اخلاق معاشرت (۱۱)( به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

آداب مهمانى و ضیافت

از برجسته‌‏ترین خصلت‌هاى نیک‌مردان و آزادگان، کرم و سخاوت ‏است. و همین آزادگى از تعلقات و خوى بذل و بخشش است که دیگران را اسیر محبت و احسان مى‌‏کند. «ضیافت‏» و داشتن دستى باز و سفره‏اى گشوده و عطایى پیوسته و مهمان‏دارى و مهمان‏نوازى، از نشانه‏‌ها و جلوه‌‏هاى این روحیه‌ی فتوت و جوان‌مردى است.

معاشرت‌ها، دید و بازدیدها و رفت و آمدها، گاهى به صورت‏ «مهمانى‏» است. از این رو آشنایى با آداب ضیافت و رسوم دینى مهمانى، در محدوده‌ی «اخلاق‏» معاشرت مى‏‌گنجد. این موضوع، دو جنبه و دو طرف دارد: یکى کسى که مهمان مى‏‌کند، دیگرى آن که مهمان مى‏‌شود. و هر کدام را آداب و روش و حد و حدودى است، قابل بحث.

 

مهمان، برکت خانه

بعضى، از مهمان گریزانند. برخى هم مهمان‏‌دوستند. هر کدام هم‏ نشان‌دهنده‌ی خصلت درونى افراد است. حضرت على (ع) را اندوه‌گین‏ دیدند. پرسیدند: یا على! سبب اندوه شما چیست؟ فرمود: «یک هفته ‏است که مهمانى برایم نیامده است!...» (۱).

این کجا؟ و آن که آمدن مهمان را نزول بلا مى‏‌شمارد و کوه غم بر دلش مى‏‌افتد و عزا مى‏‌گیرد، کجا؟ برکت ‏خانه، در آمد و شد مهمان ‏است. مهمان رحمت الهى است و پذیرایى از مهمان، توفیقى ارجمند است که نصیب هر کس نمى‏‌شود. مهمان حبیب خداست. درضرب‏‌المثل‌هاى ایرانى است که: «مهمان ، روزى خود را مى‏‌آورد.»(۲) البته این‏ ضرب‌‏المثل، از احادیث اسلامى گرفته شده و ریشه‌‏اى دینى دارد.

از حضرت رسول (ص) روایت است که: «الضیف ینزل برزقه... »؛ (۳) مهمان، روزى خود را نازل مى‏‌کند. البته اضافه بر این، گناهان صاحب‌خانه و میزبان را هم مى‏‌زداید و این برکتى شگفت است. باز هم در این زمینه ‏حدیثى از امام صادق (ع) بشنویم که به یکى از یارانش به نام «حسین بن نعیم‏» فرمود:

- آیا برادران دینى‌‏ات را دوست دارى؟

- آرى.

- آیا به تهیدستان آنان سود مى‌‏رسانى؟

- آرى.

- سزاوار است که دوستداران خدا را دوست‏ بدارى. به خدا سوگند، نفع تو به هیچ یک از آنان نمى‏‌رسد، مگر آن‌که دوستشان بدارى. راستى، آیا آنان را به خانه‌ی خودت دعوت مى‏‌کنى؟

- آرى. هرگز غذا نمى‏‌خورم مگر آن‌که پیش من دو سه نفر یا کمتر و بیشتر از برادران هستند.

حضرت فرمود:

- آگاه باش که فضیلت آنان بر تو، بیش از برترى تو بر آنان است!

(راوى که با شنیدن این سخن به تعجب آمده بود، پرسید:)

- فدایت‏ شوم! من به آنان طعام مى‏‌دهم، مرکب خویش را در اختیارشان مى‌‏گذارم، با این حال آنان برتر از منند؟

- آرى! چون وقتى آنان به خانه‌ی تو وارد مى‏‌شوند، همراه خود، آمرزش تو و خانواده‌‏ات را همراه مى‏‌آورند و چون مى‏‌روند، گناهان تو و خانواده‌‏ات را با خویش مى‏‌برند. (۴)

کسى که خانه‏‌اى وسیع، امکاناتى فراوان و دستى سخاوتمند دارد، شکرانه‌ی نعمت‌هاى الهى را گاهى باید با انفاق و صدقه، گاهى با اطعام و مهمانى، هدیه، دستگیرى از بینوایان، کمک به محرومان و... ادا کند، وگرنه شهرت و ثروت و مال، وبال او خواهد شد.

 

«ولیمه»، یک سنت دینى

درباره‌ی اینکه کى باید سور و اطعام داد، و به چه کسانى و چگونه، در دستورهاى دینى، آداب و نکات فراوانى آمده است که به بعضى‏ اشاره مى‏‌شود.

 

موارد مهمانى

از توصیه‌‏هاى حضرت رسول به امیرالمؤمنین (ع) یکى هم این‏ بود: «یاعلى! لا ولیمة الا فى خمس: فى عرس او خرس او عذار او وکار او رکاز»؛(۵) یا على! جز در این پنج مورد، ولیمه‌‏اى (اطعام و مهمانى‏‌دادن) نیست: ازدواج و عروسى، تولد نوزاد، ختنه‌کردن کودک، ساختن یا خریدن خانه، بازگشت از سفر حج.

در این موارد، سزاوار است که انسان به این بهانه و مناسبت، سفره‏‌اى بگسترد، ذبحى کند و مؤمنان را به مهمانى دعوت کند. در حدیث دیگرى از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود: هر کس‏ مسجدى ساخت، گوسفند چاقى را ذبح کند و از گوشت آن به محرومان ‏بینوا اطعام کند و از خداوند بخواهد که شر سرکشان جن و انس و شیطان‌ها را از او دور کند.(۶)

مهمانى براى هر یک از موارد یاد شده، سنتى اسلامى است که دل‌ها را به هم مهربان‌تر و صفا و صمیمیت میان جامعه را بیشتر مى‌‏کند و اقوام ‏و دوستان، یکدیگر را مى‏‌بینند و آشناتر مى‏‌شوند، روح‌ها شاداب‏تر و زندگی‌ها بانشاط‌تر مى‌‏شود. در زندگى اولیاء دین و پیشوایان معصوم نیز، نمونه‌‏هاى فراوانى از این گونه ضیافت‌ها دیده مى‌‏شود. از جمله به این نمونه دقت کنید:

امام هفتم، حضرت کاظم (ع) براى تولد یکى از فرزندانش ولیمه و اطعام ‏داد و به مدت سه روز در مسجدها و کوچه‏‌ها، در ظرف‌هایى به مردم «فالوده» داده شد. برخى پشت‏ سر، این کار را بر حضرت عیب گرفتند. وقتى امام کاظم شنید، در پاسخ آن عیب‌جویى، به سنت انبیا و روش‏ پیامبر اکرم (ص) استناد نمود.(۷)

 

مهمان‌نوازى

گرچه بادیه‏‌نشینان عرب به مهمان‌‏نوازى معروفند، هم‌چنین ‏عشایر خودمان در ایران، ولى در بسیارى از شهرها و مناطق، با جلوه‏‌هاى زیباى مهمان‌‏دوستى مواجه مى‏‌شوید. شاید شما هم نام ‏برخى از شهرها و مناطق را به عنوان مهمان‏‌نواز و مهمان‌‏دوست‏ شنیده‌‏اید که در این خصلت، مشهورند و زبانزد خاص و عام. این نیز ریشه در فرهنگ دینى و باورهاى مذهبى دارد و تعلیمى است که از قرآن و دین فرا گرفته‏‌اند. اساسا دین ما، یکى از مؤثرترین عوامل شکل‌دهنده به «فرهنگ عمومى‏» در جامعه‌ی ایرانى و اسلامى است.

در روایات اسلامى، حتى فصلى به عنوان «باب اقراء الضیف و اکرامه‏» (۸) وجود دارد که به تکریم و گرامى‌داشتن و احترام و پذیرایى از مهمان سفارش مى‏‌کند و مهمان‏دوستى را خوش مى‏‌دارد و خوشحال‌شدن از آمدن مهمان را بسیار نیکو مى‌‏شمارد و خانه بى‏‌مهمان را دور از فرشتگان مى‌‏داند.

امام باقر(ع) به نقل از پدرانش از قول حضرت پیامبر (ص) فرموده ‏است: «اذا دخل الرجل بلدة فهو ضیف على من بها من اهل دینه، حتى یرحل عنهم... »؛(۹) هرگاه کسى وارد شهرى شد، او مهمان هم‌دینان خودش در آن‏ شهر است،  تا آن‌که آن‌جا را ترک کند.

وقتى تازه‌‏واردى به یک شهر، مهمان مردم آن‌جا محسوب شود و آنان وظیفه‌ی اکرام و مهمان‏‌نوازى دارند، ورود مهمان به خانه‌ی شخصى‏ یک مسلمان، ضرورت اکرام و پذیرایى بیشترى را داراست. از همین‏ جاست که اگر شهرى پذیراى مهمان‌هاى خارجى، سیل‌زدگان، آوارگان جنگ، آسیب‏‌دیدگان از زلزله و حوادث و آوارگان از یک کشور همسایه باشد، به حکم وظیفه‌ی انسانى و به دستور اخلاقى اسلام، وظیفه‌ی آن شهروندان است که با آغوشى باز و گرم و برخوردى کریمانه و بزرگوارانه، مهمان‏‌نوازى کنند. از پیامبر اکرم (ص) روایت ‏شده است که‏ فرمود: «اکرموا الضیوف و اقروا الضیوف‏» (۱۰) مهمان‌ها را اکرام و پذیرایى کنید.

 

پرهیز از اسراف و ریا

هر عمل خیر و شایست‌ه‏اى، گاهى دچار برخى آفت‌ها مى‏‌شود. با همه‌ی ‏ستایشى که از پذیرایى شایسته از مهمان شده، اگر جنبه‌ی تعادل رعایت ‏نشود و به مرز اسراف و ولخرجی‌هایى برسد که اغلب، روى چشم و هم‏‌چشمى است، یا ریشه در خودنمایى و تفاخر دارد، ناپسند است و همین کار مقدس و خداپسند، از قداست و محبوبیت نزد خدا مى‏‌افتد.

اطعام، با همه‌ی ارزشى که دارد، آنجاست که «فى‏ الله‏» و «لله» باشد و به‏ قصد سیر کردن شکمى گرسنه یا شادکردن برادرى مؤمن یا تقویت ‏رابطه‌‏هاى خویشاوندى و صله‌ی رحم باشد. درست است که از نعمت الهى باید بهره گرفت، اما با حفظ حد و مرز ارزشى آن و فراتر نرفتن از مرز اعتدال، و انجام‌دادن آن کار به ‏صورتى خردمندانه و شرع‌پسند و عرف‌‏پذیر!

روزى حضرت امیر(ع) به «علاء بن زیاد» که خانه‌‏اى وسیع و مجلل ‏براى خود ساخته بود، فرمود: با این خانه‌ی بزرگ، در این دنیا مى‏‌خواهى ‏چه کنى؟ تو در آخرت، به چنین منزل وسیعى بیش از دنیا نیاز دارى؛ مگر آنکه بخواهى از همین خانه‌ی وسیع دنیوى، به آخرت برسى، مثل‏ اینکه در این خانه از مهمان پذیرایى کنى، صله‌ی رحم نمایى، به بستگانت ‏برسى، حقوقى را که از این خانه بر گردن دوست تو ادا کنى. در این‏صورت، از همین خانه به آخرت مى‌‏رسى!... (۱۱)

گاهى اصل مهمانى‌دادن، ریاکارى است. گاهى نوع غذا و محل‏ اطعام و کیفیت ‏سفره‌‏چیدن، تظاهر و خودنمایى است. گاهى مهمان‌هاى ‏خاص و مدعوین، شایسته‌ی اطعام نیستند، یا با انگیزه‏‌هاى ریاکارانه و حساب‌گرانه و مصلحت‌اندیشانه دعوت مى‏‌شوند. همه‌ی این‌ها نارواست و هدر دادن نعمت‌هاى الهى. پیامبر خدا (ص) فرمود: هر کس طعامى را از روى ریا و خودنمایى اطعام کند و مهمانى دهد، در روز قیامت، همانند آن را خداوند از طعام‌هاى دوزخى به او مى‏‌خوراند.(۱۲)

و امام باقر (ع) فرمود: «ولیمه‏»، در حد یکى دو روز، کرامت و بزرگوارى است، بیشتر از آن، ریا و سمعه است: «الولیمة یوم او یومین مکرمة و مازاد ریاء و سمعة.» (۱۳)

البته اینها در سور دادن‌ها و مهمانی‌هاى رایج و مرسوم به مناسبت‌هاى‏ یاد شده است. اما اصل مهمان‌‏دوستى و کرم و اطعام به محرومان، سخاوتى است که هرچه بیشتر و مستمرتر باشد، بهتر و زیبنده‌‏تر است. «هاشم‏»، جد بزرگ رسول خدا، همیشه سفره‏‌اى باز داشت و غذاى آماده‌ی او و خانه‌ی مهیایش براى عامه‌ی مردم، او را به سیادت و آقایى قریش‏ رسانده بود. «حاتم طایى‏»، سخاوتمند معروف عرب، خانه‏‌اى داشت که ملجا مردم و محل امید بی‌نوایان و مسافران و مهمانان مختلف بود. امام حسن مجتبى (ع) مهمان‌خانه‏‌اى در منزل داشت که به طور معمول، از طبقات مختلف، به ویژه افراد غریب و بى‏‌خانه و بی‌نوا و مسافران و یتیمان و محرومان، پیوسته از آن بهره‏‌مند مى‌‏شدند.

براى کریمان بلندهمت، «اطعام‏» لذتى بیش از طعام‌خوردن دارد و حظ روحى آنان از این رهگذر است.

چه زیباست این کلام مولا على(ع) که فرمود: «قوت الاجساد الطعام، و قوت الارواح الاطعام»؛(۱۴) قوت و غذاى جسم، غذا خوردن است، ولى غذاى روح، اطعام و غذا دادن.

کسى مى‏‌گفت: بزرگترین لذت روحى من وقتى است که عده‌‏اى ‏نیازمند و تهیدست را به مهمانى دعوت کنم و آن‌ها سر سفره نشسته و مشغول خوردن باشند و من از دور، این صحنه را نگاه کنم و لذت ببرم!

در «قابوس‌نامه‏» چنین توصیه مى‏‌کند: «چون میهمان کنى، از خوبى و بدى خوردنی‌ها عذر مخواه، که این طبع‏ بازاریان باشد، هر ساعت مگوى که فلان چیز بخور، خوب است! یا چرا نمى‏‌خورى؟ یا من نتوانستم سزاى تو کنم، که این‌ها سخن کسانى است که یک بار میهمانى کنند.»(۱۵)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه