...! :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

...!

چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۶:۳۶ ق.ظ
(اولش بگم : امروز که نه ، چند وقتیه دل و دماغ وبلاگ نویسی و ندارم ...لذا به نحوه نوشتنم خورده نگیرید ) معرفی دوباره : اسماعیل مصفا ٬ در یک روز زیبای بهاری (دوم اردیبهشت)  سال ۱۳۶۲  ٬ در یکی از محله های تهران دیده به جهان گشود ٬ کم کم بزرگ و بزرگ تر شد تا اینکه فهمید (؟) چقدر کوچک است! سال ۱۳۷۹ از دبیرستان علامه حلی فارق التحصیل و به تحصیلات تکمیلی خویش ادامه داد و هنوز که هنوزه در حال ادامه است ٬ برای ادامه تحصیل به هر دری از هر شهری که می توانست زد از شهرستان کرج گرفته تا لارستان شیراز و آشتیان اراک و البته از تهران نیز دریغ نکرد . وی در چندین نشریه داخلی قلم زد ، از داخل دبیرستان گرفته تا دانشگاه و موسسات فرهنگی و انجمن های اسلامی و برخی داخل های دیگر . حتی برای نمونه هم از آثار وی هیچ اثری نمانده ، مگر روی شیشه پنجره ها برای جلو گیری از نور شدید آفتاب . وی در حال حاضر _اگه حال داشته باشه_ با تخلص خون خامه به نگارش می پردازد.  حرف حساب : آقا یک کلام ختم کلام ، دل به هر پاکدلی بستم رفت (حالا این هیچ) هر پاکدلی هم که به ما دل بست اونم رفت ، تازه چند تا پاکدلم بودن که نمی دونم ما بهشون دل بسته بودیم یا اونا که ما تحمل اونا رو نداشتیمو نتونستیم اونارو تحمل کنیمو ما مجبور شدیم اونارو ترک کنیمو خلاصه آقا یک اوضاعه قاراشمیشی که نگووووو ...در ادامه این یک کلام خدمتتون عرض کنم که ظاهرا دو نفر از اعضای برجسته کیمیا که اسمشونم نمی برم (1) در کمال وقاحت وبلاگ را ترک گفتند و برای خود منزل شخصی گزیدند  ، آخه ...  (لا اله الا الله)ما که بخیل نیستیم  ...در پایان یک کلمه عرض کنم و کلامم را خاتمه دهم و آن اینکه : جدا برای این دوستان آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم هر جا و در هر امری که فعالیت می کنند موفق باشند.یه کلمه دیگه بگم و دیگه تموم : وبلاگ گروهی کیمیا تا ابد گروهی باقی خواهد ماند ، شما از این پیش می توانستید و از این پس نیز می توانید مطالب خویش را به آدرس khounkhameh@yahoo.com    ارسال کنید .  درد دل: تنها ...به تنها ترین تنها سلامتنهایی و دوست دارم ٬ گاهی به هر دری می زنم که ...اما ...(( بچه ها شما بگید آدم اگه هم خر و بخواد هم خرما چیکار باید بکنه  )) 
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه