شرح مناجات شعبانیه (به بهانهی ماه عزیز شعبان)- قسمت نوزدهم
سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۱، ۰۷:۵۶ ب.ظ
اِلهی اَنا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمّا کُنتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ وَ اَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ الْعَفْوَ نَعْتٌ لِکَرَمِک.
معبود من! من عبدی هستم که برای عذرخواهی از کردارهای زشتی که ناشی از کمحیائیام در محضرت بوده به آستانت آمدهام و از درگاهت خواستار عفو و گذشت میباشم، عفوی که از اوصاف کرم تو میباشد.
نکاتی از این فراز
1. اهمیت حیا؛
2. طلب عفو.
«اِلهی اَنا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مَمّا کُنتُ...».
صفت زیبای حیا
شرم و حیا، یکی از صفات خدایی است که در هر کس متجلی شود او را به سوی انواع خوبیها و زیباییها رهنمون شده و مانند شجرهی طیبهای است که شاخهها و میوههای فراوانی -از انواع برکات و خیرات- بر آن آویخته شده است. کسی که به این خصلت آراسته شده است، راه خوشبختی و سعادت بر او هموار شده، و به برکت این صفت، بسیاری از لغزشها و گناهان وی از میان خواهند رفت.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دربارهی اهمیت حیا فرمودهاند:
اَمَّا الْحَیاءُ فَیَتَشَعَّبُ مِنهُ اللّینُ وَ الرَّأفَةُ وَ الْمُراقَبَةُ لِلّه فِی السِّرِّ وَ الْعَلانِیَةِ وَ السَّلامَةُ وَاجْتِنابُ الشَّرِّ وَ الْبَشاشَةُ وَ السَّماحَةُ وَ الظَّفَرُ وَ حُسنُ الثَّناءِ عَلی الْمَرْءِ فِی النّاسِ، فَهذا ما اَصابَ الْعاقِلُ بِالْحَیاءِ فَطُوبی لِمَن قَبِلَ نَصیحَةَ اللّه وَ خافَ فَضیحَتَهُ.(102) اما آنچه از حیا نشئت میگیرد عبارت است از: نرمخویی، مهربانی، در نظر داشتن خدا در آشکار و نهان، سلامت، دوری نمودن از بدی، خوشرویی، گذشت و بخشندگی، پیروزی و خوشنامی در میان مردم، اینها فوایدی است که خردمند از حیامی برد. خوشا کسی که نصیحت خدا را بپذیرد و از رسواگری او بترسد.
امام علی علیه السلام نیز در این زمینه میفرماید: «اَلْحَیاءُ مِفْتاحُ کُلِّ الْخَیرِ؛ حیا کلید همهی خوبیهاست».(103)
باری آنکه اهل حیاست، هر سخنی را بر زبان جاری نمیسازد، هر حرکتی را از خود بروز نمیدهد. ممکن نیست کسی دارای ارزش باشد، ولی حیاورزی نکند و امکان ندارد که کسی بیحیا باشد، اما انسانها برای او اعتبار و شأن و جایگاهی والا قائل باشند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «ما کانَ الْفُحْشُ فی شَیْ ءٍ اِلاّ شانَهُ وَ لا کانَ الْحَیاءُ فی شَیْ ءٍ قَطُّ اِلاّ زانَهُ؛ بیشرمی و بیحیایی با هیچ چیز همراه نشد مگر اینکه آن را زشت گردانید و حیا با هیچ چیز همراه نگشت مگر اینکه آن را آراست».(104)
حیاء خداوندی
چیزی که باید آدمی را غرق حیا نماید آن است که پروردگارش خود، اهل حیاست و در مواردی از برخورد با بندهاش اظهار شرم و حیا نموده است و چه زشت است که خداوند آدمی حیاورز باشد، ولی آدمی از حیا بهرهای نداشته باشد.
در گلستان سعدی دربارهی حیاء خداوندی چنین آمده است:
هر گاه که یکی از بندگان گنهکار پریشانروزگار، دست انابت به امید اجابت به درگاه حق، جل و علا بردارد، ایزدتعالی در وی نظر نکند، بازش بخواند، باز اعراض کند. بازش به تضرع و زاری بخواند، حق سبحانه و تعالی فرماید: ای ملایکه من! از بنده حیا میکنم، در حالی که غیر از من کسی ندارد، به تحقیق که او را آمرزیدم. دعوتش را اجابت کردم، و حاجتش برآوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده، همی شرم دارم.
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کرده است و او شرمسار(105)
«وَ اَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ...».
طلب عفو از خداوند
«عَفُوّ» و بخشندهبودن و عفو کردن، از صفات زیبای حق تعالی است که در قرآن مجید بارها ذکر شده و از خداوند به صفت عَفُوّ بودن ستایش شده است. در بند چهل و سوم دعای جوشن کبیر میخوانیم: «یا مَنْ فی عَفْوِهِ یَطْمَعُ الْخاطِئُون؛ ای آنکه در عفوش، خطاکاران، طمع میبندند». ما هم در همنوایی با معصوم علیهالسلام به پیشگاه خداوند خویش عرضه میداریم: پروردگارا! از اوصاف کرم تو عفو کردن است و ما نیز، سخت محتاج عفو تو میباشیم، عفوت را شامل ما فرما! و از گناهان ما درگذر!
گر من گنه جمله جهان کردستم
عفو تو امید است که گیرد دستم
گفتی که به روز عجز دستت گیرم
عاجزتر از این مخواه کاکنون هستم
ابوسعید ابوالخیر