امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش پنجاهم) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش پنجاهم) امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش پنجاهم)

شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۸۴، ۱۲:۵۳ ق.ظ

خدا و پیامبرش على را دوست مى‏‌دارند

بر محبت على نسبت ‏به خدا و رسولش و نیز محبت‏ خدا و رسولش نسبت‏ به على همین بس که پیامبر روز خیبر فرمود: «این پرچم را فردا به دست کسى خواهم داد که خداوند این دژ را به دست او مى‏گشاید، او خدا و پیامبرش را دوست مى‏‌دارد. و خدا و پیامبرش هم او را دوست مى‏‌دارند...»

 

حدیث مرغ بریان

ترمذى در صحیح خود(۸)  و حاکم در مستدرکش(۹) روایت کرده‌‏اند که مرغ بریانى براى پیامبر آوردند تا بخورد، پس گفت: «بار خدایا: محبوب‌ترین خلق در پیشگاه خود را برسان تا با من این مرغ را تناول کند.» پس على آمد و به همراه او میل کرد.

چون على تنها فرد شایسته‌ی آن مقام‌ها بود -صرف‏ نظر از نیاز رسالت ‏به معاونت و پیکار او- مى‏‌بینیم که پیامبر آن مقام‌ها را پیش از این که على ایفاى تعهد خود به فداکارى و پیکار را آغاز کند- به وى اعطا مى‏‌کند.

به علاوه پیامبر هنگامى که آن مقام‌ها را تفویض مى‌‏کند، شاهدان رویداد تنها سى یا چهل مرد بودند و همه از اعضاى خاندان پیامبر. طبیعى بود که پیامبر آن مطلب را به دیگر مسلمانان به هنگام یافتن فرصتى مناسب، اعلان کند.

پیامبر مصلحت دید که به تدریج آن را اعلان کند. پس، آن بزرگوار اندکى بعد از هجرت شروع کرد تا برادرى خویش را با على(ع) به اطلاع عموم برساند.

این است مطلبى که در صفحه‌‏هاى آینده راجع به آن سخن خواهیم گفت.

 

پىنوشت‌ها:

۱- حیات محمد،نوشته محمد حسین هیکل،ص ۲۲۲.  

۲-در سفر تثنیه فصل ۱۸: «براى آنان (اسرائیلی‌ها) پیامبرى از میان برادرانشان، عرب (چون اسماعیل پدر عرب برادر اسحاق پدر اسرائیلی‌هاست) مانند تو (مثل موسى در این که او صاحب شریعت تازه‌‏اى است)  بر مى‌‏انگیزم، و سخنم را در دهان او قرار مى‌‏دهم  (پس از پیش خود سخن نمى‌‏گوید بلکه عین کلمات خدا را به زبان مى‌‏آورد. و این است امتیاز قرآن) پس به آن‌چه من توصیه مى‌‏کنم او بدان توصیه مى‏‌کند و هر انسانى که سخن مرا گوش ندهد، سخنى را که پیامبر به نام من به زبان مى‏آورد، من مؤاخذه مى‌‏کنم.

۳- صحیح بخارى ج ۵ ص ۱۷۱ و صحیح مسلم ج ۱۵ ص ۱۷۸-۱۷۹.  

۴- سیره ابن هشام، ج ۲ ص ۳۳۵.   

۵- مستدرک حاکم ج ۳ ص ۲۸-۲۹.  

۶- سیره ابن هشام، ج ۲ ص ۳۳۵.  

۷- شرح نهج البلاغة ج ۳ ص ۱۷۹. 

۸- ج ۵ ص ۳۰۰ (حدیث ۳۸۰۵) .

۹- ج ۳ ص ۱۳۰-۱۳۱.

  • ناصر دوستعلی

امیرالمومنین

حدیث مرغ بریان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه