امیرالمومنین اسوهی وحدت (بخش چهل و سوم)
بتپرستان از حالت محاصره به تهاجم تغییر جهت مىدهند
عمرو بن عبدود و به همراه او ضرار بن خطاب، عکرمة بن ابى جهل و دیگران، در صدد یافتن جایى کم عرض در خندق برآمدند تا اسبهایشان آنان را از آن محل رد کنند. در نتیجه با مسلمانان در یک خاک قرار گیرند. انتظار مى رفت که اگر آنان در این گستاخى موفق شوند دیگر مشرکان نیز از خندق عبور کنند. امکان داشت که تمام لشکر مهاجم -اگر بین دو طرف خندق پلى از خاک هر چند به اندازه همان جاى کم پهنا مىزدند- از خندق عبور کنند. در حالى که پیش از عبور مشرکان از خندق مسلمانان را ترس فرا گرفته و جانهایشان به لب رسیده بود، به سهولت مىتوانیم وضع روحى آنان را پس از عبور دشمن از خندق، تصور کنیم، و آن خطر جدى تازهاى بود که نمىتوانستند حدى بر آن تعیین کنند.
از جمله مؤمنان کسانى بودند که توکل به خدا اراده آنان را قویتر کرد
علىرغم این که ترس دلهاى اکثریت انبوهى از مسلمانان را پر کرده بود، در میان آنان کسانى بودند که قلبشان پر از ایمان بود و هیچ تزلزل و اضطرابى پیدا نکردند بلکه عظمت خطر -به علت وعده پیروزى که خدا و پیامبرش به یاوران دینش داده بود- بر ایمان آنان افزود، و خود را براى فداکارى و پیشگیرى آن خطر و از بین بردن آن آماده کردند. قرآن از روحیه این مؤمنان براى ما سخن مىگوید:
«و چون مؤمنان آن گروهها را دیدند، گفتند: این است آنچه خدا و پیامبرش به ما وعده داده بودند، و خدا و رسولش راست گفتند و جز بر ایمان و اسلام آنان چیزى افزوده نشد. از جمله مؤمنان مردانى هستند به پیمانى که با خدا بسته بودند وفا کردند، پس بعضى از آنان مهلتش را به پایان رسانیدند و بعضى در انتظار پایانند و هیچ دگرگونى در آنان پیدا نشد.»(2)
قرآن راجع به شمار مؤمنانى که شدت خطر بر ایمانشان افزود، چیزى به ما نمىگوید. ممکن است دهها تن و یا افراد کمى باشند. با این که بعضى از اقسام ایمان به صورت تنها یک حالت نفسانى باقى مىماند، و به مرحلهاى که کار سازنده و جانبازى مؤثرى از افراد سر بزند نمىرسد. بعضى از اقسام ایمان چنان فعال و حیاتبخش است که صاحبش را وادار مىکند تا با خطرها مواجه شود و تا سر حد کمال و بالاتر از آن بالا رود و بر نفس خود غالب آید و بر ویرانه آن کاخ سعادتش را بنا کند. هر چند تعداد این گروه از مؤمنان بین سه هزار مسلمان، ناشناخته است، اما تاریخ یک تن از آنان را مجهول نگذاشته است یک تن در میدان جنگ احزاب، پیشاپیش آن گروهى بود که تا بالاترین حد خطرها که نزدیک بود، تندباد مهلکش بنیاد دولت جدید اسلامى را قلع و قمع کند، پیش رفتند، منظور من از آن یک تن، کسى جز على بن ابى طالب (ع) نیست.