اخلاق معاشرت ( بخش آخر ) / ( به بهانه ماه مبارک رمضان ) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت
صداقت« اى جان فداى آن که دلش با زبان یکى است ‏ » . و این همان  « گوهر صداقت ‏ » است که هر جا یافت‏ شود و در هر کس‏ تجلى یابد ، نفیس و ارزشمند است .بسیارى از ناهنجاریهاى رفتارى و اختلافات خانوادگى ومشاجرات میان دوستان و فامیلها ، و حتى تنشها و نزاعهاى سیاسى ، پدیده‏اى است که از  « بى‏صداقتى‏ »  و  « ناخالصى‏ »  به وجود مى‏آید .  و مگر« نفاق ‏ »  هم نوعى عدم صداقت نیست ؟ « فریب‏ » نیز ، جلوه دیگرى از ناراستى در گفتار و رفتار است و ... کم نیست  « طلاق ‏ » هایى که ریشه درعدم صداقت در مراحل اولیه ازدواج در اظهارات ،  ادعاها ،  وعده‏ها ، وانمود کردنها و پاسخهاست . با این حساب ، صداقت ، استوارترین ‏بنیانى است که دوستیها ، مشارکتها ، ازدواجها ،  مبارزات سیاسى و ... برآن استوار مى‏گردد و بدون آن ، همه این بنیانها در معرض فروپاشى وگسیختگى است. جلوه‏هاى صداقتکسى که در « گفتار » ، صادق و راست‏ باشد ، از  « دروغ‏ » پرهیز مى‏کند ، چه به شوخى چه جدى . کسى که در « دوستى‏ »  صادق باشد ،  به مقتضیات‏ دوستى پاى‏بند است و ایثار و فداکارى ، گذشت نسبت‏ به خطاها ، تحمل تندیها و جفاها ،  همکارى در گرفتاریها و نیازمندیها ،  همدردى‏ در مشکلات و غمها خواهد داشت . کسى که در « ایمان ‏» صادق باشد ، از نفاق و دورنگى و ریا دورى ‏مى‏کند. آن که در « زهد » ،  صادق باشد ، ریاکارانه و از روى مردم فریبى ، تظاهر به زهد و ساده‏ زیستى و ترک دنیا نمى‏کند . به قول سعدى :ترک دنیا به مردم آموزندخویشتن سیم و غله اندوزندآن که در پند و موعظه و تبلیغ و ارشاد صداقت داشته باشد ، عملش‏آینه حرفش و رفتارش شاهد گفتارش خواهد بود وگرنه به قول حافظ : « توبه فرمایان چرا خود ، توبه کمتر مى‏کنند ؟ » . و  « صدق در عهد »  وفاى به قولها و قرارها و تعهدات است . اینگونه صداقتها ، معیار و ملاک مسلمانى و نشانه نزدیکى فکرى وعملى به صاحب شریعت ،  حضرت رسول (ص) است ، که فرمود : « اقربکم منى غدا فى الموقف اصدقکم فى الحدیث و اداکم للامانة و اوفاکم ‏بالعهد ... » ;  (1) . نزدیکترین شما به من در موقف قیامت ، کسى است که راستگوتر ، امانت‏دارتر و باوفاتر به پیمان باشد . به فرموده پیامبر خدا (ص) : راستى در گفتار ،  تعهد نسبت‏ به امانت‏ مردم و وفا به پیمان ، نشانه  « صداقت ‏ »  و معیار قرب به آن حضرت است و هر که دروغگو ، خائن و بى‏وفا باشد ، از آن رسول صدق و امانت و وفا فرسنگها فاصله دارد .در صحنه اجتماعقوام هر جامعه ، به اعتماد انسانها به یکدیگر است . آنچه این بنیان ‏را استوار و مستحکم مى‏سازد ، صداقت انسانها نسبت ‏به هم است و اگرصدق و راستى از جامعه‏اى رخت‏ بربندد ، زندگیها هم دشوار  ، نا امن ، تلخ و نکبت‏ بار خواهد بود .  آیا شما همانطور که مى‏نمایید ، هستید ؟ آیا آنچه به دیگران نسبت‏ به افکار و روحیات و زندگى خویش‏ « وانمود »  مى‏کنید ،  « بود »  زندگى شما هم همان‏گونه است ؟  بایزید بسطامى گفته است :  « یا چنان نماى که هستى ،  یا چنان باش که‏ مى‏نمایى ! » . و این ، یعنى  « صداقت‏ » .اى درونت‏ برهنه از تقواوز برون جامه ریا دارىپرده هفت رنگ را بگذارتو که در خانه ، بوریا دارى.دو چهره‏ها نیز فاقد صداقت‏اند . آنان که ظاهر و باطنشان یکى‏ نیست و گفتار و رفتارشان به هم نمى‏خورد و رو در رو و پشت‏سر ، با دیگران برخوردى متفاوت دارند .  در ظاهر و پیش‏ رو ، اظهار ارادت و دوستى و اخلاص دارند ،  اما پشت‏سر ،  از غیبت و سخن‏چینى و تهمت‏ و  افشاى عیوب و تحقیر و توهین ،  پروا ندارند .  این گر نفاق نیست ،  پس ‏چیست ؟  امام باقر(ع) فرمود : « بئس العبد عبد یکون ذا وجهین و ذا لسانین ، یطرى اخاه شاهدا و یاکله ‏غائبا » ;  (2) . بد بنده‏اى است آن که دوچهره و دوزبانه باشد ، هنگامى که برادردینى‏اش را مى‏بیند ،  در حضورش تعریف و تمجیدش مى‏کند ،  ولى‏پشت‏سر  ( با غیبت کردن )  او را مى‏خورد !دو رویان ، هم در دنیا بى‏آبرویند ، هم در آخرت ، گرفتار عذاب‏الهى . زهد دروغى ،  طاعت‏ ریایى ، توبه غیر واقعى ،  انفاق و خرج‏کردنهاى ریاکارانه ،  چرب‏زبانیها و تملقهاى مردم‏فریبانه ، گندم ‏نمایى وجو فروشى و ... همه نشانه‏هایى از فقدان « گوهر صداقت ‏ » در زندگى‏ اجتماعى است .ادبیات غنى فارسى ، پر است از شکایتها و نالیدنها از دست‏ ریاکاران و سالوس‏ بازان و عوام ‏فریبان و دورنگى‏ها .  صورت زیبا به کار نمى‏آید ، سیرت زیبا مطلوب انسانهاى کمال‏طلب است . حتى آنان که‏ چهره‏اى به ظاهر با ایمان و مذهبى دارند ،  اما در رفتار اجتماعى  ، از هیچ‏ نیرنگ و تقلب و تخلف و دروغى پرهیز نمى‏کنند ،  آن طاعت و عبادت‏ هم به کارشان نخواهد آمد .  به گفته سعدى : طاعت آن نیست که بر خاک نهى پیشانى« صدق ‏» پیش آر ، که اخلاص به پیشانى نیست.و این مضمون حدیث است که :   به رکوع و سجود طولانى ‏اشخاص نگاه نکنید ،  چون به آن عادت کرده است . بنگرید به ‏راستگویى و امانت ‏دارى‏اش. (3) .با صادقانقرآن کریم ، فرمان مى‏دهد که  « با صادقان باشید »  ( کونوا مع‏الصادقین ) .  (4)  از سوى دیگر از برخى بزرگان و انبیاء ، با عنوان  « صدیق ‏» و « صادق ‏الوعد » یاد مى‏کند . لقب حضرت زهرا (ع) نیز  « صدیقه‏ »  بود . نعمت‏ صداقت نیز ، موهبتى است که از سوى خداوند به برخى داده مى‏شود و « صدیقین ‏ » ، همتراز با شهدا و انبیاء و صالحان به شمار آمده‏اند . به فرموده امام صادق (ع) ، سرلوحه دعوت همه پیامبران در مسایل ‏معاشرتى و اخلاقى ، « راستگویى‏ »   و « امانت‏دارى‏ »  بوده است :  « ان الله‏ عزوجل لم یبعث الانبیاء الا بصدق الحدیث و اداء الامانة الى البر و الفاجر.» (5) . باز از کلام آن حضرت است که : به حضرت اسماعیل ، از آن‏رو « صادق‏ الوعد » گفتند که با کسى در جایى قرار گذاشت و تا مدتى  ( یکسال ‏هم گفته‏اند ) همانجا منتظر ماند .  از این ‏رو خداوند او را صادق‏ الوعد نامید. (6) .صداقت ‏سیاسىصدق ، تنها به عنوان یک خصلت فردى ،  یا احیانا در معاشرتهاى ‏خانوادگى و دوستانه نیست .  در صحنه اجتماع و فعالیتهاى سیاسى و عملکرد شخصیتهاى مشهور هم مصداق و مورد پیدا مى‏کند .  گاهى کسانى براى خودنمایى و شهرت‏طلبى به مبارزه مى‏پردازند ، تا خود را به عنوان چهره‏اى انقلابى بشناسانند .  برخى هم از روى تعهد و تکلیف و سوز دینى و شعور انسانى مبارزه مى‏کنند . بعضى فریبکارانه شعار مردم دوستى و حمایت از خلق و دفاع ازمظلومین و محرومین مى‏دهند . برخى هم به راستى قلبشان براى مردم ‏مى‏تپد و صادقانه به مردم عشق مى‏ورزند و براى نجات و رستگارى و بهروزى آنان مى‏کوشند . برخى براى جلب حمایت مردم و جذب  « آراء » ،  به وعده دادن‏ مى‏پردازند و مردم را جذب مى‏کنند ،  برخى هم صادقانه براى اداى ‏وظیفه و خدمت‏ به جامعه در عرصه  « انتخابات ‏ » شرکت مى‏کنند .چه بسیار از جوانانى که فریب  « شعارهاى سیاسى ‏ »   و  « حرفهاى داغ وانقلابى ‏ »  را خورده و مى‏خورند و جذب کسانى مى‏شوند که فاقد صداقت‏اند . فعالیتهاى گروهکها در اول انقلاب در جذب جوانان و چهره بظاهر انقلابى برخى سران احزاب و سازمانهاى فلسطینى نیزشاهدى از همین نیرنگ بازیهاست .« صداقت‏ سیاسى‏ » ، آن است که عملکردها ، شعارها ، اهداف و جهت‏گیرى فعالان سیاسى ،  برخاسته از ایمان و الهام گرفته از تعهد و براى کسب رضاى الهى باشد و از هرگونه  « سیاسى کارى‏ »  و دروغ و جعل ‏و تهمت و کتمان حقایق پرهیز شود و استقامت‏ بر سر مواضع حق ، دستخوش کشاکش منفعت‏طلبى و خودمحورى نگردد . کسى که اهداف اصلى خود را در یک عمل سیاسى از دید مردم‏ پنهان مى‏کند و با  « مرحله‏اى عمل کردن‏ » ،  از جو صداقت عمومى ‏سوء استفاده مى‏کند و موقعیت موجهین را وجه ‏المصالحه امیال و اهداف خویش مى‏سازد و در نهایت ،  به  « خود »  بیش از  « حق ‏ » مى‏اندیشد ، « صادق‏ »  نیست .  صداقت ‏سیاسى آن است که کسى از شعار و منطق ‏ « هدف ،  وسیله را توجیه مى‏کند »  بهره نگیرد و در عملکرد سیاسى خود به ‏چارچوب شرع و حق و معیارها و ارزشها پایبند باشد .تفاوتى که میان  « سیاست علوى ‏ »   و شیوه معاویه بود ،  ریشه در همین‏مساله داشت . معاویه براى رسیدن به مقاصد خود از هیچ خلاف شرع ودروغ و تزویر و خیانتى ابا نداشت .  اما آنچه دست‏ حضرت على (ع) را بسته بود که نمى‏توانست همچون امویان رفتار کند ،  « تقید و تعهد به شرع  و حق‏ »   و  « صداقت ‏سیاسى ‏»  بود و آنچه سبب شد آن امام  راستین ،  حتى یک ‏روز هم بر سر کار بودن معاویه را تحمل نکند و على‏رغم‏ مصلحت‏اندیشیهاى برخى ،  او را کنار بگذارد ،  همان صداقت ‏سیاسى‏ بود ، وگرنه مى‏توانست تا محکمتر شدن پایه‏هاى حکومتش با معاویه ‏ « معامله سیاسى ‏ » کند ،  سپس او را برکنار کند . داشتن  « مواضع شفاف‏ » ، البته در عمل نه فقط در شعار ،  و پنهانى زد وبند نداشتن ،  از نمودهاى دیگر صداقت ‏سیاسى است .  على (ع) به‏نیروهاى نظامى خویش نامه مى‏نویسد که :  وظیفه من در مقابل شما آن‏ است که ( جز در مسایل نظامى و اسرار جنگ )  رازى را از شما پنهان ‏نکنم و شما را بى‏بهره نگذارم و حقى را از جاى خودش تاخیر نیندازم . شما هم تکلیف اطاعت و فرمانبردارى دارید .  (7) .صدق در گفتار و صداقت در کردار ،  انسان را محبوب دلها و مورد اعتماد مردم مى‏گرداند .  برعکس ،  تصنع و تظاهر و ریا و نفاق و دروغ ، هم فرد را در جامعه بى‏اعتبار و نزد خداوند ،  مطرود مى‏سازد ،  هم ‏پیوندهاى اجتماعى را مى‏گسلاند و جو بى‏اعتمادى پدید مى‏آورد . گذشته از آنکه خود انسانهاى دور از صداقت ،  دچار شخصیت دوگانه وتضاد شخصیت مى‏شوند و هنگام برملا شدن دروغ و نفاق و ریاکارى‏آنان ،  گرفتار رنج و عذاب ابدى وجدان مى‏شوند .  اما افراد صادق ، درستکار ،  بااخلاص ،  هم آرامش وجدان دارند و هم مطمئن‏اند که‏چیزى جز آنچه « مى‏نمایند » ، نیست ، تا از فاش شدن آن « چهره پنهان ‏» و« خبث درون‏ » ،  نگران باشند .آن را که حساب پاک است ، از محاسبه چه باک است !  ...پى‏نوشتها : 1) لئالى الاخبار، ج‏5، حدیث 253.  2) بحارالانوار، ج‏73، ص‏203.  3) اصول کافى، ج‏2، ص‏105.   4) توبه، آیه 120.  5) اصول کافى، ج‏2، ص‏104.   6) همان، ص‏105.   7) نهج‏البلاغه، صبحى صالح، نامه 50. 
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه