بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد؛ محمدرضا ترکی
پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۸۹، ۰۷:۳۴ ب.ظ
بسمالله الرحمن الرحیم
بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
دلگیرم از آن دل که در آن حس تملک
تبدیل به غوغای حسادت شده باشد
دل در تب و طوفان تنوعطلبی چیست؟
باغیست که آلوده به آفت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینهی نفرت شده باشد!
از وهن خیانت به امانت چه بگویم
آنجا که خیانت به خیانت شده باشد!
شرمندهی عشقیم و دل منجمد ما
جا دارد اگر غرق خجالت شده باشد
مقصود من از عشق نه این حس مجازیست
ای عشق مبادا که جسارت شده باشد!
محمدرضا ترکی
* منبع: وبلاگ شاعرانهها