سردار شهید خداداد اندامی (شهید دفاع مقدس)
در تاریخ سوم مرداد سال ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای کوهستانی به نام گنجیگان از توابع بخش زیدون بهبهان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. بعد از اتمام دورهی ابتدائی و دریافت کارنامهی قبولی، به علت فقر مالی و نبود امکانات موفق به ادامهی تحصیل نگردید، لذا در کارهای روزمره جهت امرار معاش زندگی به پدرش کمک مینمود.
در سال ۵۷ به خدمت سربازی اعزام گردید. چون خدمت ایشان با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی ایران مصادف گردید شهید اندامی پس از طی دوران آموزشی به اهواز منتقل شد و در اشکر ۹۲ زرهی مشغول به خدمت گردید. در پادگان به اتفاق سایر فرزندان انقلاب برنامههای مذهبی داشت و در این رابطه چندینبار تحت تعقیب مزدوران طاغوت قرار گرفت که با آن استعداد و ذکاوتی که داشت توانست خود را نجات دهد.
بعد از فتوای امام که فرمودند سربازان باید پادگانها را خالی نمایند شهید اندامی اولین سرباز وظیفهی بخش زیدون بود که به امر امام از ادامهی خدمت سربازی و پیروی از طاغوت روی گردانید و برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به اقیانوس بیکران ملت مسلمان ایران پیوست.
شهید اندامی علاقهی خاصی به امام(ره) داشت تا جایی که همیشه تاکید داشت باید مسلمین فرمایشات امام را ادامهی رسالهی شریفهی ایشان بدانند و حتی در وصیتنامهاش میگوید: «افتخار دارم که حیاتم در زمان امام خمینی بوده و به فرمان ایشان قدم به جبهه گذاشتهام، چون ایشان از سلالهی پاک پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و رهرو سیدالشهدا حضرت امام حسین(ع) میباشند.»
شهید اندامی از اولین افرادی بود که به اتفاق معلم شهید موسی قناطیر شروع به تشکیل بسیج در زیدون نمودند و نیروهای جوان و مذهبی را به فراگیری فنون نظامی آشنا ساختند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و هجوم بعثیان کافر به مملکت اسلامی ایران، شهید اندامی همهی برنامهها و کارهای زندگی را رها نموده و سراسیمه به جبهههای حق علیه باطل شتافت و در کنار دوست دیرینهی خود سردار شهید عبدالعلی بهروزی رزمندگان اسلام را در منطقهی جنوب فرماندهی نمودند.
شهید اندامی در منطقهی جنگی شوش به اتفاق همرزم و به گفتهی شخص شهید (استادش) شهید بهروزی و چند تن از سرداران بزرگ اسلام شروع به فعالیت در جهت تشکیل یگان رزمی نمودند و توانستند در کوتاهترین زمان تیپ ۱۷ قم و سپس تیپ ۱۵ امام حسن(ع) را سازمان داده به عنوان یکی از بهترین یگانهای رزمی منطقهی جنوب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی نمایند.
سرانجام در تاریخ ۱۳۶۳/۱/۱۰ به اتفاق جمعی از سرداران تیپ امام حسن مجتبی(ع) در منطقهی جزایر مجنون به وسیلهی هواپیماهای مزدوران عراقی بمباران و به آرزوی دیرینهی خود که همان شهادت در راه خدا بود رسیدند.
تنها یادگار شهید اندامی یک فرزند دختر میباشد. (برگرفته از وبسایت موسسهی فرهنگی هنری معراج اندیشهی پویا)
فرازی از وصیتنامهی شهید:
«... حسین جان من در روز شهادت تو و یاران و فرزندانت از خدایت که منشأ تمام هستی [است] در خواست پیوستن به تو را کردهام و اکنون که در دنیا سعادت زیارتت را نداشتهام پس در آخرت نزد پروردگارت شفیعم باش و واسطهام باش برای نزدیکشدن به اهل بیت مطهرت... پروردگارا تو خود با لطف و کرمت عبادات ناچیز ما را بپذیر و با بخشش و رحمتت گناهان بیشمار ما را عفو بگردان! خداوندا آنطور که باید تو را و بندگان مقربت نتوانستم درست و آنطور که خواستهای بشناسیم و این خود یک گناهی است ولی چون به رحمتت دل بستهایم از کرمت امیدوارم و اکنون که به خواست تو زندگی چهار یا پنج سالهام را به پایان میرسانم خودم را در حرکت خمینی یافتهام و خودم را مدیون او که گمشدهام را بازیافتهام میدانم... » (برگرفته از http://qm313.com کاری از تیم دفاع مقدس قبیلهی منتظر، به نقل از سایت راسخون و عاشورائیان)
شهادت: ۱۳۶۳/۱/۱۰؛ جزیرهی مجنون
مزار شهید: بهبهان
* منبع: نرمافزار روزنگار شهدا (کانون گفتگوی قرآنی)