به بهانه آغاز هفته وحدت
پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۸۸، ۰۱:۳۶ ق.ظ
بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری در سفر به کردستان (ادریبهشت سال 1388)شما نگاه کنید ببینید آن کسانى که میخواهند وحدت ملت ایران را به هم بزنند، کىها هستند؟ بدانید که اینها عوامل دشمنند؛ یا خودشان از متن دشمن دارند حرف میزنند، یا سرانگشت دشمنند؛ برو برگرد ندارد. آن کسى که نداى تفرقهى بین شیعه و سنى را سر میدهد و به بهانهى مذهب، میخواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهى بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. خیلى از این مردم بیچارهى بىخبرِ سلفى و وهّابى که بوسیلهى دلارهاى نفتى تغذیه میشوند تا بروند در اینجا و آنجا عملهاى تروریستى انجام بدهند -در عراق یکجور، در افغانستان یکجور، در پاکستان یکجور، در نقاط دیگر یکجور- نمیدانند که مزدور دشمنند. آن مرد شیعى هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه میکند. من عرض میکنم: عوامل اصلى دشمنانند. بعضى از این سرانگشتان -هم در بین اهل سنت، هم در بین شیعه- غافلند، نمیدانند و نمیفهمند چکار میکنند؛ نمیدانند براى دشمن دارند کار میکنند.چند سال قبل از این، در منطقهى کُردى، یک عالم روشنبین در نماز جمعه سخنرانى کرد. گمانم قسم خورد -اینجور به ذهنم است، چون سالها گذشته است- گفت واللَّه آن کسانى که مىآیند پیش شیعه، بغض و کینهى سنى را در دل او وارد میکنند و میروند پیش سنى، بغض و کینهى شیعه را در دل او وارد میکنند، اینها نه شیعه هستند، نه سنى؛ نه شیعه را دوست دارند، نه سنى را دوست دارند؛ با اسلام دشمنند. البته نمیدانند؛ خیلیهاشان نمیفهمند و این مایهى تأسف است که چرا نمیفهمند. امروز این جماعت وهّابى و سلفى، شیعه را کافر میداند؛ سنى محب اهل بیت را هم کافر میداند؛ سنىِ پیرو طریقههاى عرفانى و قادرى را هم کافر میداند! این فکر غلط از کجا سرچشمه میگیرد؟ همهى مردم شیعه در سراسر دنیا، مردم سنى شافعى در شمال آفریقا، یا مالکى در کشورهاى آفریقائى مرکزى -که اینها محب و دوستدار اهل بیتند؛ طریقههاى عرفانى اینها به اهل بیت منتهى میشود- کافرند؛ چرا؟ چون به مرقد حسین بن على در قاهره احترام میگذارند و مسجد رأسالحسین را مورد تقدیس قرار میدهند؛ به این جهت اینها کافرند! شیعه که کافر است؛ سنى سقّزى و سنندجى و مریوانى هم اگر با طریقهى قادرى یا نقشبندى ارتباط داشته باشد، او هم کافر است! این فکر، چه فکرى است؟ چرا با این فکر غلط و شوم بین برادران مسلمان اختلاف ایجاد بشود؟ به آن شیعهاى هم که از روى نادانى و غفلت، یا گاهى از روى غرض -این را هم سراغ داریم و افرادى را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئلهشان مسئلهى نادانى نیست، بلکه مأموریت دارند براى اینکه ایجاد اختلاف کنند- به مقدسات اهل سنت اهانت میکند، عرض میکنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعى است و خلاف قانونى است.عزیزان من! همهى ملت ایران! وحدتتان را قدر بدانید. این اتحاد براى این کشور، اتحاد بسیار پرشکوه و پربرکتى است.(1)[...] ملت ما، جوانان ما، زن و مرد ما نباید احساس کنند که دوران مجاهدت به پایان رسید، خطری ما را تهدید نمیکند. ممکن است خطر نظامی ما را تهدید نکند، همین جور هم هست. امروز ملت ایران به آن رتبهای از اقتدار رسیده که خطرپذیری دشمنان خود را بسیار بالا برده، جرئت نمیکنند به این ملت تهاجم نظامی کنند؛ میدانند سرکوب خواهند شد؛ میدانند که این ملت مقاوم است. بنابراین خطر تهاجم نظامی بسیار پایین است؛ اما تهاجم فقط تهاجم نظامی نیست. دشمن به آن نقاطی متوجه میشود که پشتوانهی استقامت ملی ماست. دشمن وحدت ملی و ایمان عمیق دینی را هدف قرار میدهد. دشمن روحیهی صبر و استقامت مردان و زنان ما را هدف قرار میدهد؛ این تهاجم از تهاجم نظامی خطرناکتر است.در تهاجم نظامى شما طرفتان را میشناسید، دشمنتان را مىبینید؛ اما در تهاجم معنوى، تهاجم فرهنگى، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمىبینید. هوشیارى لازم است. من از همهى ملت ایران بخصوص از خانوادههاى شهیدان و از همهى شما عزیزان، بخصوص از جوانها خواهش میکنم با هوشیارى کامل مرزهاى فکرى و روحى را حراست کنید. نگذارید دشمن مثل موریانهاى به جان پایههاى فکرى و اعتقادى و ایمانى مردم بیفتد و آنها را دچار رخنه کند؛ این مهم است. همه وظیفه داریم مرزهاى ایمانى و مرزهاى روحى خودمان را حفظ کنیم.امروز متأسفانه دشمنان ملت ایران توانستهاند حتّى تا پشت مرزهاى ما حضور پیدا کنند. در گذشته و اوائل انقلاب هم، طراحىها مال دشمنان بود؛ دشمنان قدرتمند، استکبار، صهیونیست؛ اما امروز همانها با تحولاتى که در منطقه پیش آمده، پایگاهها و مراکزى را در کنار مرزهاى جغرافیائى شما به وجود آوردهاند و از آن براى فعالیتهاى نرم و بسیار خصمانه استفاده میکنند. همه باید هوشیار باشند. و من بخصوص به جوانها عرض میکنم:جوانان عزیز! میهن شما امروز احتیاج دارد به آگاهى، به بیدارى. حرکات کسانى را که دلها را از وحدت و صمیمیت میخواهند دور کنند، رصد کنید. امروز در میدان شهر به همه عرض کردم، به شما هم عرض میکنم: کسانى میخواهند به هر وسیلهاى، به هر بهانهاى، میان آحاد ملت اختلاف و تفرقه به وجود بیاورند. هر کسى که دیدید در این زمینه کار میکند، دربارهى او داورى کنید که سرانگشت دشمن است؛ بداند یا نداند. ممکن است ندانند، اما سرانگشت دشمنند؛ براى دشمن کار میکنند. نتیجه یکى است. آن کسى که دانسته به شما ضربه میزند، با آن کسى که ندانسته همان ضربه را وارد میکند، با هم فرقى در نتیجه ندارند. باید هوشیار بود؛ باید بیدار بود.(2)برای یک رزمنده بزرگترین خطر این است که جهتگیری را گم کند؛ نداند دشمن کجاست، دوست کجاست. اگر ندانست دشمن کجاست و دوست کجاست، آنوقت ممکن است به طرف دوست آتش کند؛ به خیال اینکه دارد به طرف دشمن آتش میکند. اینها خیلی خطرناک است. بعضی از ما به طرف دوستانمان آتش میکنیم، خیال میکنیم به طرف دشمن داریم آتش میکنیم! بعضی از ما غفلت میکنیم از اینکه ایجاد اختلاف مذهبی، نقشه و طرح دشمن است برای اینکه ما را مشغول به خودمان کند. غفلت میکنیم؛ همهی همت یک شیعه می شود کوبیدن یک سنی، همه همت یک سنی میشود کوبیدن شیعه. خوب، این خیلی تاسفآور است. و دشمن این را میخواهد.ببینید، در قضیهى حمایت از فلسطین -این یک مثالى است میخواهم بزنم- هیچ کشور و هیچ دولتى به گرد جمهورى اسلامى نرسید. این را همهى دنیا تصدیق کردند. جورى شد که بعضى از کشورهاى عربى از ناراحتى دادشان بلند شد، گفتند ایران دارد براى مقاصد خود اینجا تلاش میکند! البته فلسطینىها به این حرف اعتنائى نکردند. از جمله در قضیهى غزه -در این جنگ بیست و دو روزهى چند ماه قبل- جمهورى اسلامى در همهى سطوحش؛ از رهبرى و ریاست جمهورى و مسئولین گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و کمک و سپاه و غیره، همه در خدمت برادران فلسطینىِ مظلوم و مسلمان قرار گرفتند. در بحبوحهى این حرفها، یک وقت دیدیم که ویروسى دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضى از بزرگان، بعضى از علماء، بعضى از محترمین، که آقا! شما دارید به کى کمک میکنید؛ اهل غزه ناصبىاند! ناصبى یعنى دشمن اهلبیت. یک عده هم باور کردند! دیدیم پیغام و پسغام که آقا، میگویند اینها ناصبىاند. گفتیم پناه بر خدا، لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث. در غزه مسجد الامام امیرالمؤمنین علىبنابىطالب هست، مسجد الامام الحسین هست، چطور اینها ناصبىاند؟! بله، سنىاند؛ اما ناصبى؟! اینجور حرف زدند، اینجور اقدام کردند، اینجور کار کردند. نقطهى مقابلش هم هست: یک عده بلند شوند بروند قم، لابلاى کتابهاى شیعه را نگاه کنند، ببینند کجا اهانت به مقدسات اهل سنت است، از او عکس بگیرند، بیایند تو محافل سنى پخش کنند، ببینید آقا! این کتابهاى شیعه است. یا یک گویندهى نادان، غافل یا مغرضى روى منبر نسبت به مقدسات اهل سنت حرف مهمل و بدى بزند؛ این را نوار کنند، سى دى کنند، بروند اینجا آنجا پخش کنند: بگویند ببینید آقا! این شیعه است. این را به او بدبین کنند، او را به این بدبین کنند. این معنایش چیست؟ «و تذهب ریحکم» یعنى چه؟ یعنى همین دیگر. وقتى اختلاف پیدا شد، وقتى تفرقه پیدا شد، وقتى نسبت به هم سوءظن وجود داشت، وقتى یکدیگر را خائن دانستیم، طبیعى است که با هم همکارى نخواهیم کرد. همکارى هم اگر بکنیم، با هم صمیمى نخواهیم بود. این همان چیزى است که آن دشمن دنبال اوست. هم عالم شیعه، هم عالم سنى، باید این را بفهمند، این را درک کنند. بدیهى است دو تا مذهب در برخى از اصول، در برخى از فروع با هم اختلاف دارند؛ البته در بسیارى هم با هم اتحاد دارند. اما اختلاف به معناى دشمنى نیست. فتاواى فقهاى شیعه در مواردى صد و هشتاد درجه با هم اختلاف دارد. فتاواى ائمهى اهل سنت در مواردى بسیار با همدیگر اختلاف دارد؛ اما لزومى ندارد وقتى اختلاف دارد، انسان به همدیگر بدگوئى کنند و فحش بدهند. خیلى خوب، او مذهبش این است، آن هم مذهبش این است. ...(1) بله، اهل سنت همین است. یعنى هیچکس نباید خیال کند که اهلبیت پیغمبر مخصوص و متعلق به شیعهاند؛ نه، مال همهى دنیاى اسلامند. چه کسى است که فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها) را قبول نداشته باشد؟ چه کسى است که حسنین (علیهماالسّلام) سیّدا شباب اهل الجنّة را قبول نداشته باشد؟ چه کسى است که ائمهى بزرگوار شیعه را قبول نداشته باشد؟ حالا یکى او را امام و واجبالاطاعه و مفروضالطاعه میداند، یکى نمیداند؛ اما قبولشان دارند. اینها حقایقى است، باید اینها را فهمید، باید اینها را نهادینه کرد. بعضى البته این را نمیفهمند، متحرک به تحریک دشمن میشوند. در حالى که خیال میکنند که کار درست را انجام میدهند. «قل هل ننبّئکم بالاخسرین اعمالا. الّذین ضلّ سعیهم فى الحیاة الدّنیا و هم یحسبون انّهم یحسنون صنعا»؛(2) خیال میکنند کار خوب میکنند، غافل از اینکه دارند براى دشمن کار میکنند. این خصوصیتِ زمان ماست. (3)1- یکى از افراد حاضر در جلسه این شعر را قرائت کرد:ال النّبىّ ذریعتىو هم الیه وسیلتىارجو بهم اعطى غدابید الیمین صحیفتى2- کهف: 103 و 104اینکه من در سنندج گفتم، اینجا هم تکرار میکنم، برادران مسلمان وحدت اسلامی را بر افتراق مذاهب شیعه و سنی ترجیح دهند و نگذارند اختلاف مذهبی به اختلاف مشی و روش و جهتگیری منتهی شود، به خاطر این است. وحدت افوام ایرانی، وحدت مذاهب اسلامی، وحدت جریانهای گوناگون سیاسی، تضمین کنندهی ابهت کشور است. این جا هم من به همه توصیه میکنم. آن جایی که اکثریت با بردران اهل سنت است، این توصیهی ما بود. این جا هم که اکثریت با برادران شیعه است، با زاین، توصیهی ماست: با یکدیگر یرادرباشید، با یکدیگر همراه و همدست باشید، به یکدیگر کمک کنید.(4)من در سنندج هم در روز اول –سهشنبهی گذشته- گفتم، اینجا هم باز تکرار میکنم: مذاهب اسلامی باید دست در دست هم، برادر وار در جهت اهداف و آرمانههای بلند اسلامی به کمک هم حرکت کنند. دشمن امید بسته است که بتواند پیروان مذاهب گوناگون را مقابل هم قرار بدهد. هیچ کس نباید تسلیم این نقشهی خائنانه و خیانتآمیز دشمن بشود. آنها میخواهند شیعه در مقابل سنی، سنی در مقابل شیعه، دلها از هم چرکین، نسبت به هم بدبین؛ آنها این را میخواهند. برای همین است که من اعلام کردم، باز هم تاکید میکنم: خط قرمز از نظر نظام اسلامی و از نظر ما، عبارت است از اهانت به مقدسات یکدیگر. آن کسانی که نادانسته، از روی غفلت، گاهی از روی تعصبهای کور و بیجا، چه سنی و چه شیعه، به مقدسات یکدیگر توهین میکنند، نمیفهمند چه میکنند. بهترین وسیله برای دشمن همینها هستند. بهترین ابزار در دست دشمن همینها هستند؛ این خط قرمز است.سنی و شیعه هر کدام مراسم مذهبی خودشان را، آداب خودشان را، عادات خوشان را، وظائف دینی خودشان را انجام میدهند و باید بدهند؛ اما خط قرمز این است که نباید مطلقا بین اینها به خاطر مقدسات –چه آنچه که از سوی بعضی افراد شیعه از روی غفلت صادر میشود، چه آنچه که از روی غفلت از بعضی از افراد سنی مثل سلفیها و امثال اینها صادر میشود که یکدیگر را نفی میکنند- چیزی بیان شود. این همان چیزی است که دمن میخواهد. اینجا هم باید هوشیاری باشد.(5)پ.ن: 1- بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادى سنندجتاریخ: ۱۳۸۸/۰۲/۲۲2- بیانات در دیدار خانوادهها شهدا و ایثارگران کردستان تاریخ 22/02/13883- بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان تاریخ 23/02/13884- بیانات در دیدار مردم بیجار تاریخ28/02/13885- بیانات در دیدار مردم سقز تاریخ 29/02/1388منبع: پایگاه اطلاعرسانی حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهایپ.ن کیمیا:میخواستم یه مقدمه برای این موضوع بنویسم، اما فکر کردم که احتیاجی نباشه چون: ضمیر مرجع خودشو پیدا میکنه.منبع:http://www.kimiaweb.blogfa.com