سه‌نقطه‌های تو گاهی هزار واژه و من؛ فاطمه شمس :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

سه‌نقطه‌های تو گاهی هزار واژه و من؛ فاطمه شمس سه‌نقطه‌های تو گاهی هزار واژه و من؛ فاطمه شمس

جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۵:۵۴ ب.ظ

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

سه‌نقطه‌های تو گاهی هزار واژه و من

هنوز در تب یک نقطه از لبت بی‌تاب

 

همیشه معنی صد اضطراب... من، بی تو

همیشه دیدن بی‌پرده‌ی شما در خواب

 

چه عاشقانه‌ی پوچی! تو خوب می‌دانی

میان این همه رویا فقط تویی کمیاب

 

و من چه خسته تو را چون سراب می‌جویم

چه فصل خالی و تلخی است سهم من زین خواب!

 

کجاست آن‌که ز من آتشی بگیراند

بسازد از تن من قطعه‌قطعه‌های مذاب

 

و یا حضور تو را قصّه قصّه... فصل به فصل...

بخواند از تو غزل‌های نابِ بی‌پایاب

 

خدا کند که غزل‌های آخرم باشد

خدا کند که شوم در غمت خراب، خراب

 

چه روزگار غریبی است نازنین، آری

نه حرف مانده برایم... نه عشق‌های مجاب

 

بیا... تمام کن این انتظار را در من

بدون شرح و سه نقطه ... پر از حکایت ناب

 

یکی نبود و یکی بود و او نبود... و من

هنوز در تب یک نقطه از لبت بی‌تاب...

 

فاطمه شمس

 

 

* منبع: وبلاگ دفتر سیاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه