بر بال قلم (بخش چهارم)؛ محورهای اصلی نگارش
یک: پرسشهای اساسی پیش از نگارش:
1- چه مینویسیم؟: موضوعشناسی
2- چرا مینویسیم؟: آیا در پی اثبات مدعایی هستیم یا وصف رویدادی یا گزارش تجربهای؟
3- برای که مینویسیم؟: مخاطبشناسی
4- در چه وضعیتی مینویسیم؟: زمانشناسی
دو: برای نگارش چه باید کرد؟
1- خواندن و اندشیدن: هر نویسندهای باید هر روز صفحهای به صفحات خواندهی خود بیفزاید و تا واپسین روزهای زندگی، این راه را ادامه دهد. و البته یک کار برای همهی نویسندگان ضرورت دارد: خواندن آثاری که ذوق ادبی را دامنه میبخشند و زوایای ذهن انسان را از پرتو باریکاندیشی و آفرینش صورتهای زیبا روشن میسازند. در این میان، آثار امروزی همانند رمان و شعر نو، در کنار آثار ارجمند کهن، باید در فهرست مطالعهی نویسندهی جوان قرار گیرند.
۲- نوشتن و نوشتن و نوشتن: فراموش نکنید که اگر نویسنده حتی یک روز از قلمزدن دست کشد، ذائقهی هنری خود را به اندازهی همان یک روز دچار افسردگی کرده است.
3- رعایت مراحل نگارش:
الف- تفکر: بررسی موضوع و زوایای آن
ب- تهیهی طرح: طرح، چهارچوبی است برای نوشته که در آن چشمانداز راه آیندهی نویسنده روشن میشود. تهیهی طرح، عملی تدریجی و نیازمند حوصله است. اگر طرح نوشته منظم و دقیق باشد، این امتیازات را پدید میآورد:
- چهارچوب موضوع را تعیین میکند.
- به نوشته نظم و انسجام میبخشد.
- بر سرعت نگارش میافزاید.
- دقت را افزون میسازد.
- فرصت نگرشی همهجانبه، به موضوع را ایجاد میکند.
ج- گردآوری اطلاعات.
د- تهیهی سیاهی نوشته: سیاهه متن اصلی هر اثر است. این متن را میتوان از دو طریق فراهم آورد: پالایش و اصلاح و کنار هم نهادن برگههای پژوهشی؛ یا دوبارهنویسی برگهها و تبدیل آنها به شکل سیاهه غیر برگهای.
هـ- نقد و بازبینی.
و- ویرایش نهایی: اگر نویسندهای توان ویرایش دارد، میتواند ویراستار اثر خود باشد. اما معمولا لازم است که حتی نویسندگان توانا آثار خود را به قلم ویراستار دیگری بسپارند.
ز– پاکنویس.
سه: انتخاب ساختمان و منطق نوشته برای مرتبکردن مطالب فراهم آمده؛ معمولا میتوان یکی از این دو منطق و ساختمان را برگزید:
یکم: ساختمان مرحلهای
دوم: ساختمان مفهومی
در ساختمان مرحلهای نوشته سیر خاصی را دنبال میکند از قبیل سیر زمانی و مکانی. اما در ساختمان مفهومی، پایبند چینش طبیعی مراحل و دنبالکردن یک سیر معین نیستیم؛ بلکه ممکن است به تبعیت از منطق مفهومی اثر، سیر ترتیب را به هم بزنیم. مثلا رخدادی از قرن سیزدهم را پیش از رخدادی از صدر اسلام بیاوریم. ساختمان مفهومی، بیشتر از آن نوشتههای تحلیلی و علمی است. اما ساختمان مرحلهای با نوشتههای گزارشی و وصفی سازگارتر است.