آخرین خواسته....
شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۸۴، ۰۴:۴۶ ق.ظ
سکوت میکنم در برابر تمام سرنوشتی که برایم رقم زدهای
چشمانم را میبندم...
صدایم را در گلو پنهان میکنم...
دستهایم را رو به زمین میگیرم...
و تنها یک خواهش
ماه را از آسمان بردار
تا فراموش کنم آنکه مرا از یاد برد...
* این پست توسط خانم نگین توسلیان در کیمیای میهنبلاگ ثبت شده است، که بیان نتوانسته در انتقال آرشیو کیمیا به اینجا نام نویسنده را با خودش بیاورد. تاریخ ویرایش: یکشنبه ۱۳۹۸/۰۱/۱۸