از «فدک» چه میدانیم؟ (گزارشگونهای کوتاه از فدک)
فدک کجاست و چگونه به دست پیامبر صلیالله علیه و آله افتاد؟
فدک دهکدهای حاصلخیز در نزدیکی خیبر(۱)، در منطقهی حجاز و به فاصلهی ۱۶۰ کیلومتری مدینه بود(۲) که یهودیان در آن زندگی میکردند و به دلیل موقعیت استراتژیک منطقه، قلعههای نظامی خود را در اطراف آن ساخته بودند(۳).
پس از آنکه پیامبر صلیالله علیه و آله در جنگ خیبر، منطقهی خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیان ساکن در قلعهها و مزارع فدک نمایندگانی نزد پیامبر فرستادند و به تسلیم و مصالحه راضی شدند و قرار شد نیمی از زمینها را به پیامبر صلیالله علیه و آله تحویل بدهند(۴). و هرگاه پیامبر صلیالله علیه و آله خواست، آنان فدک را ترک کنند؛ بنابراین فدک بدون جنگ به دست پیامبر اسلام افتاد(۵).
فدک چگونه نصیب حضرت فاطمه سلامالله علیها شد؟
محدثان و سیرهنویسان اتفاق نظر دارند(۶) فدک از جمله املاک خالصهی پیامبر صلیالله علیه و آله بود؛ زیرا هرگز به جنگ و غلبه فتح نشد(۷). بنابر آیهی ششم و هفتم سورهی حشر، اموالی که بدون جنگ به دست آید، فَیء نامیده میشوند و پیامبر صلیالله علیه و آله اختیار دارد آنها را به کسانی که خود صلاح میداند، بسپارد(۸). همهی مفسران شیعه و گروهی از مُحَدّثان اهل سنت نقل کردهاند وقتی آیهی «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»(۹) نازل شد، پیامبر صلیالله علیه و آله فدک را به فاطمه سلامالله علیها بخشید(۱۰).
از علمای اهل سنت، جلالالدین سیوطی در تفسیر الدر المنثور(۱۱)، متقی هندی در کتاب کنز العُمال(۱۲)، ثعلبی در تفسیر الکشف و البیان، حاکم حسکانی در شواهد التنزیل(۱۳)، قُندوزی در ینابیع المودة(۱۴) و بسیاری دیگر این حدیث را نقل کردهاند(۱۵). مأمون خلیفهی عباسی نیز زمانی که دستور داد فدک را به فرزندان فاطمه سلامالله علیها برگردانند، به این بخشش اقرار کرد و این واگذاری را در زمان پیامبر صلیالله علیه و آله امری آشکار و شناختهشده خواند(۱۶).
خلیفهی اول به چه دلیل فدک را از حضرت فاطمه سلامالله علیها گرفت؟ حضرت چگونه با او برخورد کرد؟
پس از فوت پیامبر صلیالله علیه و آله ابوبکر با به دستگرفتن قدرت دستور تصرف میراث وی را صادر کرد و چون فاطمه سلامالله علیها دختر پیامبر صلیالله علیه و آله ادعا کرد که من دختر پیامبرم و مثل هر کسی از پدرم ارث میبرم، ابوبکر گفت: «من از پیامبر صلیالله علیه و آله شنیدهام که: ما پیامبران ارث نمیگذاریم و آنچه از خود باقی میگذاریم صدقه است.»
فاطمه سلامالله علیها از شنیدن این حدیث در بهت و شگفتی فرو رفت که چطور پیامبر صلیالله علیه و آله چنین سخنی گفته است و من که وارث اویم خبر ندارم، یا علی علیهالسلام که نزدیکتر از همهی شما بدو بوده است از آن خبر ندارد! این بود که فاطمه به شدت در مقابل خلیفه ایستادگی کرد به طوری که در مسجد پیامبر صلیالله علیه و آله در اجتماع مهاجران و انصار به ایراد خطبه (خطبهی فدکیه) پرداخت و با توجه به آیات قرآنی ارث، ابوبکر را به شدت محکوم کرد.
چنانکه در صحیح بخاری آمده است پس از اینکه ابوبکر به فاطمه سلامالله علیها گفت که رسول خدا صلیالله علیه و آله گفته است ما پیامبران ارث نمیگذاریم و آنچه از ما باقی میماند صدقه است، فاطمه خشمگین شد و از ابوبکر رویگردان شد و تا هنگام مرگ فاطمه سلامالله علیها نیز، این رویگردانی ادامه داشت(۱۷).
خشم و ناراحتی فاطمه سلامالله علیها از این نظر اهمیت دارد که نه تنها شیعه بلکه خود اهل سنت از پیامبر صلیالله علیه و آله روایت کردهاند که: فاطمه پارهی تن من است و کسی که او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است(۱۸)(۱۹).
چرا حضرت علی علیهالسلام در دورهی حکومت خویش فدک را باز پس نگرفت؟
فدک در زمان خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز در دست مخالفان بود. اگر چه امام علیهالسلام این اقدام خلفای گذشته را غصب میدانست، داوری دربارهی آن را به خدا واگذار کرد(۲۰).
دربارهی اینکه چرا امام علی علیهالسلام تلاشی در پسگرفتن فدک نکرد، روایاتی در منابع حدیثی آمده است؛ از جمله امام علی علیهالسلام خود در خطبهای میگوید: اگر دستور میدادم فدک به ورثهی زهرا سلامالله علیها برگردد، به خدا سوگند مردم از پیرامون من پراکنده میشدند(۲۱). همچنین در حدیثی از امام صادق علیهالسلام آمده است: امام علی علیهالسلام در این مسئله به پیامبر صلیالله علیه و آله اقتدا کرد. پیامبر صلیالله علیه و آله در روز فتح مکه خانهای را که پیش از آن از او به ظلم گرفته شده بود، بازپس نگرفت(۲۲).
در نامهی امام علی علیهالسلام به عثمان بن حنیف دربارهی فدک و داوری دربارهی آن آمده است: «در زیر این آسمان تنها فدک در دست ما بود. مردمی بر آن بخل ورزیدند و مردمی سخاوتمندانه از آن دیده پوشیدند. بهترین داور پروردگار است، و مرا با فدک و جز فدک چه کار در حالی که فردا جایگاه آدمی گور است؟!»(۲۳)
تاریخچهی فدک بعد از حضرت علی علیهالسلام
فدک در دوران امویان و عباسیان نیز در دست خُلفا بود و فقط در برخی دورهها برای مدتی به فرزندان فاطمه بازگشت:
۱. دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز(۲۴)، ۲. دوران ابوالعباس سفاح، ۳. دوران مهدی عباسی(۲۵)، ۴. دوران خلافت مأمون(۲۶).
پس از مأمون، متوکل عباسی دستور بازگرداندن فدک را به وضعیت قبل از دستور مأمون صادر کرد(۲۷). بیشتر کتابهای تاریخی ماجرای فدک را بعد از متوکل ذکر نکردهاند(۲۸).
پینوشتها:
۱. یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل مادهی فدک، ص۲۳۸.
۲. همان، جلد ۴، صفحهی ۲۳۸؛ ابنمنظور، لسانالعرب، ۱۴۱۰ق، جلد ۱۰، صفحهی ۴۷۳.
۳. بلادی، معجم معالم الحجاز، ۱۴۳۱ق، جلد ۲، صفحهی ۲۰۶ و ۲۰۵ و جلد ۷، صفحهی ۲۳. سبحانی، «حوادث سال هفتم هجرت: سرگذشت فدک»، صفحهی ۱۴.
۴. مقریزى، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، جلد ۱، صفحهی ۳۲۵.
۵. طبری، تاریخ الامم و الملوک، جلد ۳، صفحهی ۱۵.
۶. برای مثال از میان عالمان اهل سنت: یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵ق، جلد ۴، صفحهی ۲۳۸. طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، جلد ۳، صفحهی ۲۵۶، ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، جلد ۲، صفحهی ۲۲۲.
۷. سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، صفحهی ۲۱۸.
۸. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، جلد ۲۹، صفحهی ۵۰۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، جلد ۱۹، صفحهی ۲۰۳.
۹. سورهی اسراء: آیهی ۲۶.
۱۰. سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، صفحهی ۲۱۹. از میان مفسران شیعه: عیاشی، تفسیر عیاشی، مکتبة العلمیة، جلد ۲، صفحهی ۲۸۷؛ کوفی، تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، صفحهی ۲۳۹، حدیث ۳۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، جلد ۸، صفحهی ۴۷۸؛ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، جلد ۲، صفحهی ۱۸. محمدباقر حسینی جلالی در کتاب فدک و العوالی، صفحهی ۱۴۱ همهی تفاسیر را بررسی کرده است.
۱۱. سیوطی، الدر المنثور، بیروت، جلد ۲، صفحهی ۱۵۸ و جلد ۵، صفحهی ۲۷۳.
۱۲. متقی هندی، کنز العُمال، [بیتا]، جلد ۲، صفحهی ۱۵۸ و جلد ۳، صفحهی ۷۶۷.
۱۳. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، جلد ۱، صفحهی ۴۳۹ و ۴۴۱.
۱۴. قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، جلد ۱، صفحهی ۱۳۸ و ۳۵۹.
۱۵. برای مشاهدهی همه مراجعه کنید به: حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، صفحهی ۱۴۶ـ۱۴۹.
۱۶. شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، صفحهی ۱۱۷.
۱۷. صحیح البخاری، جلد ۴، صفحهی ۴۲
۱۸. همان، جلد ۴، صفحهی ۲۱۰
۱۹. حسینی میلانی، علی، فدک در فراز و نشیب ، قم، الحقایق، ۱۳۸۶.
۲۰. استادی، «فدک»، صفحهی ۳۹۱-۳۹۲؛ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۷ق، جلد ۱۶، صفحهی ۲۰۸.
۲۱. کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، جلد ۱۵، صفحهی ۱۵۴.
۲۲. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، جلد ۲۹، صفحهی ۳۹۶.
۲۳. ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۷ق، جلد ۱۶، صفحهی ۲۰۵ـ۲۰۸
۲۴. ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، جلد ۴۵، صفحهی ۱۷۸ و ۱۷۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، صفحهی ۴۱؛ کاتب بغدادی، الخراج و صناعة الکتابة، ۱۹۸۱م، صفحهی ۲۵۹ و ۲۶۰
۲۵. علامه امینی، الغدیر، جلد ۷، صفحهی ۱۹۴ـ۱۹۷، به نقل از: مجلسی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، صفحهی ۱۳۸.
۲۶. یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، جلد ۴، صفحهی ۲۴۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۳۹م، جلد ۷، صفحهی ۱۵۶؛ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۶۷ش، صفحهی ۷۷؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، جلد ۱، صفحهی ۳۷ و ۳۸.
۲۷. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، جلد ۱، صفحهی ۳۸.
۲۸. مجلسی کوپائی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، صفحهی ۱۳۹.
* منبع: سایت انجمن گفتگوی دینی