اخلاق معاشرت (۸)(به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

اخلاق معاشرت (۸)(به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان) اخلاق معاشرت (۸)(به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان)

چهارشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۸۴، ۰۲:۵۰ ق.ظ

مردمدارى

یکى از ضرورت‌هاى اخلاق مسلمانى و معاشرت مکتبى، «مردم‏دارى‏» است، یعنى با مردم بودن، براى مردم بودن، در خدمت‏ دیگران بودن، شریک درد و رنج و راحت و غم دیگران بودن. همراهى ‏و همدردى و همگامى و همخونى با دیگران و هر نام دیگرى که بتوانى ‏بر آن بگذارى، لیکن واقعیت، همه یکى است، یعنى خود را خدمتگزار و غمخوار دیگران دیدن و دانستن.

این، رمز و راز حیات اجتماعى یک مسلمان است و براى او «پایگاه مردمى‏» و برخوردارى از رافت و رحمت و مودت و حمایت مردم را فراهم مى‏‌آورد. ماهى به آب زنده است و یک مسلمان اجتماعى،  به حسن سلوک با دیگران.

باید دید چه چیزهایى و چگونه رفتارهایى و چه روحیاتى این ‏زمینه و موقعیت و پایگاه را براى انسان پدید مى‏‌آورد؟ وقتى هدف یک مسلمان، خدمت‏ بیشتر به هم‌نوعان است، باید راه و رسم آن را هم آموخت. مردم‏دارى، یکى از این رمزها است.

 

نمودهاى مردمدارى

بدون شناخت نمودها و شاخص‌هاى مردم‏دارى و این خصلت نیکو، نمى‌‏توان به رمز آن دست‏ یافت. چه روحیه‏‌ها و خصلت‌هایى سبب‏ جذب دیگران مى‌‏شود؟ جذبى که راهگشاى توفیق بیشتر براى خدمت‏ و همدلى باشد. برخى از این نمودها از این قرار است:

 

۱- خوش‌‏اخلاقى

«حسن خلق‏»، کمندى است که دیگران را در دام محبت اسیر مى‏‌کند. کیست که از برخورد شایسته خوشش نیاید و جذب چنین انسانى نشود؟

از امام صادق (ع) پرسیدند: حد و مرز اخلاق نیک، چیست؟ فرمود: آن است که: اخلاقت را نرم کنى، کلامت را پاکیزه سازى، و با چهره‏‌اى باز و گشاده با برادران دینى‌‏ات روبه‌‏رو شوى.(۱)

گشاده‏‌رویى، از بارزترین صفات رسول خدا (ص) بود که سهمى ‏عمده در جذب مردم به اسلام و شیفتگى آنان به شخص پیامبر اسلام ‏داشت. خداوند درباره‌ی این خصلت مردمى رسول اکرم (ص) مى‏‌فرماید:

«فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک»؛(۲) به خاطر رحمت الهى بود که براى مردم نرم شدى و اگر تندخو و خشن و سخت‏‌دل بودى، از دور تو پراکنده مى‏‌شدند.

در ادامه‌ی آیه مى‌‏فرماید: پس، از آنان درگذر، بر ایشان استغفار کن، و در کار با آنان مشورت نما.

گویا که «عفو»، «استغفار» و «مشورت‏»، نمونه‌‏هاى دیگرى از حسن‏ خلق و رفتار مردم‏دارانه و جاذب است، چرا که نوعى اعتماد به مردم و به حساب‌آوردن آنان است و چنین برخوردى، عامل جاذبه‌ی شخص مى‏‌گردد.

 

۲- عفو و گذشت

کینه‌‏توزى و لجاجت، ویژه‌ی روح‌هاى حقیر و همت‌هاى پایین است. برعکس، آنان که نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزش‌ها را مى‌‏پذیرند، از خطاهاى دیگران چشم مى‌‏پوشند و از حق شخصى خویش‏ درمى‌‏گذرند. بلندنظرى انسان، عامل محبت دل‌هاى دیگران است. براى خود انسان نیز نوعى لذت روحى دارد و گفته‌‏اند: «در عفو، لذتى است که‏ در انتقام نیست.»

عفو و گذشت و چشم‏‌پوشى و نادیده‌گرفتن لغزش‌هاى دیگران، دانه‌‏هاى جلب محبت است و دیگران را خوش‌بین، وفادار و بامحبت ‏نگاه مى‏‌دارد.

امام سجاد (ع) در دعاى بلند «مکارم الاخلاق‏»، از خداوند این‌‏گونه ‏مى‌‏طلبد: «خداوندا!... مرا ثابت‏قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان و دغل‌ها، خیرخواهانه برخورد کنم، و هر کس از من دورى گزید، من به او نیکى کنم، و به کسى که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم، و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم، و کسى را که غیبت مرا کرده است، به خوبى یاد کنم، توفیقم ده که نیکى را سپاسگزار باشم، و... از بدى، چشم پوشم و درگذرم.»(۳)

این‌ها گوهرهاى تابناکى در شیوه‏‌هاى معاشرت است. گفتن این‌ها در زبان، آسان است، اما عمل، بسیار سنگین است و جز از همت‌هاى والا و روحیه‌‏هاى زیبا برنمى‏آید و باید توفیقش را از خدا طلبید.

 

۳- بخشش و محبت

آدمیزاد، بنده‌ی احسان است. به هر کس نیکى کنى، او را رام و مطیع خویش مى‏‌سازى و به هر کس محبت و لطف کنى، قلعه‌ی دلش را فتح کرده‏‌اى. به قول سعدى:

بنده‌ی حلقه به گوش، ار ننوازى، برود

لطف کن لطف،  که بیگانه شود حلقه به گوش.

این تعلیم حضرت رسول (ص) است که: «اى مردم! مى‌‏دانم که نمى‌‏توانید با اموالتان همه‌ی مردم را راضى کنید، ولى با چهره‌ی باز وگشاده‏‌رویى و خوش‌‏اخلاقى، مى‌‏توانید.»(۴)

و سخن مولایمان حضرت امیر(ع) چنین است: «بالایثار یسترق الاحرار»؛(۵) آزادمردان، با ایثار، بنده و غلام مى‏‌شوند.

البته بنده و غلام خوبی‌ها و کرامت‌هاى اخلاقى. این هم گام دیگرى ‏در جذب دل‌ها و ایجاد الفت‌ها و تحکیم رابطه‌‏هاى عاطفى در جامعه‌ی‏ بشرى است.

 

۴- تواضع و خاکسارى

هم‌چنان در پى بیان نمونه‌‏هایى از روحیه‌ی «مردم‏دارى‏» هستیم. افتادگى و تواضع و فروتنى، یکى دیگر از این ویژگی‌هاست. چنین کسانی مى‏‌توانند مردم را دور شمع وجود خودشان جمع کنند، آن‏گونه که پیامبر خدا بود و انجام مى‌‏داد. تکبر، پشت انسان‌ها را خالى مى‏‌کند و زیر پا را هم! مردم، از پیرامون افراد مغرور و متکبر و خودخواه، پراکنده ‏مى‏‌شوند. برعکس آن، تواضع، مردم را به محبت و عنایت و حمایت مى‏‌کشاند.

امام على(ع) فرموده است: سه چیز موجب محبت دیگران مى‌‏شود: «الدین و التواضع و السخاء»؛(۶) دیندارى، فروتنى و بخشندگى.

مغروران و خودبزرگ‌بینان، هرگز نمى‌‏توانند با جمعى کار کنند و حمایت آنان را همواره همراه خود داشته باشند. اگر هم چند صباحى مردم در پى آنان باشند، به تدریج رهایشان مى‏کنند. مى‏گویى نه؟ به اطراف و دوستانت بنگر، و به آنان که کارى در دستشان است دقت کن. ببین متکبران در میان مردم جا و محبوبیت دارند، یا متواضعان؟

 

۵- حوصله و تحمل

«سعه‌ی صدر»، وسعت نظر و ظرفیت لازم داشتن، از نمونه‌‏هاى دیگر «مردم‏دارى‏» است. گاهى افراد، بى‌‏حوصله‌‏اند، از جایى و چیزى ناراحتى ‏دارند، یا ضرر و آسیبى دیده‌‏اند، یا تحت فشار و گرفتارى‏‌اند، توقع‌هایشان بالاست، عصبانى مى‏‌شوند، حرف تند مى‏‌زنند و...

آن که صبور باشد و بردبار، مى‌‏تواند با مردم کنار آید، آن که تحمل حرف‌ها، تندی‌ها و بداخلاقی‌ها را در «مکتب صبر»، تمرین‏ و تجربه کرده باشد، مى‏‌تواند در ارتباط با مردم، به خدمت‏ خویش و حضور کریمانه در کنارشان ادامه دهد. خود تحمل و مقاومت، برای انسان، هوادار درست مى‏‌کند. از کوره در نرفتن، بردبارى نشان دادن، خشمگین نشدن، از آثار این «ظرفیت‏» است. کسى که از این ویژگی اخلاقى برخوردار باشد، از یارى و حمایت دیگران هم برخوردار خواهد بود.

باز بشنویم از کلام امیرالمؤمنین(ع) که فرمود: «بالحلم تکثر الانصار»(۷)  و نیز این کلام نورانى آن حضرت: «بالاحتمال و الحلم یکون لک الناس انصارا و اعوانا.»(۸) که هر دو سخن، معناى مشابه دارد، یعنى: در سایه‌ی حلم و بردبارى و تحمل است که یاوران زیاد مى‏‌شوند و مردم، پشتیبان و حامى تو مى‏‌گردند.

این خصلت، به ویژه براى کسانى که با مردم در تماس و ارتباط بیشترى‏‌اند و در معرض مراجعات، طرح سؤال‌ها، نیازها، توقعات و مشکلاتند، ضرورى‏‌تر و از مهم‌ترین صفات شایسته براى مسؤولان است.

 

۶- تفقد و رسیدگى

مردم، به ویژه گرفتاران و دردمندان، نیازمند احوال‌پرسى، رسیدگى، سرکشى و در یک کلمه «تفقد»ند. گاهى یک احوال‌پرسى و سلام، شادابى روح و نشاط زندگى فراوانى (براى هر دو طرف) پدید مى‌‏آورد. گاهى نوشتن یک نامه یا تلفن‌کردن به یک آشنا و فامیل، محبت‌ها و صفاهاى بسیارى ایجاد مى‏‌کند. گاهى سر زدن به همسایه و عیادت یک بیمار و شرکت در یک ‏مجلس ختم یا عروسى، مبدا بسیارى از دوستی‌هاى ماندگار مى‏‌شود. دید و بازدیدهاى خانوادگى، دل‌ها و زندگی‌ها را به هم مربوط مى‏‌کند. پرسیدن از گرفتاری‌ها و مشکلات دیگران و تلاش در حل و رفع‏ آن‌ها، در دل‌ها را به روى انسان مى‏‌گشاید.

پس چه باید کرد؟ روشن است: با مردم زیستن، با همسایه‌‏ها و همشهری‌ها و هم‌کاران و معاشران و هم‌نوعان، جوش خوردن، انس‏‌گرفتن، در رنج و راحت دیگران شریک شدن، فاصله‏‌ها را با دیگران کوتاه کردن، قطع رابطه‏‌ها را به «آشتى‏» بدل کردن، اختلاف‌ها و کدورت‌ها را زدودن و... این‌ها همه «عمل صالح‏» است. و خداوند چنین نیکوکاران را دوست مى‌‏دارد.

تا توانى به جهان خدمت محتاجان کن

به دمى یا درمى یا قلمى یا قدمى.

«مردم‏دارى‏»، اخلاق زیبنده‌ی مسلمانى است که مى‏خواهد از الگوهاى دینى و ارزش‌هاى مکتبى الهام بگیرد و «زندگى اسلامى‏» داشته‏ باشد.

باید با «عمل‏»، دیگران را جذب کرد، نه با «حرف‏»! «گفتار بى‌‏عمل، چک بى‌‏محل است‏». و مردم‏دارى، اخلاق انبیا و اولیاست...

 

پى‏‌نوشت‌ها:

۱) معانى ‏الاخبار، صدوق، ص ۲۵۳.   

۲) آل عمران، آیه ۱۵۹.   

۳) صحیفه سجادیه، دعاى ۲۰ (دعاى مکارم الاخلاق).   

۴) مستدرک وسائل ‏الشیعه، ج ۲، ص ۸۳.   

۵) غررالحکم، آمدى، ج ۱، ص ۳۲۹.   

۶) همان، ص ۳۶۰.   

۷) همان، ص ۳۲۹ و ۳۳۵.   

۸) همان.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه