توی غریبی تو اوج غم‌ها؛ حضرت زهرا (س)؛ محمدرضا رضایی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

 محمدرضا رضایی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

توی غریبی تو اوج غم‌ها

مدد می‌گیرم از نام زهرا

 

محتاجم به یک نخ چادر نمازش

محتاجم به یک دعای راز و نیازش

 

ذکر لبم تو این دارِ دنیا

یا فاطمه یا ام ابیها

 

زهرا، ای دلیل خلقت، زهرا، یاور ولایت

زهرا، کوثر محبت

***

دلم رو لطف تو زیر و رو کرد

منو نگاهت با آبرو کرد

 

لطف مادری‌تو هرگز نبردم از یاد

اشک فاطمیه‌ها آبرو به من داد

 

می‌خوام دیگه از دنیا جدا شم

تا سائل خونه‌ی تو باشم

 

مادر، نور هل أتایی، مادر، معنی سخایی

مادر، اومدم گدایی

***

 

غم تو وقتی می‌شه انیسم

بی‌اختیاره چشمای خیسم

 

اومد فاطمیه و غرق اشک و آهم

باز ماتم گرفته پیراهن سیاهم

 

کاش می‌رسید این غربت به پایان

دنیا برات می‌شد بیت الاحزان

 

ای کاش تو تموم دنیا، می‌شد روضه‌ی تو برپا

می‌رفت بیرق تو بالا

***

یه دنیا حسرت دارم تو سینه

دلم گرفته آه ای مدینه

 

بال زائرت اگه گرد و خاکی می‌شه

اینجوری نمی‌مونه روزگار همیشه

 

آخر یه روز دنیا می‌شه زیبا

توی بقیع صحنی می‌شه برپا

 

میاد مهر و ماه زهرا، می‌شه با نگاه زهرا

برپا بارگاه زهرا

 

محمدرضا رضایی

 

* منبع: سایت شعر هیئت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه