ذکر تو اهلِ تزکیه را مست میکند؛ حضرت عباس (ع)؛ وحید قاسمی
بسمالله الرحمن الرحیم
ذکر تو اهلِ تزکیه را مست میکند
حتی ردیف و قافیه را مست میکند
بلخ و حجاز و قونیه را مست میکند
در ری به اشک، قرنیه را مست میکند
نام مبارکت چقدر چارهساز شد!
هر کس نیازمندِ تو شد، بینیاز شد
در کشور عجم، عربی سروری کنی!
چیزی نمانده است که پیغمبری کنی!
دل نازکیم! وای اگر دلبری کنی
از کشته پشته سازی و ویرانگری کنی
آوازهات گرفته نجف تا دمشق را
ابرویِ ذوالفقاریِ تو کشته عشق را
گیسو به باد میدهی آخر برای چه؟
از رو کشیده هر مژه خنجر برای چه؟
صف بستهاند این همه لشکر برای چه؟
ترسیده است مالک اشتر برای چه؟
حیدر مرام، ای یلِ از پشت بیزره
خورده نگاه تو به نگاه علی گره
بخشندگیت، قصهی دست و نخیل نیست
کوتاهی من است که دستم دخیل نیست
در خشکسال عاطفه، دستت بخیل نیست
باران بوسههایِ علی بیدلیل نیست
سینه به سینه تا به ابد عشق رایجی
یابن ابوترابی و باب الحوائجی
از ذکر تو لبانِ دعا قند میخورند
چینیشکستههایِ شفا بند میخورند
با عشق تو ارامنه پیوند میخورند
در کار و کسبشان به تو سوگند میخورند
ماندم چگونه این همه اعجاز میکنی؟
داری بدون دست، گره باز میکنی!
وحید قاسمی
* منبع: سایت کرب و بلا