دلبستگی و وابستگی
کسی که میخواهد طرف مقابل را به خود وابسته کند، در حقیقت خودش به او وابسته شده و ترس از دستدادن و وابستگی باعث میشود تا بخواهد او را نیز همچون خود وابسته کند، به همین دلیل طرف مقابل را با انبوهی از توجهات از جانب خود مواجه میکند: پیامهای زیاد، تماسهای زیاد، هدایای زیاد، محبت زیاد و... غافل از اینکه موارد فوق نتیجهی عکس میدهد.
وابستگی دشمن روابط عاطفی است، شما به جای وابستهکردن طرف، باید سعی کنید از وابستگی خودتان بکاهید. آن چیزی که یک رابطهی عاطفی را نگه میدارد وابستگی نیست، بلکه دلبستگی است. وابستگی را میتوان با فرد دیگر جبران کرد، اما دلبستگی را نمیتوان. مثالی میزنم:
وقتی دختر یا پسری بعد از یک رابطهی فرضا ۲ ساله کات میکنند، یا زن و مردی بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک، از هم جدا میشوند، آیا در ابتدا عاشق هم نبودند؟ اما بعد از پایان رابطه، بعد از مدتی ناراحتی و بیغذا شدن و بیخواب و بیحوصلهشدن با فرد دیگری وارد رابطهی جدید میشوند و دقیقا همانند رابطهی قبلی عاشق او میشوند. اینها وابسته میشوند نه دلبسته...
دلبستگی: از احساس امنیت و صمیمیت شکل میگیرد.
وابستگی: از احساس ناامنی نشات میگیرد.
دلبستگی: احساس تعلق وجود دارد.
وابستگی: احساس تملک وجود دارد.
دلبستگی: به شخص استقلال میدهد.
وابستگی: آزادی را از شخص میگیرد.
دلبستگی: فرد را آنطور که هست میخواهیم.
وابستگی: فرد را آنچنان که میخواهیم، شکل میدهیم.
دلبستگی: شدت احساسات مثبت و منفی نسبت به معشوق در حد تعادل قرار دارد.
وابستگی: احساسات شدید و غیرقابل کنترل نسبت به معشوق مشاهده میشود.
دلبستگی: عشق غیر مشروط است.
وابستگی: عشق مشروط است.
دلبستگی: نوعی عشق دگرخواهانه است.
وابستگی: عشق خودخواهانه است.
دلبستگی: توان عشقورزیدن به خود و دیگری است.
وابستگی: ناتوانی در عشقورزیدن به خود و دیگری است.
دلبستگی: مشتاق رشد است.
وابستگی: مانع رشد است.
دلبستگی: موجب آرامش و نهایت است.
وابستگی: به شکست ختم میشود.