تقدیرات شب قدر چگونه تعیین می شود؟
چهارشنبه, ۴ آبان ۱۳۸۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ
سیدجواد حسینیقرآن کریم درباره جامع ترین و کامل ترین و ماندگارترین کتاب الهی می فرماید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن: ماه ]مبارک[ رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است.»(بقره/185)آیه دیگر آن را بیان می کند که «اناانزلنه فی لیله مبرکه» به راستی آن ]قرآن[ را در شبی پر برکت نازل کردیم.» (دخان/3) در سوره قدر نیز مشخص فرمود: «انا انزلناه فی لیله القدر، به حقیقت ما آن ]قرآن[ را در شب قدر فرود آوردیم.» حال باید دید چرا شب قدر، را شب قدر می گویند؟ در راز این نام گذاری تفسیرها و بیان های مختلفی وارد شده است.مناسب ترین و معروف ترین نظرات آن است که قدر به معنای تقدیر و اندازه گیری و تنظیم است و به این جهت «شب قدر» نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین می شود(1)، زیرا اولا در تفسیرهای دیگر آمده است شب قدر، شب تقدیرات هم شب با عظمت است و هم شب فرود فرشتگان و هم شب نازل شدن تقدیرات بر حجت زمان به وسیله فرشته صاحب قدر و منزلت، که این تفسیرها به نحوی در معنای مورد نظر ما نهفته است. ثانیاً این معنی را هم لغت تأیید می کند و هم از قرآن و روایات شاهد و گواه برآن وجود دارد.راغب اصفهانی می گوید: «القدر و التقدیر تبیین کمیه الشیء، قدر و تقدیر بیان مقدار چیزی است.» در ادامه درباره علت نام گذاری شب قدر به این نام می گوید: «شب قدر یعنی شبی که ]خداوند[ برای ]تنظیم و تعیین[ امور مخصوصی آن را آماده ]و مقرر[ نموده است.»(2)در قرآن کریم نیز «قدر»، هم به صورت عام به معنای تقدیر آمده است چنان که می فرماید: «قد جعل الله لکل شی قدرا، خداوند برای هر چیزی اندازه و محدوده قرار داده است.» و همچنین فرمود: «و ما ننزله الا بقدر معلوم، از هر چیزی به مقدار و اندازه معین فرو فرستادیم» و هم به صورت خاص به شب قدر اشاره دارد، که شب تقدیرات است چنان که در سوره دخان می فرماید: «انا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین¤ فیها یفرق کل امر حکیم، ما این کتاب را در شبی با برکت نازل کردیم، و ما همواره انذارکننده بوده ایم، در آن شب که هر امری بر طبق حکمت خداوند ]تنظیم و تعیین و[ جدا می گردد.»این بیان قرآن را روایات متعددی تأیید می کند که می گوید در آن شب، مقدرات یکسال انسان ها تعیین می گردد و ارزاق و سرآمد عمر، و امور دیگر در آن لیله مبارکه تبیین و تقدیر می شود و همین طور دسته دوم از روایات که می گوید تقدیرات بر قلب پیامبر و امامان بعد از او نازل می گردد، که به نمونه هایی از دو دسته از روایات اشاره می شود:الف: روایاتی که شب قدر را، شب تقدیرات نامیده است: در روایات فراوانی این معنی آمده که سرنوشت افراد تا سال بعد در شب قدر رقم می خورد، از جمله امام هشتم(ع) فرمود: «در آن شب ]قدر[ آنچه که در سال واقع می شود، تقدیر و اندازه گیری می شود، از نیکی و بدی و زیان و سود و روزی و مرگ به این جهت نیز شب قدر ]شب اندازه گیری[ نامیده شده است.» و امام صادق(ع) فرمود: «تقدیر امور ]و سرنوشت ها[ در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا ]ی آن[ در شب بیست و سوم ]صورت می گیرد[.(3)ب: نزول تقدیرات بر قلب معصوم و حجت خدا: دسته دوم از روایات می گوید: تقدیرات شب قدر در زمان پیامبر اکرم(ص) بر قلب آن حضرت، و بعد از او بر قلب امیر مؤمنان علی(ع) و بعد از او بر قلب حسن(ع) تا می رسد به این دوران که بر قلب حجت دوران، مهدی صاحب الزمان(ع) فرود می آید، این روایات علاوه بر این که سند امامت و لزوم بقای آن است و دلیلی بر زنده بودن امام زمان(ع) شمرده می شود این مطلب را هم می رساند که شب قدر، شب نزول تقدیرات بر قلب امام معصوم و حجت زمان(ع) است.حال این پرسش رخ می نماید که اگر در شب قدر پیشاپیش تقدیرات و سرنوشت تمام انسان ها و همه کارها و رفتارها مشخص می شود، این تضادی با آزادی اراده انسان ومسئله، اختیار او ندارد بلکه بالاتر باعث جبر و سلب اراده انسان نخواهد شد؟ چون هرچه بناست بشود و انجام گیرد از قبل تقدیر یافته، و حتمیت پیدا نموده است، دیگر انسان در انجام آن ها چه نقشی دارد؟ مخصوصاً در برخی از این روایات آمده است که تقدیرات شب قدر حتمی است.آنگاه این سؤال پررنگ تر می شود که آیا تقدیرات الهی چه در شب قدر و چه در غیرآن چگونه با آزادی انسان سازگار است؟ و پرسش اصلی نقاب راکنار زده وبدین صورت ظاهر می شود که آیا انسان آزاد و مختار آفریده شده، یا مجبور و مقهور قضا و قدرالهی است؟ چرا که هرجا پای قضا و قدر آید حتمیت به دنبال آن خواهد بود.و همچنین امام صادق(ع) فرمود:«براستی هرگاه خداوند چیزی را اراده کند، تقدیر (و معین ومحدود) ش می کند، آن گاه آن را حتمیت می بخشد، سپس پدید می آورد» (4) وقتی در قضا و قدر، حتمیت و قطعیت درکار باشد آزادی واختیار انسان باچالش روبرو می شود، اگر انسان آزاد است تقدیرات چه نقشی دارند؟ و اگر نقشی اصلی با تقدیرات و قضا و قدرالهی است آزادی و اختیار انسان چه مفهومی می تواند داشته باشد؟این پرسش در طول تاریخ بین جامعه بشری مخصوصا در ادیان الهی ومیان پیروان آن علی الخصوص بین مسلمانان مطرح بوده و هست، اشاعره و حنابله برای حفظ اقتدار الهی و قضا و قدر او انسان را مجبور دانسته و معتزله برای پاس داشت آزادی و اختیار انسان،توحید افعالی را زیر سؤال برده اند، و پیروان مکتب تشیع نیز به پیروی از اهل بیت(ع) بین قضا و قدرالهی و اختیار انسان منافاتی ندیده اید.اهل بیت(ع) وبه تبع آنها علمای شیعه، قضا و قدر الهی را به گونه ای معنا کرده اند که هم عدل و حکمت الهی خدشه دار نمی شود و هم توحید افعالی خداوند محدود نمی گردد و هم با آزادی و اختیار انسان کاملا سازگاری دارد.در روایتی آمده است: که یکی از همراهان امام علی(ع) درباره جنگیدن با معاویه و سپاه او، پرسید که آیا این کار به قضا و قدرالهی بوده است؟ امام(ع) فرمود: آری، ای مرد! ما بر هیچ بلندی قرار نگرفتیم و بر هیچ پستی وارد نشدیم، مگر آن که به قضا و قدر خدا بود. آن مرد پرسید: به خدا سوگند! دراین صورت، برای من هیچ اجر و پاداشی نیست ] مرد همان برداشت عامیانه را داشته است که قضا و قدر را با جبر و بی اختیاری انسان ها برابر می دانسته است[ حضرت فرمود: شما را در این جهاد، هنگام رفتن و بازگشتن، پاداش عظیم عطا می فرماید و شما هرگز مجبور نبوده اید. آن شخص پرسید: چگونه مجبور نبوده ایم درحالی که به حکم قضا و قدر الهی بوده است؟ امام فرمود: گویا قضا و قدر لازم و حتمی ] که موجب سلب اختیار می شود[ را پنداشته ای، اگر چنین بود، پاداش و کیفر، باطل و امر و نهی و وعده و وعید خدا، ساقط می گردید و خداوند هرگز، گناه کاران را ملامت و نیکوکاران را مدح و تکریم نمی کرد...مرد پرسید: پس مقصود از قضا و قدری که رفت و بازگشت ما دراین جهاد، به مقتضای آن انجام گرفت، چیست؟ امام(ع) فرمود: مقصود از آن، این است که خداوند ما را به فرمان برداری دستور داد و از گناه و نافرمانی نهی کرد. دراین حال، به ما قدرت طاعت یا معصیت داد؛ «به آنانی که او را پرستش کنند، یاری می رساند و گناه کاران را به خذلان و بی توفیقی گرفتار می کند...» (5)از روایت پیش گفته وغیر آن استفاده می شود که بین قضا و قدرالهی و آزادی، منافاتی نیست چون قضا و قدرالهی یعنی حتمیت یافتن یک کار در صورتی که علت و اسباب آن موجود و حتمی شده باشد و می دانیم که یکی از اجزا و اسباب حتمی شدن کارهای انسان، ضمیمه شدن اراده و اختیار اوست. یعنی اختیار انسان خود از مظاهر قضا و قدر الهی است و خداوند چنین مقدر کرده است که انسان موجودی مختار باشد و نمی تواند آزاد و مختار نباشد چون خداوند آزاد بودن و اختیار او را اراده کرده است. و این مطلب را هرکس با کوچکترین مراجعه به درون خویش می یابد که آزاد و مختار است و هیچ چیزی و کسی او را مجبور به کاری نمی کند.این که گویی این کنم یا آن کنمخود نشان اختیار است ای صنماز آنچه گذشت پرسش اصلی نیز پاسخ خود را دریافت می کند، که آیا بین تقدیرات حتمی شب قدر با اختیار و آزادی انسان تنافی نیست؟اشاعره و حنابله در جواب می گویند: آنچه در شب قدر تقدیر می شود حتمی است و انسان نیز در مقابل آن مجبور و مقهور، و معتزله با توجه به مبانی خویش باید این گونه نظر دهند که در واقع تقدیراتی در کار نیست (هرچند به ظاهر تقدیرات را می پذیرند) هرچه هست اراده و اختیار انسان است و این تنها اراده اوست که مستقلاً سرنوشت خویش را رقم می زند.و بنابر نظر اهل بیت و علمای شیعه باید گفت: تقدیرات شب قدر با آزادی انسان هیچ تنافی ندارد، چرا که تقدیر الهی به وسیله فرشتگان براساس تمام عوامل و اسباب یک کار و فعل رقم می خورد، و یکی از مهم ترین اجزاء و اسباب کارها اراده انسان، شایستگی ها، لیاقت ها و میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال اوست. یعنی برای هرکس آن مقدر می کنند که لایق آن است و در آینده براساس رفتارها و تلاش های خویش به آن خواهد رسید، به تعبیر دیگر زمینه های تقدیرات آن شب از ناحیه خود انسان ها فراهم می شود که خداوند با علم ازلی خویش از آن اطلاع دارد و تقدیرات را با توجه به آن زمینه ها رقم می زند.علاوه بر تلاش و اعمال، دعا و عبادت نیز در ازدیاد لیاقت های انسان نقش تعیین کننده دارند، لذا امام صادق(ع) فرمود: «دعا قضا را برمی گرداند، هرچند آن قضا محکم شده باشد. پس بسیار دعا کنید، زیرا دعا، کلید هر رحمتی است.» مخصوصاً دعا و عبادت در شب های قدر سخت بر لیاقت های سرنوشت ساز انسان می افزاید. لذا پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که در شب قدر به پا خیزد ]و آن شب را[ از روی ایمان و محاسبه ]و اخلاص بیدار باشد[ گناهان گذشته اش بخشوده می شود.»(6)و هر کس در ماه رمضان مخصوصاً از شب های قدر بهره برداری نکند و از دعا و مناجات خود را محروم سازد در واقع از لیاقت های خویش به شدت کاسته و خود را از بخش مهمی از خیرات محروم نموده است. لذا پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هر کس که از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات مردم ]بی نصیب[ شده است و محروم نمی ماند از ]برکات و[ خیرات شب قدر، مگر کسی که ]با اعمال خویش[ خود را محروم نموده باشد.»(7)در نتیجه باید گفت تقدیرات شب قدر با توجه به تمام اسباب و عوامل حوادث و کارها از جمله رفتارهای ارادی انسان، لیاقت، ایمان، پاکی و نیت او تعیین می شود و این تقدیر حکیمانه تثبیت کننده اختیار انسان است. ]مرکز فرهنگ و معارف قرآن[.1 ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ص188.2المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دفتر نشرالکتاب، ص.395.3 حر عاملی، وسایل الشیعه، ج7، ص259؛4- ابوجعفر احمدبن خالد برقی، کتاب المحاسن، ص .2445- بحارالانوار، همان، ج 5، باب قضا و قدر، حدیث 19- 21، نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت .786- وسائل الشیعه ج 01 ص 8537- کترالعمال علی متقی هندی بیروت ج 8ص 435 ح 82 ، 42