به امید دیدار ...؟!!!
سه شنبه, ۸ آذر ۱۳۸۴، ۰۸:۳۸ ق.ظ
سلامروزتون به خیر و خوشی و سلامت و ...اصلا هر چی آرزوی خوب مال تو ... راستش خواستم با یکی درد دل کنم گفتم چه بهتر که آدم درد دلشو با این همه اهل دل مطرح کنهآره عزیز ...سرمون درد می کرد برا کار کردن ، تعداد خان هایی که ازشون گذشتیم روی رستم (خدا بیامرز) رو سفید کردخلاصه رسیدیم به وبلاگ ...یه عده اومدن و وسطاش جا زدن و به هر دلیلی دیگه ادامه ندادن ...گفتیم هر کی تو حیطه کاری خودش مطب بده کیمیا گفت انجمن شعر :(( اول اینکه شعرتونو یه عده زیادی می خونن ؛ دوم اینکه شعرتونو به خیلیا معرفی می کنین ؛ سوم اینکه شعرتون توسط خیلیا نقد میشه ؛ چهارم اینکه عزیزانی که به هر دلیلی دسترسی به کلاس ندارن , می تونن از این راه از نقاط قوت و ضعف شعراشون آگاه بشن ؛ پنجم اینکه شعرتون رو برا همیشه یه جایی ثبت کردین ,که اگه یه روزی بههر دلیلی دسترسی بهش نداشته باشین , می تونین به سرعت پیداش کنین ؛ و خیلی چیزای دیگه ... . اما ... )) هادی قبول کرد بخش پرسش و پاسخ رو به عهده بگیره:(( اگر خدا عادل است پس اینهمه تفاوت چراست؟چرا یکی پولدار ویکی فقیر ؟چرایکی زشت ویکی زیباست ؟چرایک کشورویک سرزمین حاصلخیز مثل اروپا ویکی مثل الجزایر خشک ؟ و..... )) نگین تخصصش تو روانشناسی بود:(( آموزش قرار گرفتن در حالت ریلاکس یا ارمیدگیبه راحتی بر روی مبل یا صندلی راحتی بنشینید و چشمانتان را ببندید.چند نفس عمیق بکشید.به هنگام بازدم سعی کنید که عضلات بدنتان را شل و ریلاکس کنید (( . عارف (که خیلی دوسش دارم ، به از کیمیا نباشه ...) کار مشاوره وبلاگ رو پذیرفت:(( مطالبی رادرمورد آثار اجتماعی روزه نوشتم و گفتم دراین ماه طبق آمار ،ناهنجاریهای اجتماعی کاهش پیدا می کند. امروز جمع بندی مطالب گذشته را متذکر شده واین مطلب رابه پایان می رسانم...)) مسیح که منت گذاشته سرمون و با موقعیت خاصی که داره باز هم مطالبشو میبینیم:(( به این نمایش زود گذر دل نبند.بر کرانه رود بایست،نوای جریان آب را بشنو.زیبایی چشم اندازها را به دل نوش کن،پایت را به گل آلوده نکن،وتن به آبهای توهم نسپار.آن کس که وارد این آبها نشود،هرگز غرق نخواهد شد. )) من هم که یه روز خون خواه خامه ها می شم و یه روز با الاغ چلاغم میامکارم و عشقم کامپیوتره ، کار گرافیک رو هم دوست دارم ، گاهی دلم می خواد بنویسم((ابرها وقتی می خواهند گریه کنند ، کبود می شوند ؛ خون در رگهای خامه مرد پس کی می بارد این ابر دلتنگ)) خلاصه همه یه جورایی سعیشونو میکنن تا یه وبلاگ خوب ، یه کار جا افتاده و قشنگ رو ارائه کننامااااا ...یه چیزی این وسط کمه یه چیزی که می تونه با بودنش باعث دلگرمی بشهاونم حضور پویای شماست که البته نمی گم نیست اما حس نمی شهبه هر حال مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد ... انجمن شعر ، شاعر می خواد و البته منتقد ...بخش پرسش و پاسخ ، سائل می خواد ...بخش مسابقه شرکت کننده می خواد ...(( ترو خدا تو این مسابقه تصویری شرکت کنید ، تا پنج شنبه بیشتر وقت نیست هاااا )) پس منتظریم ، منتظر ...چیز زیادی که نخواستیم هااا ؟؟؟ ...به امید دیدار