داستانهایی از امام زمان (عج) از کتاب بحارالانوار؛ یازده مهدى
۵
یازده مهدى
عبدالله بن عباس مىگوید: پیامبر اسلام صلىالله علیه و آله و سلم فرمود: در شب معراج، هنگامى که خداوند -جل جلاله- مرا عروج داد، نداى حق را شنیدم که مىفرمود: یامحمّد!
- لبیک اى پروردگار بزرگ!
- آیا مىدانى ساکنان عالم بالا در چه موضوعى اختلاف نظر دارند؟
- پروردگارا! نمىدانم.
- آیا هنوز وزیر، برادر و جانشینى بعد از خود از میان بنىآدم برنگزیدهاى؟
- پروردگارا! چه کسى را باید برگزینم؟ تو او را براى من انتخاب کن.
- من براى تو از میان بنىآدم على را برگزیدهام.
- پروردگارا! او پسر عموى من است.
- بلکه او وارث تو و وارث علم من بعد از تو است، و صاحب پرچم تو و پرچم حمد، در روز قیامت و صاحب حوض توست تا هر مؤمنى را که از امّت تو وارد بهشت مىشود، از آب آن سیراب کند. یا محمّد! من به خود به سختى سوگند خوردهام، کسى که دوستدار تو و اهل بیت تو و فرزندان پاک تو نباشد، از آب آن حوض ننوشد. به راستى، به راستى مىگویم: اى محمّد! تمام امّت تو را وارد بهشت خواهم کرد جز کسى که خود ابا کند.
- چگونه کسى از ورود به بهشت ابا مىکند؟
- من تو را از میان خلق خود برگزیدم و براى تو نیز جانشینى انتخاب نمودم، تا براى تو به منزلهی هارون باشد براى موسى، جز آن که [هارون نیز نبى بود، امّا] بعد از تو پیامبرى نخواهد بود. محبّت او را در قلب تو خواهم نهاد، و او را پدر فرزندان تو قرار خواهم داد. پس حقّ او بر امّت تو مانند حق توست بر ایشان آنگاه که زنده بودى و در میان ایشان به سر مىبُردى؛ هر کس حق او را نادیده بگیرد حق تو را ضایع ساخته است، و هر که از دوستى او سر باز زند از دوستى تو ابا نموده است، و هر که از دوستى تو سر باز زند، گویى از ورود به بهشت ابا نموده است.
آنگاه من به سجده افتادم، و شکر الهى را به خاطر نعمتى که به من ارزانى داشته به جاى آوردم. در این هنگام دوباره ندا رسید:
- یا محمّد! سر بردار هر چه مىخواهى از ما بخواه، تا به تو عطا کنیم.
- پروردگارا! تمام امّت مرا تحت ولایت على بن ابى طالب علیهالسلام قرار ده تا روز قیامت همه اطراف حوض من باشند.
- یا محمّد! پیش از این که بندگان خود را خلق کنم، سرنوشت آنان را مىدانم و بر اساس آن، هر که را بخواهم هلاک مىکنم و هر که را بخواهم هدایت مىنمایم. علم تو را بعد از تو به على داده، و او را وزیر و جانشین بعد از تو قرار دادهام تا خلیفهی تو براى اهل و امّت تو باشد. ارادهی من چنین است کسى که با او دشمنى کند و منکر ولایت او بعد از تو باشد، داخل بهشت نگردد. و هر که با او دشمنى کند، با تو دشمنى نموده، و هر که با تو دشمنى کند با من دشمنى نموده، و هر که دوستدار او باشد، دوستدار توست، و هر که دوستدار تو باشد، دوستدار من است. به او این فضیلت را دادیم، و به تو این چنین عطا خواهیم کرد که از صلب او یازده «مهدى» که همه از فرزندان تو و دختر تو -فاطمه زهرا علیهاالسلام- باشند، خارج کنیم.
- پرودگارا! چه زمانى وقت آن مىشود؟
- هنگامى که دانایى از بین رود و جهالت آشکار گردد؛ قاریان قرآن زیاد باشند و عالمان آن اندک؛ قتل و خونریزى زیاد شود؛ فقهاى هدایتگر کاستى گیرند، و فقهاى گمراه و خیانتکار زیاد شوند؛ شاعران زیاد شوند؛ امّت تو قبرستانها را مسجد کنند؛ قرآنها و مساجد را طلاکارى و زینت نمایند؛ ظلم و فساد زیاد شود و کارهاى نکوهیده آشکار گردد، و امّت تو امر به منکر و نهى از معروف کنند؛ مردان با مردان و زنان با زنان خود را ارضا نمایند؛ پادشاهان کافر، دوستان آنها فاجر، یاران آنها ظالم و مشاوران آنها فاسق باشند؛ سه خسوف، یکى در شرق و یکى در غرب و دیگرى در جزیرةالعرب به وقوع بپیوندد. شهر بصره به دست مردى از ذریّهی تو -که پیروانش مردمى از آفریقا هستند- خراب شود؛ مردمى از اولاد حسین بن على قیام کنند؛ دجال از سوى شرق و سرزمین سیستان ظاهر شود؛ سفیانى ظهور کند.
- پروردگار! پس از من، چقدر فتنه و آشوب برخواهد خاست!؟(۸)(۱)