اخلاق معاشرت ( 27 ) / ( به بهانه ماه مبارک رمضان )
دوشنبه, ۹ آبان ۱۳۸۴، ۱۱:۳۹ ب.ظ
ابراز دوستىرابطههایى که بر پایه دوست داشتن و محبت است ، استوارتر ودیرپاتر است . اهرم نیرومند عشق و محبت نیز ، در بسیارى از زمینههاى اجتماعى و ارتباطات انسانى ، کارسازتر از عوامل دیگر است . از اینرو ، ریشهیابى عوامل تقویتکننده دوستى ، ریشهکنى عوامل سستکننده علاقهها و استفاده از عوامل محبتآفرین ، در بهبود مسایل معاشرت مهم است .اگر عقل و اندیشه ، در زندگى نقش « چراغ راهنما » دارد که روشنى مىبخشد و راه را نشان مىدهد ، عشق و محبت قلبى نیز نقش « موتورمحرک » را دارد که پیشبرنده است و حرکتآفرین و زبان دل ، قوىتر از زبان عقل است و گاهى هم که محبت و عشق ، فرمان مىدهد ، عقل از پاى مىماند و مطیع مىگردد .آثار مثبت و منفى محبتدر روابط انسانى ، عشق و علاقه ، هم آثار نیک و جهات مثبت دارد و هم اگر بىحساب و بىمعیار و خارج از کنترل باشد ، پیامدهاى سوء خواهد داشت . به همان اندازه که دوست داشتن و عشق ورزیدن ، در انسان دوستدار ، کشش و امید و دلگرمى ایجاد مىکند ، او را به همرنگى و همسانى با محبوب و اطاعت از معشوق مىکشاند و عاشق را بهفداکارى ، گذشت و ایثار در راه محبوب مىکشاند ، گاهى هم حقایق را بر انسان پوشیده مىسازد و عیبها را کتمان مىکند و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل مىنماید و زشت را زیبا جلوه مىدهد و این ، ازعوارض سوء « افراط در محبت » است .به تعبیر حضرت رسول (ص) : « حب الشئ یعمى و یصم » ; (1) علاقه به چیزى انسان را کور و کر مىکند . و به فرموده حضرت امیر(ع) : « من عشق شیئا اعشى بصره و اعمىقلبه ... » ; (2) کسى که به چیزى عاشق و شیفته شود ، این محبت ، چشم صورت و چشم دل او را نابینا مىسازد ، پس او با چشمى ناسالم مىنگرد و با گوشى ناشنوا مىشنود و خواستهها و تمنیات ، عقل او را ازهم مىگسلد و دنیا ، دلش را مىمیراند ...محبت ، گاهى در داورى انسان نسبت به دیگران هم اثر مىگذارد و محبت را به داورى ناحق مىکشاند . علاقه ، در نپذیرفتن نقد و انتقاد هم مؤثر است . اگر شما دوستدار کسى باشید ، اغلب حاضر نیستید در باره او انتقاد و عیبجویى بشنوید . محبت ، بعضى محبوبها را مغرور مىسازد . برخى ظرفیت آن را ندارند که طرف محبت قرار بگیرند و گرفتار عجب مىشوند . بعضىکودکان اگر محبت زیادى ببینند ، لوس و پرتوقع و دشوار و خودپسند مىگردند . به هر حال ، اینها عوارض نیک و بد محبت است که نباید از نظر دور بماند .ابراز علاقهآنچه بیشتر به جنبه معاشرتى مربوط مىشود ، آشکار کردن محبت و علاقه به دیگران است . اگر کسى را دوست دارید ، چه از دوستان و برادران ایمانى ، یا نسبت به فرزندان و همسر و ... این محبت را بر زبانآورید و آن را ابراز کنید ، تا محبتها افزوده شود و دوستیها تداوم واستمرار یابد . انسان علاقه دارد که مورد علاقه و محبت دیگران باشد . اگر آن دوستداران ، محبت خود را آشکار کنند ، محبوب هم به محبان علاقهمند مىشود و این محبت دو جانبه ، زندگیها را از صفا و صمیمیت بیشترى برخوردار مىسازد . ما اگر بدانیم که خدا دوستمان دارد ، ما هم خدا را بیشتر دوست خواهیم داشت . اگر بدانیم و بفهمیم که رسولخدا (ص) و اهل بیت (ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و اینعلاقه را بارها نشان داده و اظهار کردهاند ، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد . اینکه خداوند بارها در قرآن کریم ، محبت خویش را ابراز کرده ودر آیاتى که « ان الله یحب الذین ... » دارد ، مىفرماید که دوستدار پاکان ، توبهکنندگان ، پاکىجویان ، نیکوکاران ، متقین ، متوکلین ، صابران ، اهل قسط و عدل است . و در جایى از کسانى یاد مىکند که هم خدا آنان را دوست دارد و هم آنان به خدا علاقه دارند (یحبهم و یحبونه) (3) توجه بهاین نکته ، « حب خدا » را در دلها شعلهور مىسازد . وقتى ائمه معصومین(ع) محبتهاى خویش را نسبت به هوادارانشان ابراز مىکنند ، متقابلا این اظهار عشق ، عشق مىآفریند .از حضرت على (ع) مىپرسند : یا على ! چگونهاید ؟ مىفرماید : دوستدار دوستانمان و دشمن دشمنانمان هستم : « اصبحت محبا لمحبنا ومبغضا لمن یبغضنا » . (4) آیا اگر بدانیم که مولاى متقیان به دوستانش علاقه دارد ، نخواهیم کوشید که گوهر عشق او را در سینه داشته باشیم ؟!آنچه روابط دوستانه را نیرومندتر مىسازد ، ابراز علاقه است . ممکن است شما به کسى علاقه و ارادت داشته باشید ، ولى به دلیل تنبلى و بىحالى ، یا خجالت و شرم یا به هر علت دیگر هرگز بر زبان نیاورید و به او نگویید که دوستش دارید ، او از کجا پى به علاقهمندى شما ببرد و به شما علاقه پیدا کند ؟ کلید جلب محبت او ، ابراز علاقه خودتان است . این نکته در دستورالعملهاى اخلاقى آمده و حتى بابى براى آن گشوده شده است . (5) امام صادق(ع) فرمود : « اذا احببت رجلا فاخبره » ; (6) اگر به کسى علاقه و محبت داشتى ، او را آگاه کن . در روایت است که مردى از مسجد گذر کرد ، در حالى که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز در مسجد نشسته بودند . یکى از اصحاب امام باقر(ع) گفت : به خدا قسم من این شخص را دوست مىدارم . امام فرمود : پس به او خبر بده ، چرا که این خبردادن ، هم مودت و دوستى را پایدارتر مىکند ، هم در ایجاد الفت ، خوب است « الا فاعلمه فانه ابقى للمودة و خیر فى الالفة » . (7) . از پیامبر خدا (ص) نیز روایت است که فرمود : « اذا احب احدکم صاحبه او اخاه فلیعلمه » ; (8) . هر یک از شما دوست یا برادر دینىاش را دوست بدارد ، پس به اواعلام کند . در حدیث دیگرى همین مضمون آمده ، با این اضافه که « فانه اصلح لذات البین » ; (9) این اعلام دوستى ، براى اصلاح و آشتى میان افراد ، شایستهتر و مفیدتر است .نقش ابراز علاقه در خانوادهنکتهاى که یاد شد ، غیر از محیط اجتماعى و روابط انسانى مسلمانان با یکدیگر ، در محیط خانه و میان افراد خانواده هم مطرحاست . صفاى زندگى به حاکمیت عشق و علاقه بر محیط زندگى و معاشرت است و اگر دوستى و علاقه نباشد ، زندگى جهنمى است سوزان و محیطى است سرد و بىروح . گاهى گفتن کلمه « دوستت دارم » ، شعله محبت را فروزان مىکند و به زندگیها روح و نشاط مىبخشد . ابراز عشق و علاقه در محیط خانواده ، میان دو همسر ، یا میان پدر و مادر نسبت به فرزندانشان خانه را به بهشت تبدیل مىکند . چه دوزخهاى سوزانى که معلول کمبود محبت وعاطفه فرزندان از جانب والدین است و حسرت شنیدن « عزیزم ، دلبندم ، تو را دوست دارم و ... » سالها بر دل کودکان مىماند و گرفتار عقده کمبود محبت مىشوند .پیامبر اکرم (ص) فرمود : « قول الرجل للمراة انى احبک لا یذهب من قلبها ابدا » ; (10) اینکه مرد ، به همسر خود بگوید : « تو را دوست دارم » ، هرگز از دل همسر بیرون نمىرود !شگفتا که یک جمله کوتاه و ساده ، ولى یک دنیا تاثیر وعشقآفرینى ! و چقدر بخیلند آنان که از گفتن چنین واژههاى محبتآورى نسبت به همسر و فرزندان و دوستان و بستگان خویش ، مضایقه دارند و از عواقب و پیامدهاى نیکو و آثار سازنده آن غافلند . ابراز دوستى و محبت ، تنها به گفتن و لفظ نیست . گاهى احترامکردن ، بوسیدن ، نوازش کردن ، هدیه و سوغات خریدن و این گونه حرکات ، نشانه عشق و دوستى است . رسول خدا (ص) فرمود : « احبوا الصبیان و ارحموهم » ; (11) کودکان را دوست بدارید و به آنان ترحم و شفقت نمایید . لطف و مهربانى به خردسالان ، گواه عشق و محبت نسبت به آنهاست . و ترحم ، خود نشانه محبت داشتن به فرزندان است . در روایات بسیارى به بوسیدن فرزند توصیه شده و براى هر بوسیدن اولاد ، درجهاى در بهشت منظور گشته است « من قبل ولده کتب الله له حسنة ... .» (12) . در روایت است : روزى حضرت رسول (ص) ، دو فرزندش امامحسن و امام حسین (علیهماالسلام) را بوسید . اقرع بنحابس کنار حضرت بود . گفت : من ده فرزند دارم ، تاکنون هیچ کدام را نبوسیدهام ! پیامبر خدا فرمود : من با تو چه کنم ، که خدا رحمت و عطوفت را از دلت کنده است . (13) در روایات متعددى هم به رعایت عدالت در بوسیدن و پرهیز از تبعیض در بوسیدن و ابراز محبت به فرزندان تاکید شده است . راستى ، فرزندى که از پدر و مادر محبت ندیده و سخن گرم وعشقآفرین نشنیده است ، آیا به این نتیجه نمىرسد که دوستش ندارند و در خانه جایى ندارد و کسى او را به حساب نمىآورد ؟ و آیا این « عقده » ، بعدها براى او چه پسر باشد و چه دختر ، مشکل به بار نمىآورد ؟ کودکانى که از خانه فرار مىکنند ، پسران و دخترانى که جذب برخوردهاى عاطفى دشمنان دوستنما مىشوند و به فساد مىگرایند ، آیا جز معلول فقدان محبت و عاطفه در درون خانواده است ؟ اگر فرزندان در محیط خانه از نظر عاطفى و محبت اشباع شوند ، هرگز به دام شیادان که با تور محبت به شکار جوانان و نوجوانان مىپردازند ، نمىافتند . بررسى پرونده برخى از بزهکاران و مجرمین یا فراریان از خانه یا اقدامکنندگان به خودکشى ، نشاندهنده کمبود محبت آنان در خانه و ازسوى والدین است. در نامه دخترى که پس از آلوده شدن و گرفتارى در دام شیادان و گرگهاى عفاف ، اقدام به خودکشى کرده ، چنین آمده است ( در باره مادرش ) : « او مادر من بود . براى تربیت من که تنها فرزندش بودم رنج بسیار کشید ، ولى هرگز نخواست دوست من باشد ... روزى رسید که این کمبود را شیطان دیگرى جبران کرد . من که تشنه محبت بودم ، دست پر مهر او را به گرمى فشردم و به رویشآغوش گشودم . یقین دارم که دختران محبت دیده ، هرگز دچار این لغزشنمىشوند . کسى که در خانهاش چشمه آب حیات دارد ، به دنبال سراب نمىرود ... .» (14) .نتیجه آنکه ; حیات اجتماعى ، شادابى و صفاى خود را مدیون محبت و دوستى است . وقتى به کسى علاقه و محبت داریم ، چه پدر ومادرمان باشد ، چه برادر و خواهرمان ، چه فرزندانمان ، چه استادمان ، چه شاگردمان ، چه هر انسان دیگرى که به دلیل داشتن فضیلتى و برخوردارى از عملکردى شایسته و تحسینبرانگیز ، محبوب ما شده ودر خانه دلمان جاى گرفته است ، این دوست داشتن و ارادت و عشق را بر زبان آوریم و در دل نگه نداریم .ابراز دوستى و اظهار علاقه ، خود ما را هم مورد علاقه و محبت دیگران قرار مىدهد . معاشرت گرم و محبتآمیز با دیگران ، هنرىاست شایسته که باید کوشید این ادب اجتماعى را فرا گرفت و به کار بست .پىنوشتها : 1) بحارالانوار، ج74، ص165. 2) نهجالبلاغه، صبحى صالح، خطبه 109. 3) سوره مائده، آیه 54. 4) سفینةالبحار (چاپ اسوه)، ج2، ص17. 5) باب استحباب «اخبار الاخ فى الله یحبه له و ان القلب یهدى الى القلب». (بحارالانوار، طبعبیروت، ج71، ص181. 6) همان، ص181. 7) همان. 8) همان، ص182. 9) همان. 10) وسائلالشیعه (آلالبیت)، ج20، ص24. 11) همان، ج21، ص483. 12) میزان الحکمه، ج10، ص699. 13) همان، ص100. 14) تربیت کودک در جهان امروز، احمد بهشتى، (چاپ جدید)، ص136.