از ازل در این غزل بودم که رسوای توام؛ امام حسین (ع)؛ ناشناس
يكشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۸۴، ۰۴:۵۳ ق.ظ
بسمالله الرحمن الرحیم
از ازل در این غزل بودم که رسوای توام
آستانبوس تو و خاک کف پای توام
زیر پایت بنگری ما را تو پیدا میکنی
چون همیشه راهی کوی تمنای توام
درد دارم چارهای هم غیر درمان نیست چون
درد تو درمان تو بیمار شیدای توام
کی شود پای تو پایان زیارتنامهات
بنگری در سجدهای خونین به سودای توام؟
جامهی سرخ شهادت بر تنم کن یا حسین
تا ببیند مادرت جزو فداهای توام
مسجد و محراب و قرآن و نماز من تویی
من غلام حلقه در گوش مصلای توام
جان بیقیمت به امضای شهادت میدهم
من طمعکار خطوط سرخ امضای توام
ناشناس
* اگر شاعر این اثر را می شناسید لطفا نامش را در بخش نظرات -مستندا- ثبت بفرمایید.