جمعه ها با حافظ :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

جمعه ها با حافظ

جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۸۵، ۰۶:۵۶ ق.ظ
سلامبه خدا نمی دونم چی باید بنویسم همین قدر بگم که الان حدود یک ساعته که رسیدم مشهدآره مشهد ، شهر امام رضا(ع)والا هنوزم نمی دونم چطور جور شد که بیامدیشب با بچه های کیمیا که یه بار با هم همسفر بودیم خداحافظی کردمهمشون خوشحال شدن اما انگار یه حزن سنگینی تمام حجم صداشو نو گرفته بودبه هر کی گفتم یه بار سنگین رو دوشم گذاشتکاش می شد منم یکیو پیدا می کردم همه این بارو رو دوشش می گذاشتمکاش لیاقتشو داشته باشم کاش صدامو بشنوه ...ازم خواستن که جمعه ها با حافظ این هفته رو من بدمحسب امر نیت کردم و این غزل اومدنوش جونتون ((یا حق))ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شدنگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشتبه غمزه مسله آموز صد مدرس شدبه بوی او دل بیمار عاشقان چو صبافدای عارض نسرین و چشم نرگس شدبه صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوستگدای شهر نگه کن که میر مجلس شدخیال آب خضر بست و جام اسکندربه جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شدطرب سرای محبت کنون شود معمورکه طاق ابروی یار منش مهندس شدلب از ترشح می پاک کن برای خداکه خاطرم به هزاران گنه موسوس شدکرشمه تو شرابی به عاشقان پیمودعلم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شدچو زر عزیز وجود است نظم من آریقبول دولتیان کیمیای این مس شدز راه میکده یاران عنان بگردانیدچرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه