آن روزها
شنبه, ۳ دی ۱۳۸۴، ۰۸:۳۳ ق.ظ
آن روزها رفتندآن روزهای برفی خاموشکز پشت شیشه، در اتاق گرمهر دم به بیرون خیره می گشتمپاکیزه برف من چو کرکی نرمآرام می باریدبر نردبام کهنه چوبیبر رشته ی سست طناب رختبر گیسوان کاج های پیرو فکر می کردم به فردا، آهفردا-حجم سفید لیز..........گرمای کرسی خواب آور بود......