ساحت قدس تو ای آینهی آیهی نور؛ امام رضا (ع)؛ محمدجواد غفورزاده (شفق)
بسم الله الرحمن الرحیم
ساحت قدس تو ای آینهی «آیهی نور»
هست سرچشمهی آگاهی و شیدایی و شور
یافت چون روشنی از نور تو ای «شمس شموس!»
زنده شد در دل هر ذرّه تمنّای حضور
در و دیوار حریم تو دهد بوی بهشت
صحن و ایوان تو دارد اثر بوسهی حور
«حجّت هشتمی» و حاجت ما عرض نیاز
ای چو اجداد کریمت به کرامت مشهور
سرمهی چشم کُنَد آیهی «فَاخلَع نَعلَیک»
هر مسافر که شود زائر این «وادی طور»
یک نظر دید تو را «یوسف» و صد مرتبه گفت:
«قُل هُوَ اللهُ أحد، چشم بد از روی تو دور»
«نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد»
گر کُنَد از حرم قدس تو در «طوس» عبور
عشق شد فرش «قدمگاه» تو چون کرد نگاه
به جمال ملکوتی تو در «نیشابور»
از حدیثی که در آن روز، تلاوت کردی
موج زد در همهجا سلسله در سلسله نور
به تولّای تو ای روحِ «شب قدر» قسم
به دعای تو مگر، سر بزند «صبح ظهور»
دستگیرِ همه شد لطف تو در «دار الفیض»
دلنوازِ همه شد مهر تو در «دارِ سرور»
«یا مُعینَ الضُعَفا»! چشم امیدش به شماست
گرچه عمری ز «شفق» سر زده تقصیر و قصور
محمدجواد غفورزاده (شفق)
از سایت شعر هیئت