امیرالمؤمنین اسوهی وحدت (بخش اول)
هیچ فصلى را پیش از فصل ما قبل آن نخوانید
تقاضاى من از خوانندگان کتاب «امیر المؤمنین» این است که تمام بخشهاى آن را پشت سر هم بخوانند، و هیچ فصلى را پیش از فصل ما قبل آن قرائت نکنند، و تمام فصول آن را مطالعه بفرمایند. به راستى که این کتاب روشى جدید در مورد آموزش رویدادهاى برجستهی تاریخ اسلام و تعدادى از شخصیتهاى ممتاز است که در خلال پنجاه و سه سال از آغاز پیدایش اسلام تا پایان عصر خلفا بر صحنهی تاریخ ظاهر شدهاند. البته رویدادهاى آن دوره در تعدادى از کتب ثبت شده است و گویا بیشتر اوقات نظم و ترتیب آنها مولود روابط علت و معلولى نبوده بلکه مولود تصادف و اتفاق بوده است.
از مهمترین هدفهاى این کتاب کشف روابط میان رویدادها و مشخصکردن آنهاست همچون سلسلهاى از اسباب و مسبباتى که بر مبناى آنها رویداد بعدى نتیجهی رویداد پیش از خود مىباشد. بنابراین شایسته است که تمام بخشها به دنبال یکدیگر مورد مطالعه قرار گیرد، زیرا که درک هر رویدادى پیش از درک علت آن بسى دشوار است.
محمد جواد شرى
پیشگفتار
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمانان در این که امام امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع) داراى امتیازهایى است که دیگر مسلمانان فاقد آنند، اتفاق نظر دارند. او در میان مسلمانان تنها کسى است که تربیت دوران کودکیاش را شخص پیامبر (ص) بر عهده گرفت، و بر راه و روش خود پرورش داد. و سپس از میان همگان وى را به برادرى خویش انتخاب کرد.
دانشمندان اسلامى یکزبان برآنند که امام (ع) از همهی اصحاب پیامبر (ص) به کتاب خدا و سنت پیامبرش داناتر و جهاد و فداکارى وى در راه حق از همه بیشتر، و در پند و اندرز و سخنورى از همه بلیغتر بود. و در اجراى حدود الهى پر شورتر، و در اجراى عدالت و احقاق حق استوارتر، و از لحاظ لذات مادى و زندگى دنیوى از همه پارساتر بود. و این همه همان صفاتى هستند که خداوند در قرآن مجید، آنها را معیار ارزش و برترى مردم قرار داده است، زیرا خداوند مجاهدان را بر قاعدان غیرمجاهد برترى داده و به صراحت اعلان فرموده است: کسانى که مىدانند با کسانى که نمىدانند برابر نیستند، همان طور که با صداى رسا اعلام فرموده است: گرامىترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.
علماى اسلام در این موارد اختلافى ندارند، زیرا مقام و منزلت دینى و علمى امام (ع) -بىهیچ گفتگو و بحثى- در اسلام روشن است.
آنچه محل اختلاف است، تنها موقعیت سیاسى-دینى امام (ع) در تاریخ اسلام است. آنان در حالى که اتفاق نظر دارند، او یکى از خلفاى راشدین است و با انتخاب تودهی مردم بر سر کار آمده است. اما از طرفى در این که وى خلیفهی برگزیدهی پیامبر (ص) است، همعقیده نیستند. [این است کانون اساسى اختلاف و کشمکش] کسانى که معتقد نیستند، پیامبر (ص) على (ع) را به عنوان خلیفهی پس از خود برگزیده است بر این باورند که اعتقاد به گزینش على (ع) به دست پیامبر (ص) همان اعتقاد به وراثت و جانشینى در حکومت است، در صورتى که قائلان به گزینش، این نظر را رد مىکنند و مىگویند اعتقاد به گزینش پیامبر (ص) با مسالهی موروثىبودن خلافت و حکومت یکى نیست، بلکه دو مطلب است.
همین طور در جایگاه سیاسى امام نیز به عنوان یک دولتمرد اختلاف نظر دارند: آنان در این که او پایبند به اصل عدالت مطلق بود، و دلبستگى فراوانى به اجراى کامل قانون اسلام داشت، اختلافى ندارند، بلکه اختلاف نظر در فلسفهی این موضعگیرى قاطع است.
در این جا مسالهی دیگرى وجود دارد که تاریخنویسان پژوهشگر از آن چشم پوشیده و به روشنى یادآور نشدهاند، و آن را موضوع پژوهش راستین قرار ندادهاند. این مساله عبارت از تاثیر وى در تاسیس حکومت اسلامى است. کتاب حاضر در صدد عرضهکردن تاریخ مفصل زندگى امام (ع) نیست و نمىخواهد از دانش، بلاغت، سخنان دلاویز، پارسایى و بزرگواریهایش سخن بگوید. بلکه مطالب کتاب بر جایگاه سیاسى دینى على (ع) در اسلام و پیوند معنوى آن حضرت با پیامبر (ص) و اهتمامى که در بنیانگذارى دولت اسلامى و گسترش اسلام داشت، تکیه مىکند.
البته این کتاب از او به عنوان یک خلیفه، و یک دولتمرد و نیز دربارهی نظرات گوناگون دربارهی سیاست او سخن مىگوید. و همچنین از عواملى گفتگو مىکند که به تراکم مشکلات انجامید. در نتیجه، به صورت مانعى در مقابل رسیدن آن بزرگوار به حکومتى پابرجا و استوار در دورهی خلافتش در آمد. و سرانجام این کتاب از خود خلافت به عنوان یک نظام سیاسى-دینى و از نوع خلافت سازگار با طبیعت رسالت اسلامى در میان انواع خلافت سخن مىگوید.
بنابراین کتاب شامل بخشهاى زیر است:
(1) امام در دوران نبوت.
(2) امام در دوران خلفاى سهگانه.
(3) امام در دوران خلافت خود.
(4) خلافت در قانون اسلامى.
و بخش پایانى که خلاصهی برخى از مباحث کتاب را در بر دارد.
البته من در این کتاب سعى کردهام تا روابط میان رویدادهاى تاریخى که در برخورد با زندگانى امام (ع) بوده است و آنچه که مدت پنجاه و سه سال -از آغاز رسالت تا پایان خلافت خلفاى راشدین- را در برمىگیرد توضیح دهم. گاهى خواننده میان آن رویدادها پیوندى استوار مشاهده مىکند؛ سلسله انگیزه و علتهایى که آیندهی آنها نتیجهی گذشتهی آنهاست.
در بررسى از رویدادهاى آن برهه از تاریخ اسلام تنها به منابع مورد اعتماد تاریخى بسنده نکردهام، بلکه کوشیدهام تا جایى که ممکن است آنچه را که در کتابهاى معتبر [صحاح ست] و تعداد دیگرى از کتابهاى زبدهی حدیث پیرامون آن رویدادها آمده است -به مطالب کتابهاى تاریخ- بیفزایم.
توضیح این که بسیارى از دانشمندان اسلامى به حدیث بیشتر اطمینان مىورزند تا تاریخ؛ به ویژه هنگامى که این حدیث در صحاح معروف و دیگر کتابهاى مورد اعتماد آمده باشد. من نمىخواهم از امام (ع) همچون انسانى که رابطهاى خاص با پروردگارش او را از دیگران برجسته و جدا کرده است و در نتیجه معجزههایى را به دست او جارى ساخته است و او را به کراماتى اختصاص داده است، گفتگو کنم، بلکه مىخواهم دربارهی او -به عنوان فردى که با همهی عوامل طبیعت، زمان و محیط روبرو مىشد و در راه اصولى مقدس تمام کوشش خویش را به کار مىبست و با آن اصول و براى آن اصول زندگى مىکرد- سخن بگویم.
امیدوارم این کتاب سهمى در استحکام پایههاى تفاهم و برادرى میان مسلمانان داشته باشد! شخصیت امیر المؤمنین و زندگینامهی او چیزى است که اگر مسلمانان خواهان برادرى باشند بىگمان آنان را تا سر منزل وحدت و همبستگى رهنمون خواهد بود. شایسته است آنچه دربارهی شخصیت کسى که پیامبر (ص) او را به برادرى خود انتخاب کرده است، مىنگاریم، همان چیزى باشد که روح برادرى و دوستى را میان جامعهی مسلمانان تقویت مىکند.
محمد جواد الشرى
پىنوشتها:
1- آیهی 58 سوره آل عمران.
2- عدالت و قضا در اسلام، تالیف صدر الدین بلاغى، صفحهی 112.
3- شاید اقدام مؤلف محترم یکى از عواملى بوده است که باعث این فتواى تاریخى شده است. آنچه مسلم است در حدود سال 1336 محلى به نام دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه تشکیل گردید و آقاى شیخ محمد تقى قمى به نمایندگى شیعه از طرف آیة الله العظمى مرحوم بروجردى قدس سره به مدت چند سال در آنجا بودند و پس از بحث و گفتگوهاى طولانى در سال 1959 م برابر با 1338 ه ق این فتواى تاریخى صادر، و یک نسخه از آن طى تشریفاتى به آستان قدس رضوى (ع) اهدا شد.م.