اخلاق معاشرت ( 31 ) / ( به بهانه ماه مبارک رمضان ) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

اخلاق معاشرت ( 31 ) / ( به بهانه ماه مبارک رمضان )

پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۸۴، ۱۲:۴۲ ق.ظ
سازگارىتلاش براى داشتن یک زندگى دور از تنش و پرخاش و مشکلات‏ رفتارى ، موجب آسایش روح و سلامت‏ خانواده است . همه افراد ،  در خصلتهاى اخلاقى و شیوه رفتار ، یکسان نیستند . این تفاوت در برخى موارد بروز مى‏کند و مایه اختلاف مى‏شود ، اختلافى که البته قابل اجتناب است ، آن هم با شیوه « مدارا و سازگارى ‏»  در اخلاق و برخورد .بعضیها با دیگران ، چه در محیط خانه و محل کار ،  یا در محله و منطقه سکونت ، با دیگران  « ناسازگارند » . ناسازگارى با دیگران ، نشانه‏ نوعى غرور و خودخواهى و خودبرترى‏بینى نسبت ‏به مردم است ونتیجه آن هم تنها ماندن  و انزواست . از سوى دیگر ، بى‏طاقتى در مقابل حالات و رفتار دشوار و ناهنجار دیگران نیز ، ریشه در کم ‏ظرفیتى دارد و به تشدید این تعارض‏ و ناسازگارى مى‏انجامد . اگر در دستورهاى دینى ما به  « حسن‏ خلق ‏» ،  تاکید شده است ،  یکى ازمصداقهاى  بارز آن  « مدارا » است .آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است:با دوستان مروت ، با دشمنان مدارا .« مدارا »  یک تکلیف اخلاقى در اسلام است . از رسول خدا (ص) روایت است : « امرنى ربى بمداراة الناس کما امرنى باداء الفرائض‏ » ;  (1)  همان گونه که پروردگارم مرا به انجام واجبات فرمان داده است ، به ‏مدارا با مردم دستور داده است . در حدیث دیگرى چنین آمده است که جبرئیل ، به محضر رسول‏خدا (ص) آمد و از سوى خدا چنین پیام آورد که : « اى محمد ! پروردگارت ‏سلام مى‏رساند و به تو مى‏گوید :  با بندگان من مدارا کن . » (2) . نیز در حدیث است از پیامبر اکرم (ص) که فرمود :« مداراة الناس نصف الایمان و الرفق بهم نصف العیش ‏» ;  (3) . نیمى از ایمان ، مداراى با مردم است و نیمى از زندگى ، رفق وملاطفت ‏با آنان است .حتى خارج از قلمرو دین و آیین هم ، آنان که خواستار یک زندگى ‏دلنشین و پسندیده باشند ، در سایه همزیستى مسالمت‏آمیز و رفق و نرمش با دیگران و رفتار شایسته ، بهتر به این خواسته مى‏رسند ، تا درسایه خشونت و برخورد ناسازگارانه و بهانه‏جویانه و عیب‏گیرانه وخود پسندانه ! سعه صدر و ظرفیت ‏براى تحمل دیگران ،  لازمه دست‏ یافتن به‏ یک زندگى خوب است . در مواردى که اختلاف سلیقه و دیدگاه ، یا تفاوت در مشى و رفتار و روش وجود دارد ، باز هم با وسعت نظر و « مدارا »  مى‏توان مانع بروز مشکلات شد .مدارا، یا تولى و تبرىتعیین مرزهاى دقیق در مباحث اخلاقى و مسایل فرهنگى ، مهم ‏است . ما به همان اندازه که به مدارا و حسن‏خلق  و حلم و معاشرت ‏شایسته ماموریم ، به تولى و تبرى و مرزبندى مکتبى در دوستیها و دشمنیها و صف‏آرایى در برابر دشمن و مقاومت‏ بر سر  « مواضع ‏»  و بى‏تفاوت نبودن در مقابل بدیها و بدان موظف هستیم .  و این دو مساله ‏از هم جداست و هر کدام جاى خاص خود را دارد .درست است که در مسایل اعتقادى نباید کوتاه آمد و ارزشها را نباید فروخت و با دشمنان فکرى و مرامى و سیاسى نباید کنار آمد ،  اما معاشرت با مردم موضوع دیگرى است .  حتى در ارتباط با دشمن هم ‏بحث  « مدارا »  تاکید شده است ،  چرا که گاهى سبب جذب آنان مى‏شود ، بى‏آنکه از مبانى و اصول خویش ،  دست‏ برداریم . حضرت امیر (ع) مى‏فرماید :   « خالطوا الناس مخالطة ان متم معها بکواعلیکم و ان عشتم حنوا الیکم‏ »;  (4)  با مردم آن گونه مخالطت و معاشرت داشته باشید که اگر مردید ، بارفتارى که داشته‏اید ، بر شما گریه کنند و اگر زیستید ، بر شما دلسوزى و شفقت کنند .این همان مفهومى است که در شعر  « عرفى ‏» آمده است :چنان با نیک و بد خو کن ، که بعد از مردنت  « عرفى ‏»مسلمانت ‏به زمزم شوید و هندو بسوزاند .و این ، نه به معناى بى‏تفاوتى در مقابل حق و باطل و صلاح و فساد ، یا زیر پا نهادن ارزشهاى مکتبى و نادیده گرفتن اصول و مبانى است ، بلکه  « سلوک شایسته ‏ » و  « حسن‏خلق ‏ »  و اخلاق نیک و جاذبه رفتارى است ، که حتى بیگانه را هم جذب مى‏کند .  از امام صادق (ع) در تفسیر آیه  « و قولوا للناس حسنا »  ( با مردم نیکو سخن بگویید )  نقل شده که فرمود : « یعنى با همه مردم ، چه مؤمن چه مخالف (خودى و بیگانه ) .  اما رفتار با مؤمنان ،  همراه با چهره گشاده باشد  و اما با مخالفان ، گفتارى مداراتى باشد ،  تا آنان را هم به ایمان  ( و خط فکرى ) خویش جذب کنید ، چرا که خیلى با کمترین از اینها مى‏توان شر آنان را از خود و از برادران ایمانى ‏باز داشت.» (5) .مدارا با دشمنمدارا ، سلاح پیامبران در جامعه پر از دشمن و مخالف بود و بدین‏وسیله ، هم مخالفان را جذب مى‏کردند ،  هم با این شیوه ، به پیروان‏ باایمان ، در مقابل دشمنیها و کینه‏توزیهاى عنودان و دشمنان سرسخت ، مصونیت مى‏بخشیدند .امام سجاد از حضرت رسول ( ص) روایت کرده که فرمود :  خداى‏ متعال ، از این رو پیامبران را بر مردم دیگر برترى و فضیلت‏ بخشید ، که‏ با دشمنان دین خدا بیشترین مدارا را مى‏کردند و به خاطر خدا و حفظ جان پیروان خویش ،   بهترین « تقیه‏ » را به کار مى‏بستند. (6) . روشن است که این در دوران خاصى بوده که پیامبران ( و حتى ‏رسول اکرم )  از نظر نیرو و نفرات و شرایط ، دوران سخت و عسرت وکمى یاران را مى‏گذراندند . آنگاه که فداکاران راه خدا افزون شدند ، دشمنیهاى کفار و منافقان را با شدت عمل جواب دادند و به فرمان ‏« جهاد » و  « برخورد قاطع‏ »  عمل کردند ،  نه سازشکارانه و مداهنه ‏جویانه ، که ‏البته آن هم به اقتضاى شرایط و موقعیت ‏بود .در برخوردهاى اجتماعى با مردم که قلمروى جدا از برخورد با دشمنان داخلى و خارجى دارد مدارا و نشان دادن ملاطفت و روحیه ‏سازگارى ، کار انسان را هم بیشتر پیش مى‏برد و دلها را هم بیشتر جلب‏ و جذب مى‏کند .  بویژه در مواجهه با کسانى که به هر حال ،  مثل استخوان ‏لاى زخم و مانند یک جراحت‏اند که ناچار باید به نحوى آنان را تحمل‏کرد .   به این تحمل از روى ناچارى  امام على(ع) اشاره فرموده و آن را نوعى حکمت‏ به شمار آورده است . مى‏فرماید : « لیس الحکیم من لم یدار من لا یجد بدا من مداراته ‏ » ;  (7) . کسى که مدارا نکند ، با شخصى که چاره و گریزى از مدارا کردن بااو ندارد ، حکیم و فرزانه نیست .راستى ! ... با یک جراحت و زخم ، چه مى‏توان کرد ،  جز ساختن و مدارا و تحمل ،  تا خوب شود ؟ گاهى بعضیها مثل همان زخمند باید با آنان ساخت و جز نشان دادن صبورى و سازگارى هیچ راهى نیست . حکمت ‏بودن « مدارا با مردم ‏» را در سخن دیگرى ، حضرت على(ع) چنین بیان فرموده است : « راس الحکمة مداراة الناس . » (8) . نشان دادن سازگارى و خوشرفتارى ، حتى کینه‏ها را هم میزداید وبه جاى آن دوستى و علاقه مى‏آورد . باز هم از حضرت امیر (ع) بشنویم‏که مى‏فرماید : « دار الناس تستمتع باخائهم و القهم بالبشر تمت اضغانهم‏ » ;  (9) . با مردم مدار کن ، تا از برادرى آنان بهره‏مند شوى و با آنان با روى‏گشاده ملاقات کن ، تا کینه‏هایشان بمیرد .تحمل ناسازگارىدر یک زندگى جمعى ، آیا چاره‏اى جز حسن سلوک و مدارا وجود دارد ؟ « گذشت‏ » ، یکى دیگر از جلوه‏هاى  «م دارا »  است . اگر بنا باشد در مقابل هر مساله انسان حساسیت و سرسختى نشان دهد و هر حرف را به دل بگیرد و از هیچ چیز نگذرد ،  پدید آمدن ناهنجارى در زندگى‏جمعى ، حتمى است . تحمل کردن ناسازگارى دیگران ، پدید آورنده سازگارى است . اگر بدى را با بدى و تندى را با تندى جواب دهیم ،  مشکلات بالا مى‏گیرد . گاهى باید چشم را بست و بعضى رفتارهاى آزاردهنده و ناراحت کننده ‏دیگران را نادیده گرفت ، یا درگذشت و بخشود ، تا ریشه بحران در روابط بخشکد .در تفسیر آیه  « یدرؤن بالحسنة السیئة ‏»  ( بدى را با نیکى رفع مى‏کنند ) آمده است که به وسیله حلم ،  جهل و نابخردى جاهل را دفع مى‏کنند و به ‏وسیله مدارا با مردم ، اذیت و آزار آنان را از خودشان دور مى‏سازند . (10) .بالاتر از این چشم‏پوشى ، آن است که بدرفتاریهاى دیگران را با خوشرفتارى مقابله کنیم ، نه مقابله به مثل ، بلکه مقابله به بهتر و برتر . این اوج کرامت نفس و اخلاق والا و پیامبرانه است که مى‏سزد در امت‏پیامبر(ص) تجلى یابد . در اخلاق خانواده ، بروز این نمونه مکارم اخلاقى به آن است که‏ هر یک از زن یا شوهر ، ضعفها و بداخلاقیهایى در طرف مقابل دید ، تصمیم بر مقابله به مثل و شاخ به شاخ شدن نگیرد ،  بلکه بنا را برسازگارى و تحمل بگذارد ،  آن هم به حساب خدا و براى رضاى اوتحمل کند ،  تا به دو نتیجه خوب برسد :  یکى بهبود وضعیت داخلى‏خانه ،  دیگرى رسیدن به اجر و پاداش الهى .امام صادق (ع) فرمود : « ثلاث من مکارم الدنیا والاخرة :  تعفو عمن ظلمک و تصل من قطعک و تحلم ‏اذا جهل علیک‏ » ; (11)  سه خصلت ، از بزرگواریهاى دنیا و آخرت است : یکى آنکه ازکسى که بر تو ستم کرده ، درگذرى ،  دیگر : با کسى که از تو بریده است ، پیوند برقرار کن .  سوم :  اگر با تو به جهالت رفتار شد ،  حلم و خویشتن‏دارى نشان دهى .حلم و بردبارى در برابر جهالت ، عفو و گذشت در مقابل ستم وجفا ، صله رحم با خویشاوندانى که قطع رابطه کرده‏اند ، ادب و متانت و احترام در مقابل آنکه بى‏ادبى کرده است ، خوبى و احسان در برابر بدیها و بدرفتاریهاى دیگران ، همه  و همه از نشانه‏هاى  « سازگارى‏ » و کرامت ‏نفس و روح بلند است .در مسایل تربیتى نیز ، تحمل فرزندان  « دشوار»   و ساختن با ناهنجاریهاى رفتارى آنان و به هنجار آوردن آن ،  هم دشوار است ،  هم‏گامى مهم در ساختن انسانهاى بالنده و مستعد .  از این رو ، معلم و مربى ، همچنین پدر و مادر براى تربیت ‏شایسته فرزندان ،  نیازمند « سازگارى ‏ » اند ، نیز تحمل در برابر ناسازگاریهاى شاگردان و فرزندان .پى‏نوشتها : 1) وسائل‏الشیعه، ج‏8، ص‏540.  2) همان.   3) میزان‏الحکمه، ج‏3، ص‏239.   4) نهج‏البلاغه، صبحى صالح، حکمت 10.  5 ) بحارالانوار، ج‏72، ص‏401.   6) همان.  7) میزان‏الحکمه، ج‏3، ص‏239.  8) غررالحکم، چاپ دانشگاه، ج‏4، ص‏52.   9) همان، ص‏16.  10) بحارالانوار، ج‏72، ص‏423.  11) همان، ج‏71، ص‏400. 
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه