فردا که بر فراز نی افتد گذارمان؛ امام حسین (ع)؛ محمدعلی مجاهدی (پروانه)
بسمالله الرحمن الرحیم
فردا که بر فراز نی افتد گذارمان
حیرتفزای طور شود، جلوهزارمان
فردا که کهکشانِ تجلی است، نیزهها
گردش کند زمین و زمان بر مدارمان
فردا که روز سرخ عروج من و شماست
بر روی نیزههاست، قرار و مدارمان
فردا که سرفرازی ما را رقم زنند
خورشید و ماه میشود، اخترشمارمان
فردا که روز عرضهی عشق و شهادت است
حیرت کنند، عالم و آدم ز کارمان
فردا که از تبار تبر، زخم ماند و داغ
غیرت، شقایقی بُوَد از لالهزارمان
فرداست روز وعدهی دیدار و دیدنی است
بر نیزهها، تجلّیّ پروردگارمان
منظومهی بلند شهادت سرودنی است
فردا که عشق خیمه زند در کنارمان
وارونه نیست، طالعِ خون من و شما
قد میکشد به عرش خدا، آبشارمان
در ما عیان، جمال خدا جلوهگر شود
چشمی کجاست تا شود آیینهدارمان؟
رنگ پریدهای است به چشم سپهر، مهر
وقتی سپیده میدمد از شام تارمان
کامل عیار سنگ محک خوردهایم ما
غیر از خدا کسی نشناسد، عیارمان
ما هرچه داشتیم به پای تو ریختیم
ای عشق، ای تمامیِ دار و ندارمان
چشم امید ماست به فردای دور دست
بر تکسوار مانده به جا از تبارمان
محمدعلی مجاهدی (پروانه)
* منبع: سایت آستان وصال