این نقشه جعلی است (11 ) (قسمت آخر) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

این نقشه جعلی است (11 ) (قسمت آخر)

دوشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۸۸، ۰۵:۲۵ ق.ظ




نگاهی به آغاز فلسطین از آغاز تا امروز
قسمت یازدهم و آخرین قسمت

فصل چهارم
تاکتیکی به نام صلح ( 1967 تا 2000 م ) 

« ابا ابان » که از وزرای خارجه ی رژیم صهیونیستی بوده گفته است : « سرزمین های اشغالی کارت برنده ای برای چانه زدن های مذاکرات صلح است ... هر کسی که روش ما را در سال های قبل از جنگ « یوم کیپور » مشاهده می کرد ، به این نتیجه می رسید که ما علاقه ای به صلح نداریم و ملتی هستیم که بدون صلح می توانیم راضی و خشنود باشیم . ما احساس می کردیم کارت برنده را در دست داریم و به صرف داشتن آن خوشحال بودیم . هرچه زمان بیشتر می گذشت ، بیشتر از داشتن چنین کارتی خوشحال می شدیم ، ولی حاضر نبودیم با آن بازی کنیم » . (1)

دوران طلایی قهرمانان 

از پایان جنگ شش روزه در 1967 تا جنگ اکتبر 1973 وضعیت نه جنگ و نه صلح ، میان اعراب و اسراییل وجود داشت . این دوران را در اسراییل باید « دوران طلایی قهرمانان » نامید ، چرا که در خلال آن همه ی احزاب می کوشیدند یک یا چند ژنرال سابق را به درون تشکیلات خود راه دهند ، تا با بهره برداری از وجهه اش به خاطر موفقیت هایش در جنگ 1967 ، برای حزب خود حیثیت و اعتبار بیشتری کسب کنند .
در دهه ی پس از جنگ  1967 ، رهبری دولت اسراییل را یک ائتلاف پارلمانی با نقش موثر حزب کارگر ، عهده دار بود . شیوه موسوم حزب کارگر « اتکاء به واقعیت ها » ، پرهیز از رجزخوانی خیلی تند و تیز و تشویق مصالحه و سازش جویی در نزد افکار عمومی بود ، هر چند که در خلوت از موضع دیگری سخن می گفتند ؛ « گلدا مایر » ( یکی از سران حزب کارگر ) می گوید : « مرزهای اسراییل آنجایی است که یهودیان می زیند ، نه آنجایی که نقشه ها خطاطی شده است . » 

تاکتیکی به نام صلح 

در سال 1969 ، مصر دست به یک جنگ فرسایشی علیه اسراییل زد که طی آن خط بارلو (2) را در شرق کانال سوئز به طور مکرر هدف خمپاره قرار می داد و اسرائیل متقابلا خاک مصر را بمباران می کرد . چیزی نگذشت که با ورود شوروی به صحنه و حمایت مقامات کرملین از موضع مصر ، تاکتیک اسراییل مواجه با شکست شد . با دخالت شوروی در ماجرا ، توجه افکار عمومی منطقه به سوی مخالفت با اسراییل سوق داده شد . این مساله نگرانی زیادی در مقامات آمریکایی پدید آورد و برای ممانعت از گسترش نفوذ شوروی در منطقه ، طرحی از سوی ویلیام راجرز به عنوان ابتکار صلح خاور میانه ارائه گردید .
گلدا مایر با آنکه اطمینان داشت که طرح راجرز ، نه به وضع متشنج کانال سوئز پایان می دهد و نه هدف اسراییل را تامین می کند ، فقط به خاطر جلب دوستی آمریکا راضی به پذیرش آن شد . ولی مناخیم بگین ، به شدت در مقابل طرح راجرز موضع گرفت و از عضویت در کابینه ی گلدا مایر استعفا داد . گلدا مایر در کتاب خاطرات خود نوشته است : « وقتی کوشیدم بگین را متوجه اهمیت قضیه بکنم و برایش توضیح دادم که اگر تن به قبول صلح راجرز ندهیم ، دیگر اسلحه ای از آمریکا دریافت نخواهیم کرد ، بگین جواب داد : ما سلاح های مورد نیازمان را از آمریکایی ها طلب می کنیم و آنها هم باید آنچه می خواهیم بدهند . در مقابل این گفته ی او ، به این حقیقت اشاره کردم که : سیاست اسراییل هرگز نمی تواند به طور کامل متکی به این فرضیه باشد که یهودیان آمریکایی قادرند به رییس جمهوری آمریکا فشار بیاورند تا خلاف میل خود دست به اقدامی بزند . اگر آن روز مطابق نظر بگین عمل می شد و با طرح راجرز موافقت نمی کردیم ، مطمئنا از 1970 به بعد کمک های نظامی آمریکا در اختیارمان قرار نمی گرفت و به این ترتیب امکان نداشت بتوان پیش بینی کرد که در جنگ اکتبر 1973 چه بر سرمان می آمد . » 

صلح نامه یا کارت امنیت اسراییل !

بررسی نتیجه جنگ و صلح های پی در پی صهیونیست ها ، استراتژی مشترکی در همه آنها نمایان می کند که عبارت است از رسمیت بخشیدن به اسراییل نزد کلیه ی کشورهای خاور میانه ، از طریق حمله ی نظامی به پایگاه های فلسطینی ها در کشورهایی نظیر مصر ، لبنان و سوریه ، با هدف اشغال بخش هایی از سرزمین آنها و وارد کردن فلسطینی های مستقر در این کشورها به قاره های مختلف و سپس مشروط کردن استرداد سرزمین های اشغالی ، به برچیده شدن پایگاه های مبارزاتی فلسطین و به رسمیت شناخته شدن اسراییل توسط آن کشورها .
اسراییل برای تحقق بخشیدن به همین استراتژی ، صحرای سینا را در خاک مصر اشغال کرد و استرداد آن را موکول به ، به رسمیت شناخته شدن اسراییل توسط مصر نمود . اسراییل با قراداد کمپ دیوید در سال 1978  به این هدف دست یافت و همین استراتژی را علیه لبنان به کار گرفت . طی سالهای 1970 و 1972 و 1978 و 1982 چهار بار به لبنان حمله کرد و جنوب این کشور را به اشغال خود [ در ] آورد . فلسطینی های مستقر در لبنان را آواره ساخت و باز پس دادن سرزمین های اشغال شده در لبنان را مشروط به ، به رسمیت شناخته شدن اسراییل و تضمین امنیت مرزهای رژیم صهیونیستی نمود . بلندی های جولان نیز در سال 1967 دقیقا برای تحقق این هدف اشغال گردید و اگر باز هم به عقب برگردیم در جنگ های اعراب و اسراییل ، این واقعیت را مشاهده خواهیم کرد . 

سپتامبر سیاه 

آمریکا و صهیونیسم به دنبال استراتژی نابودی ملت فلسطین ، تلاش وسیعی در جهت تبدیل حکومت های عرب به دست نشانده های خود انجام دادند . آنها تا آنجا موفق به خارج ساختن اردن از صحنه ی مبارزات شدند که در سپتامبر  1970 قوای نظامی رژیم ملک حسین ، در اردن به فلسطینی ها و سازمان آزادیبخش فلسطین ، حمله ی مسلحانه کرده و کشتار بی رحمانه ای راه انداخت که متعاقب آن پایگاه های سازمان آزادیبخش فلسطین ، مورد تهاجم ارتش اردن قرار گرفت .
نیروهایی از مبارزان فلسطینی که از حمله ی ارتش اردن مصون مانده بودند به لبنان گریخته و پایگاه های عملیاتی خود را به جنوب لبنان منتقل ساختند . بلافاصله رژیم صهیونیستی در 1970 به لبنان حمله کرده و جنوب این کشور را به اشغال خود در آورد و از آن زمان تا کنون جنوب لبنان ، همواره عرصه ی دست اندازی های صهیونیست ها و مقاومت مسلمانان بوده است .
در مصر نیز تلاش های سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسراییل جهت نشاندن جریان سازش کار ، بر اریکه ی قدرت نتیجه بخش بود . آنان با تقویت جناح انور سادات ، او را به ریاست جمهوری مصر رساندند و با نفوذ در مطبوعات و کنترل کردن رسانه های ارتباط جمعی ، زمینه را برای به رسمیت شناختن اسراییل به وسیله ی مصر با قرار داد کمپ دیوید فراهم آوردند . حکومت حاکم بر مصر با قرارداد خائنانه کمپ دیوید در سال 1978 ، اولین کشور عربی بود که دولت اسراییل را به رسمیت شناخت و برای تضمین امنیت مرزهای رژیم صهیونیستی تعهد داد . نفوذ در سازمان های فلسطینی و گسترش اختلافات میان کشورهای اسلامی از جمله ایران و عراق ، عراق و سوریه ، مصر و سودان و ... از دیگر سیاست های راهبردی صهیونیست ها بوده است که در مواقع لازم اعمال می شد . نفوذ در ساف تا آنجا پیش رفت که در اوایل 1980 ساف و جنبش فتح ، از حالت یک جنبش مبارزاتی خارج شده و به سازمانی ادرای و سیاسی تبدیل گردیدند که بیشتر به جنبه های دیپلماتیک و جلب حمایت بین المللی توجه داشتند . 

مبارزه مکتبی به جای ناسیونالیسم عربی 

ظهور انقلاب اسلامی در ایران و انتشار موج بیداری اسلامی در میان ملت های زیر سلطه ، تغییرات اساسی را در ملت های مسلمان ایجاد کرد که مهمترین آنها جایگزینی اعتقادات اسلامی به جای نگرش های پان عربی بود . این تغییرات ، در صحنه ی مبارزات ضد صهیونیستی ، تحولات زیادی ایجاد کرد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
- حزب الله لبنان ، سازمان جهاد اسلامی فلسطین و حماس با نگرش های بسیار نزدیک به هم و متاثر از انقلاب اسلامی ایران و نگرش های امام راحل فعال شده و قدم به عرصه ی مبارزات ضد صهیونیستی گذاشتند .
- جنبش های اسلامی تحت نام انتفاضه ی ملت فلسطین ظهور کردند . انتفاضه ی اول در سال 1987 م ، از کرانه ی باختری رود اردن و نوار غزه آغاز شد . در انتفاضه ی دوم ( 2000 م ) مبارزات به سرزمین های اشغال شده در سال 1948 و 1967 کشیده شد .
- نهضت های اسلامی در کشورهای عربی ، به ویژه در مصر نزج گرفت که اولین پیامد آن ، ترور انور سادات به عنوان مجری توافق نامه ی خفت بار کمپ دیوید در سال 1981 م بود . 

مکانیزم فریب در صلح خاور میانه 

طرح صلح خاور میانه با برگزاری بسیار شکوهمند کنفرانس مادرید در سال 1991 میلادی ( 1370 ه . ش ) آغاز شد . و تمام رهبران غرب و سردمداران سازمان های جهانی حقوق بشر و روسای صهیونیسم جهانی و منطقه ، گرد هم جمع شدند تا مسئله فلسطین را حل کنند . البته کار به همین جا ختم نشد و کنفرانس ها و اجلاس های متعددی به فاصله های نزدیک به هم برگزار گردید که خلاصه ای از روند آنها به شرح زیر می باشد  :
- در کنفرانس مادرید در سال 1991 آمریکا و اسراییل قول استرداد سرزمین های کرانه باختری و نوار غزه را به رهبران ساف و یاسر عرفات دادند و به این وسیله تمام امتیازات لازم را از او ستاندند .
- در کنفرانس اسلو در 1993 توافق نامه غزه – اریحا رقم 100 درصد به 90 در صد کاهش یافت .
- در قرار داد مریلند و وایریور در سال 1997 رقم 90 درصد باز هم کاهش یافت و به 45 درصد ! رسید .
- در اجلاس شرم الشیخ و توافق نامه وای دیور رقم 45 درصد باز هم کاهش یافت و به 18 درصد ! رسید .
- در اجلاس کمپ دیوید ، در مرداد 1379 مطابق با تابستان 2000 ، رقم 18 درصد به 5/13 درصد !! کاهش یافت .
بر اساس قرار داد امضا شده ی اسلو توافقنامه ی غزه – اریحا مقرر گردید مذاکرات مربوط به طرح صلح خاورمیانه ، پس از 5 سال نهایتا در سال 1377 ( 1998 ) کاملا پایان پذیرد و دولت مستقل فلسطینی در سال 1998 اعلام موجودیت کند . اما اسراییل با کار شکنی های پی در پی زیر بار آن نرفت . مسئله به جایی رسید که یاسر عرفات در سال 1999 و 2000 دو بار تهدید نمود که به صورت یک جانبه تشکیل حکومت خود گردان را اعلام خواهد کرد ، اما رژیم صهیونیستی تهدید کرد چنانچه چنین اقدامی صورت پذیرد به کرانه غربی و نوار غزه حمله خواهد کرد و تمام سرزمین ها را اشغال خواهد نمود !

آغاز هزاره ی سوم ، انتفاضه اوج می گیرد 

به دنبال به بن بست رسیدن مذاکرات صلح ، شورای عالی امنیتی – سیاسی رژیم صهیونیستی در 1377 ( بهار 1998 ) به طور مشروط موافقت کرد که از مناطق اشغالی جنوب لبنان خارج شود . برخی از این شروط عبارتند از : حزب الله لبنان نابود شده ، نهضت مقاومت اسلامی خلع سلاح گردد ، و لبنان امنیت مرزهای اسراییل را تضمین کند .
اما حزب الله لبنان شروط را رد کرده و خواستار خروج بدون قید و شرط ارتش صهیونیستی از جنوب لبنان شد . در پی آن فشارهای اسراییل بر لبنان افزایش یافته و حزب الله متقابلا ارتش صهیونیستی را به شدت تحت حملات چریکی قرار داد ، به گونه ای که هزینه حضور اسراییل در لبنان بسیار سنگین شده ، تلفات آنها افزایش یافت . رژیم صهیونیستی که توانسته بود با کشورهای مصر ، اردن ، سوریه  و سازمان آزادی بخش فلسطین به مذاکره بنشیند و از این طریق رسمیت خود را به ثبوت برساند ، در مقابل حزب الله منفعل گشته بود . این وضعیت تا سال 2000 ادامه یافت . هزینه ی اشغال جنوب لبنان برای اسراییل کمر شکن شده بود و تلفات ارتش هر روز گسترش می یافت . ارتش صهیونیستی سر انجام به درخواست حزب الله تن در داد و بدون قید و شرط از لبنان خارج شد . این موضوع ، رژیم جعلی اسراییل را به شدت در معرض چالش های درونی قرار داد و به طور معکوس ، موقعیت گروه های جهادی فلسطین به شدت تقویت گردید . موارد مذکور سبب شد که رهبران صهیونیست برای بازسازی روحیه ی یهودیان ، دست به اقدامات و مانورهای وسیعی بزند . تبلیغات زیادی علیه باراک انجام شد و او را به بی لیاقتی متهم کردند و طی یک مانور از پیش طراحی شده ، آریل شارون ، رهبر حزب تند روی لیکود در پاییز 2000 با حمایت گسترده ی نیروهای امنیتی و پلیس رژیم صهیونیستی ، وارد محوطه ی مسجد الاقصی شد . ورود نظامی و وهن انگیز به مسجد مسلمانان ، باعث جریحه دار شدن احساسات مذهبی مسلمانان شد و روز بعد پس از نماز جمعه ، نمازگزارن فلسطینی هنگام خروج از مسجد الاقصی اقدام به دادن شعارهایی در محکوم کردن عمل آریل شارون کردند و پلیس صهیونیستی تعداد زیادی را شهید و مجروح ساخت . این اقدام باعث شعله ورتر شدن انتفاضه مردمی در بیت المقدس و سایر شهرک های کرانه باختری و نوار غزه شد و به سرعت تمام فلسطین اشغالی را در بر گرفت . ابعاد انتفاضه اخیر قابل قیاس با قیام های قبلی نیست ، زیرا سرزمین های اشغال شده سال 1948 را نیز در بر گرفته است و اتحادی نسبی میان تمام گروه هایی که پیش از آن معتقد به روند صلح بودند و سازمان های جهادی به وجود آمده است . تداوم انتفاضه سبب افزایش بازگشت یهودیان از اسراییل به وطن اصلی خود در اروپا و آمریکا شده است . مسئله مهم این است که این امر ، یعنی مهاجرت معکوس ، مقبولیت عمومی یافته است و روند شهرک سازی رو به کاهش است . این امر خطری است که همواره رژیم اسراییل را نگران کرده است . زیرا صهیونیسم بدون مهاجرت و شهرک سازی نابود می گردد .
یاحق 

پایان 

پ . ن :
1 – فریب های عمدی نوشته ی پل فیزلی
2 – خط بارلو به استحکاماتی در شرق کانال سوئز اطلاق می شد که پس از جنگ 1967 احداث گردید تا ارتش مصر را از فکر حمله برای باز پس گیری اراضی اشغالی باز دارد . 

پ . ن کیمیا :
سلام
این هم قسمت آخر سلسله نوشته های « این نقشه جعلی است » اثر خانم زهرا اشعری بود . مجموعه ی بسیار مفیدی بود که خواندن آن خالی از لطف نبود و نیست .
موفق باشین
یاعلی    




  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۲)

سلام جناب حسین آقای عزیز !!!...ضمن باید عرض کنم خیلی خوشحال شدم لطف کردین ...جوابیه در قسمت نظرات وبلاگ خودتون ثبت شد ...باز هم از این کارها بکنید موفق باشین یاعلی
بعله دیگه هیشکی کیمیا نمیشه هم یه شعاری بود که مال قدیما بود که آقا فقط یه سر داشت ویه سودا از وقتی سوداها وسرهاش زیاد شد خیلی ها شدند مثل کیمیا یا بهتر بگم کیمیا هم شد مثل خیلیای دیگه مثل همونایی که اصلا به وبلاگ نویسی قبولشون نداشت مارا دعاکناس ام اس هاتو قطع نکن هرچند که من کمتر جواب میدم یا علی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه