این نقشه جعلی است (6) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

این نقشه جعلی است (6)

چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۸۷، ۰۴:۵۸ ب.ظ




نگاهی به تاریخ فلسطین از آغاز تا امروز
قسمت ششم : 

نفوذ در امپراطوری

بعد از مرگ هرتزل ، اسکان مرحله به مرحله در سرزمین فلسطین به صورت یکی از ارکان سازمان صهیونیسم در آمد و در سال 1908 صهیونیستها به نظر واحدی مبنی بر ایجاد دولت یهود در فلسطین دست یافتند ، زیرا موزامبیک ، کنگو ، و آرزانتین در سالهای 1897 تا 1900 مورد بررسی قرار گرفته و رد شده بود و سرزمینهای قبرس و صحرای سینا در سال 1901 تا 1903 مورد ارزیابی واقع شده بود . پیشنهاد انگلیس در خصوص اوگاندا نیز در فواصل سالهای 1903 تا 1908 بررسی و رد شده بود . بنابراین همه صهیونیستها به طور قاطع در غصب سرزمین فلسطین از طریق نابودسازی و آواره کردن ساکنان آن متفق القول شدند .
اسقرار نهایی دولت صهیونیستی در فلسطین بدون افول و فروپاشی عثمانی امکان پذیر نبود . امپراطوری عثمانی در اوج اقتدار خود ، بر سرتاسر شمال آفریقا ، منطقه بالکان ، اروپای مرکزی شبه جزیره کریمه و بخشهایی از قفقاز حکومت داشت . اما به تدریج از سده هجدهم متصرفات اروپایی خود را از دست داد . اروپایی ها رفته رفته در حکومت عثمانی نفوذ و اقتدار بسیار یافته ، در اسلامبول سفارتخانه تاسیس کردند . کنسول گری های بریتانیا در سال 1893 ، روس در سال 1842 و فرانسه در سال 1843 در اورشلیم دایر شد . با گسترش فعالیتهای اقتصادی این کشورها در عثمانی ، اروپایی ها با برقراری « کاپیتو لاسیون » حق قضاوت کنسولی برای خود ایجاد کردند . در واقع امپراطوری عثمانی در آغاز سده نوزدهم میلادی در شرف فروپاشی بود ، اما دولتهای اروپایی ، آن را به عنوان سدی مقابل پیشروی های دشمن نگه داشتند ، پس از نشست برلین در ربع آخر سده نوزدهم میلادی ، سرانجام دولت های اروپایی تصمیم به تقسیم و فروپاشی نهایی عثمانی گرفتند که در جریان جنگ جهانی اول ، این تصمیم به طور کامل تحقق یافت .
امروز دیگر نقش صهیونیستها در آتش افروزی جنگ جهانی اول ، طبق اسناد و اعترافات خود آن ها قابل انکار نیست . روچیلدها و دیگر دلالان جنگ ، طبق عادت دیرینه خود ، وارد صحنه شدند . دستگاه امپراطوری جنگ به کار افتاد . جاسوسها ، مشاوران خیرخواه دربار ! ، فروشندگان اسلحه ، بانکهای بین المللی و ... همگی جزیی از این امپراطوری بودند و وظیفه روشن نگه داشتن این آتش را داشتند .  « جیمز مالکوم » یهودی در کتاب خاطرات خود نوشته است : « در جنگ جهانی اول برای کسب حمایت دولت انگلیس ، من مامور شدم برای رسیدن به این هدف ، پای دولت آمریکا را به جنگ بکشانم . لذا نقش مهمی بازی کردم و با سفرهای متعدد و نشر مقالات مفصل در روزنامه های تایمز لندن و آمریکا سرانجام در سال 1917 آمریکا را وارد جنگ کردم . »
به این ترتیب روچیلدها و بازرگانان یهود با کمک وسیع خود به دو طرف درگیر در جنگ جهانی اول ، از آب گل آلود ماهی گرفتند و با تکه تکه شدن دولت عثمانی ، سهمی از این گوسفند قربانی نیز به آنها رسید . 

تفرقه بینداز و حکومت کن

سلام گرگ بی طمع نیست ، قاعده ساده ای است ولی کسی قادر به درک آن است که حرص و طمع قوه تشخیص او را مختل نکرده باشد . این مساله تعجب برانگیز  که سرزمینی به وسعت عثمانی ، چگونه به این راحتی تکه تکه می شود ، نیز از همین ریشه آب می خورد . پیش از شعله ور شدن آتش جنگ جهانی اول ، دو گرایش مختلف در اندیشه سیاسی اعراب وجود داشت ، جریان اسلامی اصلاح طلب و جریان ملی گرای عربی . این جریان که بر اساس تفکر قومی و ملی گرایی شکل می گرفت ، طعمه خوبی برای انگلیس بود که مهارت کافی در ماهی گرفتن از آب گل آلود تفرقه داشت و به این ترتیب ، با وعده و وعیدهایی که دولت انگلیس برای استقلال اعراب داد ، آنها را به شورشی علیه عثمانی واداشت و با تضعیف موقعیت نظامی عثمانی ، وحدت نظر مسلمانان را در اجابت ندای سلطان عثمانی برای جهاد مخدوش ساخت . شریف حسین ، حاکم مکه از اعلام جهاد طفره رفت ، تعصب قومی به اوج خود رسیده بود . در بین مردم ضرورت رهایی از حکومت ترکها ، سخن روز شده بود . اعراب در خواب خرگوشی خود ، رویای حاکمیت و اسقلال عرب را می دیدند که فاتحان جنگ جهانی اول ، روی نقشه ای که بر میز مذاکره پهن شده بود ، با اشتهای کامل ، سهم خود را جدا کردند و با انعقاد توافق نامه سایکس پیکو ، سوریه و لبنان ، تحت الحمایه فرانسه و عراق ، شرق اردن و البته فلسطین – سهم سفارشی صهیونیستها – تحت قیمومیت انگلیس در آمدند . حدود یکسال این قرار داد ، محرمانه ماند و بالاخره در نوامبر 1917 با انتشار علنی « وعده بالفور » ، سهم کنار گذاشته صهیونیستها – فلسطین – به آنها پیشکش شد . 

یک کادوی ناقابل

بالفور ، وزیر امور خارجه انگلیس ، در یک نامه فدایت شوم به دوست صهیونیستش ، لرد روچیلد ، حواله سود کلان وامی را فرستاد که سالها پیش دیزرائیلی نخست وزیر وقت انگلیس از روچیلد گرفته بود . نامه ای که به عنوان وعده بالفور در مهمترین صفحات زندگینامه فلسطین ثبت شد :
« لرد روچیلد عزیزم
راستی خوش وقت و مشعوفم که به نام دولت شاهنشاهی انگلستان ، با کمال صراحت ، وعده ذیل را به شما ابلاغ می کنم . این وعده عطف به درخواست جمعیت یهودی صهیونیست است که به این وزارتخانه رسید و با آن موافقت شده است . دولت شاهنشاهی انگلستان ، نظر لطف مخصوصی به تشکیل کانون ملی یهود در فلسطین دارد و در آینده نزدیکی نهایت سعی و کوشش در راه رسیدن به این هدف و تسهیل وسایل آن مبذول خواهد شد . این هم به طور واضح معلوم باشد ، نباید امتیازات سیاسی یهودی به سایر اقوام ضرری وارد آورد . » 

انگلیسی های نجیب ! 

در حقیقت اعلامیه بالفور ، یکی از عجیب ترین اسناد بین المللی تاریخی است . سندی که به موجب آن ، یک دولت استعماری ، سرزمین فلسطین را – که مالک آن نبوده است – به صهیونیستها ، پیشکش می کند . در این اوضاع و احوال ، حال و روز اعراب ملی گرای عثمانی دیدنی بود .
« عجاج نویهض » یکی از سران ملی گرای فلسطین می گوید :
« در اوایل این قرن ، اعراب به علت ساده لوحی و بی تجربگی سیاسی ، دورنگریها و اهداف غایی استمارگران اروپایی را درک نکرده بودند . شاید علاقه مفرط آنها به باورهای ملی گرایانه و نجات از یوغ ترکان ، مانع شد حقیقت قضیه را دریابند . مردم گمان می کردند ، همانگونه که تبلیغات انگلیسی ها القا می کند ، آنان مردمی پاک دامن و نجیب هستند ! » 

ستون پنج انگلیس 

بده – بستانهای انگلیس ، آمریکا و صهیونیستها نشان می دهد نه تنها انگلیس دولت نجیبی برای اعراب نبود بلکه چگونه با دیپلماسی و تبلیغات فریبکارانه خود توانسته بود فضای عمومی اعراب را به نفع خود جهت بدهد و بهره برداری سیاسی لازم را بنماید . از آغاز جنگ جهانی اول ، یهودیان ، در کشورهای تحت سلطه عثمانی ، ستون پنجم ارتش انگلیس بودند و با کمکهای اطلاعاتی ، جاسوسی به انگلیس ، علاوه بر کسب آموزش های امنیتی و نظامی ، زمینه های پشتیبانی انگلیس را از آرمان و اهداف صهیونیستها ، مهیا کردند . در ضمن انگلیس هم از کمکهای مالی صهیونیستها در طول جنگ و نیز پس از آن ، جهت بازسازی ویرانی های جنگ برخوردار شد . از همه مهمتر ، تشکیل نظام صیونیستی ، زمینه را برای نظارت بر خاور میانه ، توسط انگلیس و آمریکا فراهم می کرد . با پایان یافتن جنگ و زیر سلطه رفتن فلسطین ، سازمان های یهودی ، زیر سایه حکومت بریتانیا از تسهیلاتی چون خرید زمین ، تاسیس شهرکها ، برپایی مستعمره ها ، ایجاد نهادهای امنیتی و تبلیغی ، تسلط بر منافع اقتصادی فلسطین ، سازمان دهی قدرت نظامی و ایجاد دستگاه قضایی در این کشور برخوردار شدند . 

قدرت های قیم

چهار کشور پیروز در جنگ جهانی اول ، در ژانویه 1919 ، نشست ورسای را تشکیل دادند و در این اجلاس ، تصمیم گرفتند که یک سازمان بین المللی متشکل از ملل مختلف به نام جامعه ملل به وجود آید . در ماده 23 میثاق جامعه ملل نوشته شد : « در شرایط کنونی ، این ملت ها ، هنوز قادر به ایستادن روی پای خود نیستند . بنابراین می بایست تحت قیمومیت چهار کشور آمریکا ، انگلیس ، فرانسه و ایتالیا قرار بگیرند » . و این کشورهای اداره کننده را قدرتهای قیم نامیدند . 


ادامه دارد ...      





ثبت نظر

  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه