تو همچون دیگران رفتی، ولی من همچنان ماندم؛ علی ثابتقدم
دوشنبه, ۶ دی ۱۳۸۹، ۰۳:۲۹ ق.ظ
بسمالله الرحمن الرحیم
تو همچون دیگران رفتی، ولی من همچنان ماندم
چنان که آمدم تا انتهای داستان ماندم
مرا تنها رها کردی شبی و بیخبر رفتی
بلاتکلیف من بین زمین و آسمان ماندم
تو را گم کردهام آنگونه که گم کردهام خود را
نشانی نیست از تو آنچنان که بینشان ماندم
تو را صد حنجره آواز تا شیراز با خود برد
و من چون بغض کوری در گلوی اصفهان ماندم
تو با اسب سفید بالدار آرزو رفتی
و من با چرخش کالسکه در نقش جهان ماندم
نه حالا، بلکه عمری با دل من این چنین بودی
نبودی هر زمان بودم، نماندی هر زمان ماندم
به اخم خود به من گفتی که از پیشم برو! رفتم
ولی با چشمهایت لحظهای گفتی بمان! ماندم
اگر بار گران بودی... اگر نامهربان بودی...
تو گفتی میروی اما من ای نامهربان ماندم!
علی ثابتقدم
* منبع: وبلاگ شاعرانهها