شرح مناجات شعبانیه (به بهانه‌ی ماه عزیز شعبان)؛ قسمت ششم :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت
«وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی و نَقْصی وَ نَفْعی وَ ضَرّی» در اختیار داشتن سود و زیان مردم از سوی خداوند خداوند نه تنها «زیادت» و «نفعی» را که نصیب آدمی می‌گردد از سوی خود می‌داند، بلکه «نقصان» و «ضرر» و «مصایبی» نیز که به انسان وارد می‌شود به خود، منتسب می داند؛ همان‌گونه که در قرآن، بدان اشاره فرموده است که: وَ ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی اْلأَرْضِ وَ لا فی أَنْفُسِکُمْ الاّ فی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللّهِ یَسیرٌ. (حدید: 22) هیچ مصیبتی در زمین و در شما اصابت نمی‌کند، مگر آنکه قبل از ایجادش در کتابی ثبت است، به درستی که این کار بر خداوند، آسان است. و نیز در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ؛ هیچ مصیبتی رُخ نمی‌دهد مگر به اذن خدا».(تغابن: 11) و بالاخره در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی ضَرًّا وَ لا نَفْعًا؛ بگو! من مالِکِ نفع و ضرر خویش نیستم».(یونس: 49) همه از صُنع اوست کَوْن و فساد خلق را جمله مَبْدَأ است و معاد همه از او و بازگشت بدو خیر و شرّ جمله سرگذشت بدو اختیار آفرینِ نیک و بد اوست باعث نفس و مُبدع خِرد اوست سنایی   به گفته‌ی خواجه‌ی شیراز: گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم نسبت مکن به غیر که اینها خدا کند حافظ   بنابراین، نفع و یا ضرری که به گمان ما از دیگران به ما می‌رسد، در واقع از طرف خداوند و به اذن و مشیَت او است. گر گزندت رسد ز خلق مرنج که نه راحت رسد ز خلق نه رنج از خدا دان خلافِ دشمن و دوست کین دل هر دو در تصرف اوست گر چه تیر از کمان همی گذرد از کماندار بیند اهل خِرَد سعدی از ابن عباس نقل است که گفت: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود: ای نو رسیده! کلماتی به تو می‌آموزم -و آن اینکه- حریمِ خدای تعالی را حفظ کن که خدای تعالی حفظت کند. اگر مسئلتی داری از خدای تعالی مسئلت کن، و اگر استعانت می‌جویی از خدای تعالی استعانت جوی و بدان که اگر همه‌ی امت اجتماع کنند تا نفعی به تو رسانند، نخواهند توانست، مگر آنکه خداوند مقدر نموده باشد. و اگر جملگی هم‌دست شوند تا ضرری به تو رسانند، قادر به این کار نخواهند بود، مگر آنکه خداوند اراده فرماید.(24)(25)   فلسفه‌ی نقصان و ضرر بنده از طرف خدا خداوند، حکیم است و آنچه از او به ظهور می‌رسد از سرچشمه‌ی حکمت و مصلحت جاری می شود. بنابراین اگر نقصان و ضرری نیز متوجه انسان می‌گردد، از حکمت و مصلحتی پنهانی برخوردار است، گرچه آدمی به سببِ علم اندکش از آن مصالح بی‌خبر است. گفت «بابا فَرَج» که بد خود نیست وانچه بد دیده‌ای تو آن بد نیست از حکیم ای عزیز بد ناید هر چه او کرد آنچنان باید شبستری بنابراین، «نقصان» نیز همانند «زیادت» و «ضرر» نیز مانند «نفع» از طرف خدا بوده و همه در مسیر خدمت انسان و به خاطر مصالحی و برای پرورش او و سیراو به طرف تکامل است. هرچه در خلق، سوزی و سازی است اندر آن مر خدای را رازی است ای بسا شیر، کان تو را آهوست وی بسا درد کان تو را داروست حکم و تقدیر او بلا نَبُوَد هر چه آید به جز عطا نَبُود سنایی به قول ویِن دایر: اگر معتقد باشید که خدا، هنگامِ مصیبت و گرفتاری به یاری‌تان خواهد شتافت، و یا اینکه هر درد و رنج به اندازه‌ی سرور و شادمانی منشأ الهی دارد، در این صورت، درد و رنج و یأس و نومیدی از شما دور خواهد گشت. ویلیام بلیک در عبارت زیر در وصفِ شناخت خدا و اینکه چگونه ذهن کیهانی در هنگام بحران و مصیبت به یاری‌مان می‌شتابد می‌گوید: گِل وجودِ انسان را از غم و شادی سرشته‌اند و وقتی این واقعیت را به درستی بشناسیم از بحران‌های زندگی به سلامت خواهیم گذشت. دست طبیعت رشته‌های غم و شادی را در هم تنیده است، تا جامه‌ای برایِ روح عالی و متعالی ما فراهم کند.(26) ویل دورانت نیز در این باره چنین می‌گوید: آنکه تمام اشیا را در سیرِ خود مجبور می‌بیند، لب به شکایت نمی‌گشاید؛ زیرا او اشیا را از نظرِ ابدیت نگاه می‌کند، و می‌داند که بدبختی‌های او در نظام کلی عالَم، بدبختی نیستند، زیرا ترکیب و تتابعِ ابدی عالَم را صحیح می‌داند. با این افکار و تصورات، شخص، خود را از لذات متغیر و ناپایدار دور می‌سازد و به سکوت و آرامش برتری می‌رسد که در آن، تمام اشیا را اجزاء یک نظم ابدی می‌بیند، یاد می‌گیرد که چگونه بر ناملایمات بخندد و خواه در حال و خواه درهزار سالِ دیگر به حق خود برسد، راضی خواهد بود.(27) شکسپیر نیز می‌گوید: مصیبت، محاسنی دارد، گرچه زشت‌صورت و زهرآگین است، ولی در مغزخود گوهری را نهفته دارد.(28) هرچه بر تو آن کراهیّت بُوَد چون حقیقت بنگری رحمت بُوَد  
  • ناصر دوستعلی

مناجات شعبانیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه