این نقشه جعلی است (4) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

این نقشه جعلی است (4)

جمعه, ۴ بهمن ۱۳۸۷، ۰۷:۲۵ ب.ظ




نگاهی به تاریخ فلسطین از آغاز تا امروز
قسمت چهارم :

فصل دوم
فلسطین یک کادوی ناقابل ( 1300 تا 1948 م )
 

ناپلئون می گوید : « هر کس می خواهد بر تمام دنیا حاکم شود ، باید بر خاور میانه مسلط گردد . » اسراییل ، نتیجه منطقی همین نظریه است . نظریه ای که بعدها تز اصلی صهیونیسم شد . همان صهیونیسمی که ، به سان کوه یخی که قسمت اعظم آن ، زیر دریای توطئه « پنهان » شده است اکنون در برابر ماست . 

خدمات رنسانس به یهود 

آغاز عصر رنسانس در ایتالیای قرن چهاردهم و ظهور اعنراض گری ( پروتستانیسم ) در سده شانزدهم میلادی ، آغازی بود بر پایان دوران حکومتهای مذهبی در اروپا . در این موج اعتراض به سنتها ، اولین نیرها به سمت کلیسا پرتاب شد . با کم رنگ شدن مذهب در جامعه ، حساسیتهای مربوط به هویت مذهبی افراد هم کمرنگ می شد و جایی برای دعواهای تاریخی مسیحی و یهودی – به خاطر قتل مسیح – باقی نمی گذاشت . از طرف دیگر ، انقلاب فرانسه با آرمانهای جمهوری خواهانه آن ، که شعار « برادری ، برابری و آزادی » سر می داد ، توسط ارتش ناپلئون به سراسر اروپا صادر شد . مردمی که تا دیروز تنها مسیح و انجیل را می شناختند ، امروز از دریچه برادری و برابری ، البته به شیوه ناپلئونی ، دنیا را می نگریستند . جدا شدن آموزش و پرورش از کلیساهای قرون وسطی را که مبارز سرسخت عقل و علم بود به همه عوامل فوق اضافه کنید و حال از دور به تصویر اروپای بعد از رنسانس نگاه کنید . مردمی که می بایست ژست خود را با یک جامعه روشنفکری تطبیق بدهند و چه بسا به راحتی تحت تاثیر بوق های روزنامه ای قرار بگیرند . 

جهان را به ما بسپارید !

در بحبوبه گسترش اندیشه تجدد طلبانه ، مجامع بسیاری متشکل از نویسندگان ، شاعران ، سیاستمداران ، بازرگانان و صاحب منصبان تشکیل می شد . در این میان دسته های مختلف یهودی ، از جمله بازرگانان ، نوعی همکاری جهانی را که از یک مرکز هدایت می شد ، برقرار کردند . به این ترتیب « فراماسونری » شکل گرفت و دزاگولیه ( یهودی ) قانون اساسی آن را در سال 1723 م نوشت و منتشر کرد .
فراماسونری خود را یک سازمان جهانی می داند و اساس حاکمیت خود را بر پایه تشکیل حکومت جهانی قرار داده است . در کتاب « فراموشخانه و فراماسونری » آمده است : « حزب ماسیونی نباید قانع به یک ، دو یا سه دولت باشد ، بلکه باید جهان را در برگیرد و برای نیل به این هدف ، اولین مرحله ، نابودی ادیان و علمای روحانی است که از بزرگترین و خطرناک ترین دشمنان ما محسوب می شوند . »
به تدریج ، عده زیادی از نویسندگان و صاحب منصبان ، عضو انجمن فراماسونری شدند . آنها در محل تجمع خود که لُژ فراماسونری نام داشت ، طی مراسم اعجاب انگیزی مقامات لژ را پله پله طی می کردند و آن کس که از همه لایق تر بود ، استاد اعظم لژ شناخته می شد . اعضای شرکت کننده در این برنامه ها با دقت انتخاب می شدند و کارشان برنامه ریزی و هماهنگی برای رسیدن به اهدافشان بود . تامین کنندگان مالی این انجمن ، بازرگانان یهودی بودند و اعضای آن را اقشار مختلف جامعه تشکیل می دادند . به همین دلیل ، هماهنگی بین آنها در پیشبرد اهداف انجمن ، تاثیر بسیار داشت و توانست بسیاری از تحولات اجتماعی را طبق برنامه انجمن هدایت کند . شاید به همین دلیل بود که هرگاه در راس حکومتی ، فردی اصلاح طلب قرار می گرفت ، اولین و مهمترین برنامه خود را عزل ماسونها و یهودیان از مناصب و مشاغل مهم و همچنین اجرای قوانین سخت در مورد حضور این اشخاص در جامعه قرار می داد . مانند کاری که مارشال پتن در فرانسه ، اواخر قرن نوزدهم کرد . 

من متهم می کنم 

در اواخر سال 1893 م ، بخش ضد جاسوسی ارتش فرانسه ، از طریق بررسی محتویات سطل زباله ! سفارت آلمان ، نامه تکه تکه شده ای را یافت که حکایت از جاسوسی یکی از افسران ارتش فرانسه به نفع آلمان داشت . و این آغاز ماجرای جنجال برانگیزی شد که خدمت بزرگی در حق یهودیان کرد .

دریفوس یهودی

دریفوس یهودی ، افسر توپخانه ارتش بود . فرماندهان ارتش به او مشکوک شدند و بعد از انجام تحقیقات و محاکمه او را به خلع درجه و حبس ابد محکوم کردند . معمولا محاکم نظامی پشت درهای بسته تشکیل می شود . اما این بار خبر به روزنامه ها رسید و با چاپ آن در یک روزنامه ، بقیه هم وارد گود شدند و نوشتند و نوشتند . هنوز هم کسی نمی داند که این خبر چطور به بیرون درز کرد ، اما سر و صداها و انتشار اخبار ، ساختگی و هدایت شده بود .
ماجرای دریفوس آنقدر برای یهودیان منفعت داشت که لئون بلوم در خاطراتش نوشته است : « اگر دریفوس نبود ، باز هم در فرانسه ، دریفوس دیگری به وجود می آمد . » بعدها خود دریفوس درباره ماجرایش چنین اظهار کرد : « من یک افسر توپچی بودم که اشتباه هولناکی مانع ترقی او شد . دریفوس ِ سمبول ِ عدالتخواهی من نیستم ، بلکه خود شما هستید که آن را به اجرا در آوردید . » امروز در حالی که نزدیک به یک قرن از ماجرای دریفوس می گذرد ، هنوز از اهمیت آن کاسته نشده است .
دریفوس هم موافقانی داشت و هم مخالفانی . جریانی یهودی ، سعی در تبرئه کردن دریفوس به معنای رفع اتهام و مظلوم نشان دادن تمام یهودیانی بود که مردم آنها را دلال و رباخوار و پست می دانستند . تک و پاتکها به اوج خود رسیده بود که « امیل زولا » ، نویسنده فرانسوی کتاب های رمان ، از راه رسید و نامه سرگشاده ای به رییس جمهور نوشت . او متهم کردن دریفوس را لکه لجنی بر نام رییس جمهور فرانسه دانست . نامه امیل زولا ، تحت عنوان « من متهم می کنم » چاپ شد و تا آخر شب دویست هزار نسخه از آن به فروش رفت . زولا به اتهام هتک حرمت دادگاههای نظامی تحت تعقیب قرار گرفت و به دادگاه سپرده شد . اما مخالفان بیکار ننشستند . پس از محاکمه زولا ، انجمنی برای « دفاع از حقوق بشر و شهروند » تشکیل شد و فشارها به حدی رسید که در نهایت حکم تبرئه و آزادی دریفوس در 1906 م در همان محلی که خلع درجه شده بود ، صادر شد و دریفوس با عنوان شوالیه به دریافت نشان لژیون دونور – درجه لیاقت – نائل آمد و ارتقای درجه یافت !

امیل زولا

حداقل استفاده یهودیان از این ماجرا ، این بود که تا حد زیادی از انزوای اجتماعی خارج شدند و از محله های جداگانه بیرون آمدند و وجودشان در اجتماع عادی شد . دیگر کسی به راحتی نمی توانست آنها را زیر سوال ببرد ، حتی در مواردی که می دانست آنها خطاکارند . زیرا متهم به بدبینی و تعصبی بودن می شد . دود این آتش به چشم خیلی ها رفت که فلسطینی ها یکی از آنها بودند .      
رابرت روزول پالمر – که خود یک یهودی است – چگونگی نافع بودن ماجرای دریفوس را در احساس هویت بخشیدن به یهودیان اروپا و تاسیس حکومت جعلی اسراییل ، چنین بیان می کند :
« در اواخر قرن نوزدهم ، دو عامل عمده از مستحیل شدن یهودیان در جوامع مختلف جلوگیری کرد . یکی از این عوامل ، از این امر سرچشمه می گرفت که بعضی از آنها بیم داشتند که شاید با مستحیل شدن در میان سایر اقوام ، هویت و علائم نژادی خود را گم کنند و چه بسا این امر به نابودی قوم یهود منجر شود . لذا برخی از یهودیان ، نهضت ملی یهود را پایه گذاری کردند . دومین عامل ، پیدایش نهضت ضد یهود بود که به ویژه تا سال 1900 م در بسیاری از کشورها دیده می شد .
از سوی دیگر ، تنفر از یهودیان به خاطر رقابتی که در معاملات تجاری و اشتغال به حرف از ناحیه آنها دیده می شد و طعن و لعن نسبت به سرمایه داران یهودی از قبیل خانواده روچیلد و نیز ملی گرایی در اروپا ، همه دست به دست هم دادند و جریان ضد یهود به راه افتاد . در فرانسه ماجرای دریفوس که از 1894 تا 1906 م  طول کشید ، غضبی را که مردم از یهودیان در دل داشتند آشکار ساخت . بسیاری از یهودیان به خاطر این قبیل خصومتها ، به ناچار هویت جدیدی را که برای یهودیت به وجود آمده بود ، پذیرفتند . عده زیادی از یهودیان که مایل بودند در میان مردم جوامع مستحیل شوند ، اما از حصول چنین امری نا امید بودند ، به ابراز همدردی با نهضت ملی یهود پرداختند و صهیونیسم و رنسانس قوم یهود را ، راهی برای اعاده حیثیت خود تشخیص داند . » 

ادامه دارد ... 



  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۱)

  • توسط:ناشناس
  • دوست عزیز چرا مرغ همسایه همیشه غازه؟وقتی به راحتی دکترای آکسفورد اعطا می شه !و به جای محاکمه شخص دروغگو و خیانتکار از زحماتش تشکر می شه ،شما گیر دادی به تاریخ یک مشت حیوون انسان نما؟اونم برای چند دهه ی پیش؟اگه می خوای به رسالت اطلاع رسانیت پایبند باشی اول از خودمون شروع کن.یا حق
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    هدایت به بالای صفحه