شهید اسماعیل افراسیابی (شهید دفاع مقدس) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

شهید اسماعیل افراسیابی (شهید دفاع مقدس) شهید اسماعیل افراسیابی (شهید دفاع مقدس)

چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

اسماعیل افراسیابی دومین شهید خانواده‌ی افراسیابی است که چند ماه پس از ازدواج به جبهه رفت.

اسماعیل از نویسندگان ورزشی خوب و از همکاران رهبر انقلاب در روزنامه‌ی جمهوری اسلامی بود و با شرکت در عملیات فتح‌المبین در سال ۱۳۶۰ در دشت عباس به شهادت رسید؛ شهید اسماعیل افراسیابی در این عملیات موفق می‌شود به همراه دوستانش پل رفائیه را بعد از ۲۴ ساعت محاصره به تصرف خود در آورند و زمینه‌ی موفقیت‌های بعدی عملیات فتح‌المبین را فراهم کنند. (برگرفته از http://yademanisar.ir)

 

خاطره‌ای از شهید:

یکی از بچه‌محل‌ها به شهیدبهشتی توهین کرده بود که گرایش به سازمان مجاهدین داشت. با چند تا از بر و بچه‌ها تصمیم گرفتیم که او را بزنیم و از محل بیرونش کنیم. حاج اسماعیل که شاگرد شهید بهشتی بود، قضیه را فهمید. جلوی ما را گرفت و گفت: شما حق ندارید کسی را بزنید. اگه حرف دارید، برید بزنید، با منطق باهاشون برخورد کنید... خودش رفت و با او حرف زد و او هم از کرده‌ی خود پشیمان شد. (برگرفته از کتاب افراسیابی)

 

شهادت: ۱۳۶۱/۱/۱۴؛ عملیات فتح‌المبین، دشت عباس

مزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلام‌الله علیها، گلزار شهدا

 

* منبع: نرم‌افزار روزنگار شهدا (کانون گفتگوی قرآنی)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه