طبع می‌‏خواهد که وصف زینب کبرى کند؛ حضرت زینب (س)؛ محمد رسولی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

طبع می‌‏خواهد که وصف زینب کبرى کند

لیک، قطره کى تواند صحبت از دریا کند؟

 

توسن طبعم در این‌جا پاى در گل مانده است

مرغ بى‌‏پَر چون سفر بر عرصه‌ی عُنقا کند؟

 

نطق گویا عاجز است از شرح و ذکر وصف او

کى تواند خامه مدح آن ملک‌‏سیما کند؟

 

جد پاکش مصطفى، باب کبارش مرتضاست

مادرش زهرا که مدحش ایزد یکتا کند

 

چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یکى

ناز بر موسى بن عمران، فخر بر عیسى کند

 

در شهامت ‏بود وارث بر على مرتضى

همت والاى او تفسیر «کرمنا» کند

 

دختر زهرا که در حجب و حیا و عصمتش

نقش مادر را به خوبى در جهان ایفا کند

 

در شجاعت چون حسین و در صبورى چون حسن

در عبادت پیروى از مادرش زهرا کند

 

دّر دریاى عفاف و گوهر گنج ‏حیاست

عفتش یاد از حیاى مریم عذرا کند

 

گاه در آغوش گیرد اصغر لب‌تشنه را

تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا کند

 

گاه دل‌دارى دهد بر مادران سوگوار

گاه دل‌جوئى ز آل و عترت طاها کند

 

گاه آید بر سر نعش برادر از خِیم

از ته دل ناله و فریاد و واویلا کند

 

گاه هم گیرد ز دست دختران بى‌‏پناه

از خیام سوخته رو جانب صحرا کند

 

کیست چون زینب کسى کو در دیار کربلا

ناله‌ی جان‌سوز او تاثیر در دل‌ها کند؟

 

کیست چون زینب که با یک جلوه از نور رُخش

رخنه‏ها در قلب موسى، در دل سینا کند؟

 

کیست چون زینب که در راه رواج دین حق

مو به مو برنامه‌ی دین خدا اجرا کند؟

 

کیست چون زینب کسى کو در ره دین خدا

در جهان دار و ندار خویشتن اهدا کند؟

 

کیست چون زینب کسى کو با اسیرى خودش

خون پاک کشتگان کربلا احیا کند؟

 

کیست چون زینب که با تدبیر مظلومانه‏اش

دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا کند؟

 

کیست چون زینب کسى کو در میان دشمنان

چون على مرتضى در نطق خود غوغا کند؟

 

کیست چون زینب که در بزم یزید بى‌‏حیا

خطبه‏اى ایراد کرده محشرى بر پا کند؟

 

کیست چون زینب که او با یک کلام آتشین

تنگ و تاریک این جهان در دیده‌ی اعداء کند؟

 

دختر شیر خدا بود و خودش هم شیر بود

کس ندیده شیر را کز روبهان پروا کند

 

در جهان املاء دین را کرده انشاء مو به مو

کیست چون زینب که این املاء را انشاء کند؟

 

پیروى باید کند از دخت زهرا و على

هر که مى‏خواهد که راه دین حق پیدا کند

 

روز محشر گر به شکوه لب گشاید بى‌‏گمان

محشرى دیگر به پا در محشر کبرا کند

 

دشمنانش در سقر سوزند در نار غضب

دوستانش هم مقر در سایه‌ی طوبا کند

 

اى «رسولى‏» غم مدار از گیر و دار روز حشر

دختر زهرا اگر از راه لطف ایما کند

 

محمد رسولی

از وبلاگ حسینیه

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه