دخترا با دخترا، پسرا با پسرا
من نمیدونم کی توی کلهی ماها کرده که بچههای کمتر از هفت سالمون رو از هم جدا میکنیم.
بچهی چهار، پنج ساله رو میبری پارک (اونم توی این وضعیت دنیا که همه یه دونه یا نهایتاً به زور دو تا بچه دارن) بچهی بیچاره با ذوق میدوعه به سمت بچههای هم سن و سال خودش و با همهی وجودش در حالی که اشک ذوق توی چشماش حلقه زده میگه: «میای باهم دوست بشیم؟»
یهو دختر بچه میگه بابام یا مامانم گفته: (خواهش میکنم هر چقدر میتونی با دهن کجی این جمله رو بخون) «دخترا با دخترا، پسرا با پسرا».
بچهی بیچاره یه دنیا غصه میشینه رو دلش و سرش رو میندازه پایین و هق هق گریهش شروع میشه.
باباجان آخه آیهی ۵ سورهی مائده چه ربطی داره به این سن و سال؟ گناه دارن این کوچولوها.
به نظرت توی ذهنشون نمیمونه که "دین" ماها رو از هم جدا کرده؟
به نظرت توی ذهنشون نمیمونه که "دین" نذاشته بچگی کنیم! پس فردا که بزرگ شد به نظرت راحت به این سمت و اون سمت کشیده نمیشه؟!
تورو خدا بذارید بچهها بچگیشون رو بکنن.
چیزی رو که نمیدونی به بچهها یاد نده.
آقا و خانوم محترم، نکن دیگه، عهههه.
این بحث خیلی جدی و مهمی هست که با این جملات احساسی و دخترونه، نمیشه راجع بهش صحبت کرد. این موضوع یک بحث کاملا تربیتی و عمیقه که آثار بلند مدتی داره که الان فقط به یک موردش اشاره میکنم.
اگر تناسب جنسیتی در همان اوایل کودکی و خردسالی در دوستی فرزندان رعایت نشود، احتمال تأثیر بر شخصیت دخترانه یا پسرانه بر طرف مقابل بگذارد که در بزرگسالی مواجه خواهیم شد با پسرانی که روحیه دخترانه دارند یا دخترانی که روحیه پسرانه دارند. اگر کمی به اطارفت نگاه کنی نمونه های زیادی خواهی دید. در برخی موارد خیلی سخت هم داریم که منجر به تغییر جنسیت شده!!!!!