأمور این کار می‏دیده است . موضوعاتی که در آثار گوناگون و متعدد محیی‏ الدین مورد بررسی واقع شده بیشتر بر حول محور سه مسئله دور می‏زند که به ترتیب عبارتند از : خدا ، انسان ، جهان (109) .

آثار محیی‏ الدین یک وجه امتیاز نسبت به سایر اندیشمندان دارد و آن این‏که : کارهای علمی محیی ‏الدین هیچ ربطی به کار خواجه طوسی و یا حتی حکمای مشّایی ندارد . او از جایی شروع نمی‏کند که فارابی و شیخ‏ الرئیس به آنجا رسیده بودند . ابن‏عربی کار خود را به طور مستقل به پایان می‏برد ، او مبتکر و بانی یک سیستم و نظام جداگانه و مخصوص به خودش است . نه شرحی می‏نویسد ، نه پاورقی ، نه حاشیه ، نه تعلیقه ، هیچ کدام از این‏ها را ندارد . حتی نقل قولهایش هم بسیار اندک است (110) .

 

تعداد تألیفات ابن عربی

 

محیی ‏الدین در نامه‏ای که در سال 632 ق از دمشق به کیکاوس اول نوشته است ، تعداد 240 تألیف خود را نام برده و توضیح داده است که کوچک‏ ترین‏شان یک جزء و بزرگ‏ ترین‏شان افزون بر صد مجلد است . وی در رساله‏ای که در پاسخ به خواهش برخی از یارانش در زمینه فهرست مؤلفاتش نوشته ، به نام 248 اثر اشاره کرده است . عبدالوهاب شعرانی ، تعداد مؤلفات او را 400 و اندی (111) و عبدالرحمان جامی متجاوز از 500 عنوان دانسته است . اسماعیل پاشا بغدادی مؤلف کتاب هدیة العارفین از 475 کتاب و رساله نام برده است . کورکیس عَوّاد که در این زمینه به پژوهش پرداخته ، به نام 527 کتاب دست یافته است . بالأخره عثمان یحیی در پژوهش مستوفایش از 848 کتاب و رساله اسم برده است (112) .

استاد سید جلال ‏الدین آشتیانی می‏نویسد : عثمان یحیی دانشمند معروف مصری چندین برابر آنچه که ارباب تراجم از آثار علمی ابن ‏عربی ضبط کرده‏اند ، از وی آثار علمی پیدا نموده و کتابی مبسوط در این باب نوشته است . انسان متحیر می‏شود که یک مرد محققی که به یک معنی ، پدیدآورنده عرفان نظری به سبک آثار او و پیروانش می‏باشد ، چه اندازه می‏توانسته است کار کند و بطور مسلّم از هیچ مؤلفی به اندازه وی اثر علمی باقی نمانده است ، او پرکارترین استاد و والاترین دانشمند در ادوار اسلامی است . تفسیر کبیر او مشتمل بر نود و پنج جلد بزرگ است و تفسیر صغیر او مشتمل بر هشت یا نه مجلّد است (113) .

این هم ناگفته نماند که ابن‏عربی خود نوشته است : یکی از دوستانم به من گفت که از من 4000 نوشته ضبط کرده است . که البته به نظر بعید و بلکه مستبعد می‏نماید . علامه حسن‏زاده آملی می‏فرماید : مؤلف وفیات الاعیان هنگامی که شیخ عارف محیی‏الدین را اسم می‏برد ، می‏گوید : ایشان 95 جلد کتاب در تفسیر قرآن نوشته است (114) . در کتاب الجانب الغربی آمده است : نام تفسیر ابن عربی « الجمع و التفصیل فی اسرار التنزیل » ذکر شده است (115) .

ابوالعلا عفیفی می‏نویسد : برخی از آثار وی ، از دیگر کتاب‏های بزرگ او استخراج شده و به آن‏ ها عناوین مفرد و مستقلی داده شده است ... اگرچه آثار وی غالباً در زمینه عرفان است ولی تمامی علوم اسلامی را در برمی‏گیرد . وی در عرفان نظری ، علم حدیث ، تفسیر قرآن ، سیره نبی ، فلسفه ، ادبیات و از جمله شعر و نیز علوم طبیعی کتب و رسائلی نگاشته است . او در پرداختن به این موضوعاتِ کاملاً متفاوت ، هرگز عرفان را از نظر دور نداشته است . در حالی که درباره مسائل کلامی ، فقهی و حتی علمی بحث می‏کند ، غالباً جنبه‏هایی از تفکر عرفانی وی بروز می‏کند (116) .

 

پ . ن :

 

101) نک : کسر اصنام الجاهلیه ، ملا صدرا صدرالدین شیرازی ، و ترجمه آن : عرفان و عارف نمایان ، ترجمه محسن بیدارفر .

102) شیخ اکبر ، محمد مددپور ، ص‏18 و 19 ، باکمی تصرف .

103) برای اطلاع بیشتر از آنان رجوع شود به : محیی‏الدین ابن ‏عربی ، ص‏106- 98 .

104) دایرة المعارف تشیع ، ج‏1 ، ص‏348 .

105) عرفان نظری ، یحیی یثربی ، ص‏176 .

106) بنیان مرصوص امام خمینی ‏رحمه الله ، ص‏152 .

107) عرفان نظری ، ص‏182 .

108) شرح مقدمه قیصری بر فصوص‏ الحکم ، مقدمه هانری کربن ، ترجمه سید حسین نصر ، ص 16 .

109) شرح فصوص‏الحکم مؤید الدین جندی ، به کوشش سید جلال‏الدین آشتیانی ، مقدمه ابراهیمی دینانی ، ص 16.

110) گفتگوی دین و فلسفه ، مصاحبه با سید مصطفی محقق داماد ، ص‏132.

111) الیواقیت والجواهر ، ج‏1 ، ‏8 .

112) محیی ‏الدین ابن‏عربی ، ص‏106 و 107 ؛ نیز نک : دایرة المعارف تشیع ، ج‏1 ، ص‏348.

113) شرح مقدمه قیصری بر فصوص‏الحکم ، ص‏23 .

114) در آسمان معرفت ، گردآوری و تنظیم محمد بدیعی ، ص‏75 .

115) الجانب الغربی ، شیخ مکی ، ص‏204 .

116) تاریخ فلسفه در اسلام ، ج 1 ، مقاله ابن‏ عربی ، ابوالعلا عفیفی ، ص‏564 .

 

 

 

ثبت نظر

  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه