شرح مناجات شعبانیه (به بهانهی ماه عزیز شعبان)- فسمت هفدهم
جمعه, ۲۳ تیر ۱۳۹۱، ۰۱:۵۳ ق.ظ
اِلهی اِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنبِ طاعَتِکَ عَمَلی فَقَد کَبُرَ فی جَنبِ رَجائکَ أَمَلی، اِلهی کَیفَ اَنقَلِبُ مِنْ عِندِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحرُوماً وَ قَد کانَ حُسنُ ظَنّی بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنی بِالنَّجاةِ مَرْحُوما.
خدایا! اگر عملم در اطاعت تو ناچیز است، ولی در کنار امیدواری به کرمت، آرزویم، بزرگ است. معبود من! چگونه از آستان جودت، تهی دست و محروم برگردم، در صورتی که حسن ظن من، به جود تو این بوده که بر من رحمت خواهی آورد و مرا نجات خواهی داد.
نکاتی از این فراز
1. امید فراوان به رحمت حق در کنار طاعت اندک؛
2. گمان نیک به خدا.
«اِلهی اِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِک...».
آرزوی بزرگ و طاعت اندک
از تکرار دوباره، امیدواری و حسن ظن به خداوند چنانچه در فرازهای بعدی نیز تکرار خواهد شد، یکی دیگر از آداب دعا نیز فهمیده میشود، و آن اصرار ورزیدن و پافشاری کردن در اجابت خواستههای خویش میباشد.
چنانچه از اخبار به دست میآید و مطلوب خداوند نیز میباشد، از جمله آداب دعا و در واقع، از جمله شرایط استجابت خواستهها، پافشاری و سماجت در برآوردن خواستهها از طرف پروردگار عالم میباشد.
امام صادق علیهالسلام در اینباره میفرماید: اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ کَرِهَ اِلْحاحَ النّاسِ بَعْضُهُم عَلی بَعْضٍ فِی الْمَسأَلَةِ وَ اَحَبَّ ذلِکَ لِنَفْسِهِ، اِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَل یُحِب اَنْ یُسْألَ وَ یُطْلَبُ ما عِنْدَه. همانا خدای عزوجل خوش ندارد که مردم در انجام حاجت بر همدیگر اصرار کنند، ولی برای خودش آن را دوست دارد. خدای عزوجل دوست دارد که از او درخواست شود و آنچه نزد اوست خواهش شود.(82)
همچنین از امام باقر علیهالسلام نقل شده که فرمود: وَ اللّه ِ لا یُلِحُّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ عَلَی اللّه ِ عَزَّوَجَل فِی حاجَتِهِ اِلاّ قَضاها لَه. به خدا سوگند هیچ بندهای در دعا، پافشاری و اصرار به درگاه خدای عزوجل نکند، جز اینکه حاجتش را برآورد.(83)
در کتاب مقدس «انجیل» نیز چنین آمده است که: روزی عیسی برای شاگردانش، مَثَلی آورد تا نشان بدهد که لازم است، همیشه دعا کنند و تا وقتی جواب دعای خود را نگرفتهاند از دعا کردن باز نایستند. فرمود:
در یک شهر یک قاضی بود که نه از خدا میترسید و نه توجهی به مردم داشت. بیوهزنی اهل همان شهر پی در پی، پیش او میآمد و از دست مردی شکایت میکرد که به او خسارت رسانیده بود. قاضی تا مدتی به شکایت او توجهی نکرد. ولی بالاخره از دست او به ستوه آمد و به خودش گفت: من نه از خدا میترسم و نه از مردم. اما این زن مایهی دردسر من شده است، بهتر است به دادش برسم. در این هنگام، عیسی مسیح علیه السلام فرمود: آنجا که چنین قاضی بیانصافی راضی شود به داد مردم برسد، آیا خدا به داد قوم خود نخواهد رسید که شبانه روز به درگاه او دعا و التماس میکنند؟ بله او حتماً دعای ایشان را اجابت خواهد فرمود.(84)
باری، امام علیهالسلام در فراز مذکور از مناجات شعبانیه و در مقام اصرار، بار دیگر آرزوی بزرگش را در کنار امیدواری به کرم پروردگارش مطرح نموده، و با امیدی دوباره، از معبودش، اجابت خواستههایش را میطلبد.
چون عود نبود چوب بید آوردم
روی سیه و موی سپید آوردم
گفتی تو مرا که ناامیدی کفر است
بر قول تو رفتم و امید آوردم
ابوسعید ابوالخیر
«اِلهی کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِک بِالْخَیْبَةِ...».
گمان نیکو به خدا
به راستی که با این سکهی صاحب عیار، یعنی «حسن ظن به خداوند» از چه تهیدستی و فقر و حرمانی میتوان رها شد و به چه خیراتی میتوان راه پیدا کرد؟! گمان نیک داشتن به خداوند عزّوجلّ و اعتقاد خیر به حضرتش، پایهی بسیاری از درجههای معرفت و زیر بنای اصلی مرتبه توکل و تسلیم و طمأنینه و آرامش و نظایر آنها است. در اینجا مناسب است که تنها به یکی از برکات سرشار «گمان نیکو داشتن به حضرت حق» اشاره کنیم و آن اینکه:
گذشته از آنکه آدمی همواره در معرض لغزشها و خطاها قرار دارد و با وجود آنکه ممکن است حق اخلاص را در اعمالش ادا نکند، در شناخت پروردگار و عبادت او نیز آنچنان که سزاوار خداوندیش باشد، مقصر و تقصیر کار است.
زیرا آنجا که اشرف مخلوقات عالم، حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله در خطاب به پروردگارش عرض میکند: «ما عَرَفْناکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک وَ ما عَبَدْناکَ حَقَّ عِبادَتِک؛ آنچنان که شایستهی توست، تو را نشناختیم و آن چنان که سزاوار توست، تو را پرستش نکردیم»(85) تکلیف دیگر انسانها مشخص خواهد بود.
حضرت امام خمینی رحمه الله در این باره میفرماید: ای ضعیف! جایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله که اعرف خلق اللّه است و عمل او از همه کس نورانیتر و باعظمتتر است اعتراف به عجز و تقصیر کند و بگوید: «ماعَرَفْناکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک وَ ما عَبَدْناکَ حَقَّ عِبادَتِک» و ائمهی معصومین علیهمالسلام آنطور در محضر مقدس حق، اظهار قصور و تقصیر کنند، از پشهی لاغری چه خیزد؟... آری آنها مقام معرفتشان به عجز مخلوقات و عزت و عظمت واجب تعالی شأنه اقتضا میکرد آن اظهارات و اعترافات را. ما بیچارگان از جهل و حجابهای گوناگون، به گردنفرازی برخاستیم و خودفروشی و عملفروشی کنیم. ما خود بالضّروره میدانیم که اعمال ما و همهی بشر عادی بلکه همهی ملائکةاللّه در میزان مقایسه با اعمال رسول خدا صلی الله علیه و آله وائمه هدی علیهمالسلام ، قدری محسوس ندارد و به هیچ وجه در حساب نیاید. این دو قضیه به ما نتیجه میدهد که باید به هیچ یک از اعمال خود، خشنود نباشیم، بلکه اگر به قدر عمر دنیا به عبادت و اطاعت، قیام کنیم، خجل و شرمسار باشیم.(86)
همچنین در روایتی از امام موسی بن جعفر علیهالسلام وارد شده است که: کُلُّ عَمَلٍ تُریدُ بِهِ اللّهَ عَزّّوَجلّ فَکُنْ فیهَ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِکَ فَاِنَّ النّاسَ کُلُّهُم فی اَعْمالِهِم فیما بَیْنَهُم وَ بَیْنَ اللّه مُقَصِّرونَ اَلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّه عَزَّوَجلّ. هر عملی که به قصد خدای عزوجل میکنی، خود را در آن مقصر بدان، زیرا مردم، همگی در اعمال خویش، میان خود و خدا مقصرند، مگر آن کس را که خدای عزوجل نگه دارد.(87)
خرما نتوان خوردن از این خار که کشتیم
دیبا نتوان کردن ازین پشم که رشتیم
بر حرف معاصی خط عذری نکشیدیم
پهلوی کبائر حسناتی ننوشتیم
افسوس برین عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا در نگذشتیم
باشد که عنایت برسد ور نه مپندار
با این عمل دوزخیان کاَهل بهشتیم
سعدی
حاصل سخن آنکه در میان این همه تقصیرها و کوتاهیها، آنچه میتواند آدمی را دلگرم و امیدوار به کرم و رحمت خداوندگار نماید «گمان نیکو و شایسته» به حضرتش میباشد، که با بندهاش به نیکی معامله نماید، از تقصیرات او چشم بپوشد و عبادات او را با همهی کاستیها و ناخالصیها پذیرا گردد، که نفْسِ چنین نگاه و چنین حسن ظنی در حق پروردگار، قادر است دریچههای «رحمت» و «رضوان» و «مغفرت» را به سوی قلب و جان بنده بگشاید و نهاد او را مالامال از سرور و انبساط نماید؛ همانگونه که خود، در دعوت بندگان به «حسن ظن» به خالق خویش و در مقام تذکر به برکات «گمان نیک» به خداوند چنین فرموده است:
لا یَتَّکِلُ العامِلونَ لی عَلی اَعْمالِهِمَ الَّتی یَعْمَلونَها لِثَوابی، فَاِنَّهُم لَوِ اجْتَهِدُوا وَ اَتْعَبُوا اَنْفُسَهُم فی عَبادَتی کانُوا مُقَصِّرینَ غَیرَ بالِغینَ فی عِبادَتِهِم کُنْهَ عِبادَتی فیما یَطْلُبُونَ عِنْدی مَنْ کَرامَتی وَ النَّعیمِ فی جَنّاتی وَ رَفیعِ الدَّرَجاتِ العُلی فیجَوارِی وَ لکِنَّ بِرَحمَتی فَلْیَثِقُوا وَ فَضْلی فَلْیَرجُوا وَ اِلی حُسْنِ الظَّنِ بی فَلْیَطْمَئنُّوا. فَاِنَّ رَحْمَتی عِنْدَ ذلِکَ تُدْرِکُهُم وَ مَنّی یُبَلِّغُهُم رِضْوانی وَ مَغْفِرَتی تُلْبِسُهُم عَفوی فَاِنّی أنا اللّه ُ الرَّحمنُ الرَّحیمُ وَ بِذلکَ تَسَمّیَتُ.
آنها که برای ثواب من عملی انجام میدهند، نباید به اعمالی که انجام میدهند تکیه کنند، زیرا ایشان اگر در تمام عمر خویش کوشش کنند و در راه عبادتم خود را به زحمت اندازند، باز مقصر باشند. و در عبادت به کنه بندگیم نرسند نسبت به آنچه از من طلب میکنند که کرامت و نعمت در بهشت و رفعت به درجات عالی در جوارم باشد. بلکه تنها باید به رحمتم اعتماد کنند و به فضلم امیدوار باشند و به گمان نیک و حسن ظن خویش نسبت به من اطمینان کنند. که در این صورت است که رحمتم ایشان را دریابد و رضوانم به آنها برسد و آمرزشم بر آنها لباس گذشت بپوشاند زیرا من خدای رحمان و رحیم هستم و بدین نام نامیده شدهام.(88)