دعای روشن
یا صاحب الزمان:
بذار قنوت دست من به دامنت دخیل باشه
بذار که خاک پای تو روی سرم کفیل باشه
توُ جادهی سیاه شب نور قنوتتو میخوام
بذار چشای روشنت چراغ جبرئیل باشه
میخوام توُ خلوت دلم دیگه به هیچکی راه ندم
آدم باید توُ حرف زدن با یار خود بخیل باشه
نگو چرا هی خودتو میچسبونی به من، آدم
باید که وصل بشه به کر اگه خودش قلیل باشه
بریز میون دست من اشکای شفع و وترتو
میخوام که دستام همیشه چشمهی سلسبیل باشه
هر چقدم موسی بیاد نمیشه چون این که این دلم
برای معجزهشدن باید شبیه نیل باشه
تبر بده که من خودم بت بزرگ خودمم
بالاخره توُ بتکده یکی باید خلیل باشه
فقط به انتظار تو میشینمو زار میزنم
چکار کنه زائری که کور و کر و علیل باشه؟
میاد شبونه میشینه پای عمود چادرت
اگه که یا کریم من کبوتری اصیل باشه
میخوام تو رو ببینمو الیالابد سجده کنم
عاقل باید که هر کارش محکم و با دلیل باشه
* این پست توسط شمع + در کیمیای میهنبلاگ + ثبت شده است، که در انتقال آرشیو نام نویسنده منتقل نشده است. تاریخ ویرایش: دوشنبه ۱۳۹۹/۰۶/۳۱