شاعران بزرگ پارسیگوی (۸): منطقی
شاعران بزرگ پارسیگوی (۸)
قرن چهارم و نیمهی اول قرن پنجم هجری
منطقی
ابومحمد منصور بن علی منطقی رازی از معاصران صاحب ابن عباد و در شعر دری استاد بوده است و شاید بتوان او را قدیمترین شاعر پارسیگوی عراق دانست.
وی ظاهراً در بین سنوات ۳۶۷ (ابتدای وزارت صاحب) و ۳۸۰ (یعنی سالی که بدیعالزمان همدانی به خدمت صاحب پیوسته و قطعهای از منطقی را به خواهش او به عربی ترجمه و نظم کرده بود) وفات یافت.
از ابیات اوست:
یک موی بدزدیدم از دو زلفت
چون زلف زدی ای صنم به شانه
چونانش به سختی همی کشیدم
چون مور که گندم کشد به خانه
با موی به خانه شدم پدر گفت
منصور کدام است از این دوگانه
و
یک لفظ ناید از دل من و ز دهان تو
یک موی ناید از تن من و ز میان تو
شاید بُدَن که آید جفتی کمان خوب
زین خم گرفته پشت من و ابروان تو
شیز و شبه تدیدم و مشک سیاه و قیر
مانند روزگار من و زلفکان تو
مانا عقیق نارد هرگز کس از یمن
همرنگ این سرشک من و دو لبان تو
و
مه گردون مگر بیمار گشته است
بنالید و تنش بگرفت نقصان
سپر کردار سیمین بود و اکنون
بر آمد بر فلک چون نوک چوگان
تو گفتی خنگ صاحب تاختن کرد
فگند این این نعل زرین در بیابان
* منبع: تاریخ ادبیات ایران؛ ذبیحالله صفا؛ جلد اول؛ صفحهی ۱۱۴
* عضویت در کانال ادبی تکمضراب