سرکار علیه؛ زهره عیسیخانی و ریحانه کشتکاران
یک. آقا! کتاب الکترونیکی خوب است، نه اینکه بد باشد اما کتاب کاغذی یک چیز دیگر است؛ مثلا آدم دوست دارد گاهی کتاب را ببندد، دوباره نگاهی به جلدش بیندازد و کمی فکر کند که چی خوانده و بعد ادامه دهد. اصلا گاهی دلت میخواد دوباره اسم نویسنده را روی جلد ببینی که: اسم نویسندهی کتاب چیچی بود؟!
دو. شخصیت تراز مرد زندگی شما کیست؟ حالا اگر این شخصیت تراز، تراز شد همسرش در این «شدن» او نقشی نداشت؟ یا اگر همسرش نبود باز هم این شخصیت تراز، تراز میشد؟ مشکل ما از جایی شروع شد که شخصیتهای تراز مرد را تک و تنها دیدیم و نقش همسرشان را نادیده گرفتیم؛ آن وقت بود که صدای دختران و زنان، به حق درآمد که پس جایگاه ما کجاست؟
سه. البته میدانم این بحث، همچین بحث راحتی هم نیست؛ اینکه اصلا تراز چیست، تراز شما کدام است و چرا اصلا تراز است و غیره و غیره، مدتها بحث و گفتگو و مقدمه و موخره لازم دارد؛ شاید حضوری دربارهاش بحث کردیم [دونقطهدی].
چهار. اینکه گفتم شخصیت تراز مرد، به خاطر موضوع کتاب بود وگرنه برعکسش هم صادق است.
پنج. هر چند روش غیرمستقیم و استفاده از داستان و روایت برای انتقال مفاهیم بسیار مناسب و گیراست اما این روش هم مخاطبان خودش را دارد. بنده ترجیح میدهم موضوعات را از روشهایی غیر از این مطالعه کنم. در مجموع کتاب من را نگرفت اما شما اگر دوست دارید بخوانیدش؛ بدک نیست.
شش. قطعا یکی از بهترین لذتهای این دنیا، مطالعه است.