فرهنگ روزه‌داران :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

فرهنگ روزه‌داران فرهنگ روزه‌داران

دوشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۸۴، ۱۲:۴۸ ق.ظ

مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان به نقل از رسول گرامی اسلام در اعمال ماه مبارک رمضان دعائی با مطلع «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» روایت می‌کند که اینک بعد از هر نمازی زمزمه‌ی عارفانه‌ی روزه‌داران است، این دعا چهارده فراز دارد و محتوای هر فراز با مشکلات و نیازهای مادی و معنوی انسان‌ها خصوصاً قشر محروم و مستمند جامعه مرتبط است.

باتوجه به رابطه‌ی مستقیم این دعا با تعهدات انسان روزه‌دار و نیازهای قشر محروم بر آن شدیم که عنوان فرهنگ روزه‌داران را بر آن نهیم، چرا که نیایش‌گر، چهارده مرتبه در این دعا با اشکی ریزان و آهی سوزان دست بر آستان اجابت می‌گشاید و هر بار نیز دست رحمت خداوندی بر سر مناجاتیان به نوارش درمی‌آید، و بر سالکان طریق و بزم‌نشینان ضیافت الهی پوشیده نیست که هم‌نوائی با نیازمندان، شاخص‌ترین نشان عبادت مقبوله است و بزرگان دین روزه‌ی بی‌احساس و غافل از درد مستمندان را جز تشنگی و گرسنگی نمی‌دانند و این دعا ترسیم شفافی از این باور است.

«اللهم ادخل علی اهل القبور السرور»

در نخستین فراز این آوای رحمانی سالک به رسم قبولی دعا به محرومانی می‌پردازد که دستشان از همه‌جا و همه‌چیز تهی گشته و در سرای باقی آرمیده‌اند.

اسیران خاکی که در حسرت این ضیافت آسمانی افسوس‌خور، لب‌گزیده و انگشت بر دهانند که چرا دامن ماه خدا را نگرفتند، تا صد دریچه مهتاب رحمت به رویشان بتابد، چرا زیر بارش اشک، تن و جان نشستند تا جامی از کوثر وصال را بنوشند، در این فراز مسلمان پاک‌نهاد از کریم بخشایش‌گر برای آرمیدگان سرای باقی که از همه‌ی دنیا به اعمال نیک و یا بد بسنده کرده، طلب شادمانی و سرور می‌کند و حسی غریب از سودای دلش می‌گذرد که تا دروازه‌ی آن جهان، به رویم گشوده نشده، باید برگ عیشی به گور خویش فرستاد.

«اللهم اغن کل فقیر»

زمزمه‌گر نیایش، با خود می‌گوید حال که در ارتباطی مستقیم به تمنا نشسته‌ام و اطمینانم داده‌اند که دعا و اجابت، دو بال پرواز بر بام عرش الهی هستند و برای این‌که افسوس گذشتگان دامنم را نگیرد، باید به نیازمندان اندیشید، نیازمندان فقیری که احساس می‌کنند مجاز به خندیدن نیستند، اجازه‌ی آرزو کردن ندارند و از دادن وعده‌های خوش به فرزندان ممنوع‌اند و به جای انتظار از زندگی باید در کوره‌های حسرت بسوزند، در حالی که در قاموس خداوندی، فقر چنین مأموریت و اجازه‌ای ندارد تا رفتاری ذلیلانه با بندگان عزیز خداوندی داشته باشد، لذا در این فراز میهمان خدا تصمیم به طلب رفع فقر مستمندان می‌گیرد.

«اللهم اشبع کل جائع»

برای طالب رستگاری، ره توشه‌ای بهتر از سیرکردن گرسنگان و عبادتی مقبول‌تر از فکرکردن به شکم‌های خالی، درون‌های تهی و پهلوهای فروهشته و اشتهاهای خاموش نیست و بهترین شکر نعمت آن است که سفره‌ی طعام بگسترانی؛ همیان سخاوت به دوش بکشی و در کوچه پس کوچه‌های مسکینان و یتیمان، عطر ولایت علی و فاطمه را به مشام جان‌ها برسانی.

نفرت‌انگیزترین حالت، حالت غفلت از حال نیازمندان است و مگر می‌توان مسلمان، آن‌هم مسلمان روزه‌دار بود و گرسنگان را فراموش کرد و شاهد مرگ تدریجی آن‌ها شد.

از اندوه‌های بزرگ روزه‌دار این است که چرا باید کسانی از درد گرسنگی بنالند آن‌هم در عصر و زمانی که سفره‌های رنگین و غذاهای الوان توسط گروه دیگر در زباله‌دان‌ها انباشته می‌شود.

«اللهم اکس کل عریان»

درخواست پوشاک و لباس برای برهنگان، فراز دیگری از دعای ماه مبارک رمضان، این سروش آسمانی و فرهنگ اهل دل است.

خداوندا برهنگان را بپوشان، چه آنان‌که از لباس تقوا و ورع و پارسائی برهنه‌اند و چه آنانی که لباس از پنبه و پشم و دیگر الیاف ندارند.

خداوندا گروهی برهنه نیز هستند که از فرهنگ اصیل خود بریده و به فرهنگی غریبه رو کرده‌اند، آنان را نیز به راه راست هدایت فرما، خداوندا ما را نیز به لباس عزت بپوشان تا در لحظه‌ی رویاروئی با ظاهرپرستان درون‌تهی، شخصیتمان نشکند.

«اللهم اقض دین کل مدین»

شهروند دیار جانان را که در بزم ربانی میهمان است یک درد و دو درد و یک غم و صد غم نیست. او داغ کسانی را به سینه دارد که بدون عصای امداد و حمایت، قادر به عبور از گذرگاه زندگی نیستند و همین احساس است که آدمی را وامی‌دارد که چون چراغ در شبستان محرومان بسوزد و به راستی اگر حمایت‌گر و مددکار نباشیم خاصیت وجودمان چیست و از انسانیت چه نشانی داریم و مگر بنی‌آدم اعضای یکدیگر نیستند؟

روزه‌دار با خود می‌گوید باید فرصت را غنیمت شمرده و مرحمی بر زخمی نهاد و دلی شاد کرد و حال که یک دعا، هزاران اجابت دارد چرا سبد نیازمندان را از گل عنایت حق پر نکنم؛ و چه نیازمندی مستحق‌تر از قرض‌داران.

«اللهم فرج عن کل مکروب»

غم و اندوه و ناامنی روحی و روانی وقتی به خانه‌ای پای بگذارد، در جنگی نابرابر، صبر و آرامش را به نبرد و ستیز تشویق و تحریک خواهد کرد. این نابسامانی در اثر سرپیچی از قید بندگی و شعله‌ورشدن تنوره‌ی تمایلات منفی فراهم می‌شود و دود آه و حسرتی که بعد از تماشای قارون‌های زرپرست از نهان آدمی بیرون می‌آید اگر خانه‌ی امید را نسوزاند حتماً تاریک و سیاه خواهد کرد و در این عصر و زمان که قدرت‌های ستمگر برای ارضای طمع و اثبات برتری خود لشگری را به جنگ کشوری و کشوری را بر سرملتی ویران می‌کنند، گرد و غبار برپا شده از این تجاوزات اندوه و ماتمی است که بر سر و روی نسل‌های مظلوم می‌نشیند و این‌جاست که دل نیایش‌گر به دردآمده چشمش می‌گرید و زبان به دعا می‌گشاید.

«اللهم رد کل غریب»

چشم‌های حق‌بین اهل معرفت، آن‌سوی مرزها و پشت دیواره‌ی بلند زمان و پهنه‌ی زمین را هم می‌بیند و کوچک‌ترین صدای در غربت را می‌شنود لذا به یاد آن‌هائی است که دور از دیار امن و آرامش هستند. غریبان چند گروهند، کسی که از نیستان بریده شده و از اصلش دورمانده یا فریب ظواهر را خورده از سرزمین هویت و اصالت و ولایت سربرتافته و یا برای به دست‌آوردن لقمه‌ی نانی دور از خانه و کاشانه است. بازگشت همه‌ی غریبان از غربت آرزوی اهل شهر رمضان است.

«اللهم فک کل اسیر»

رهائی از اسارت، از دغدغه‌های یک روزه‌دار است که بارها آزادی اسیران و رهائیشان را از آن شکننده‌ی زنجیره‌های اسارت و گشاینده‌ی قفل‌های ناامیدی خواستار است، چه اسیرانی که به جرم دفاع از دین و وطن و حق‌طلبی هم‌چون ملت مظلوم افغان و عراق و فلسطین به بند آمده‌اند و یا اسیرانی که خود زندانیان خویشتن و بسته‌شدن به طناب‌های ضخیم هواپرستی‌اند.

«اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین»

محراب عبادت یک عارف به وسعت همه‌ی خاک خداست. هرچند در کنج مسجدی نشسته و بر ستون خلوت و سکوت تکیه زده، اما سیمرغ روحش بر کرانه‌های هستی در پرواز است و اصلاح امور همه‌ی مسلمانان عالم و رهائیشان از تهدید فسادهای گوناگون آرزوی اوست چرا که فساد در میان مسلمین، یعنی نازیبائی چهره‌ی اسلام و وقتی چنین شد سرگشته‌گان به کدامین آئین محکم و جذاب دست زنند تا در سایه‌سار صداقتش بیارامند.

«اللهم اشف کل مریض»

فرهنگ حاکم بر جهان امروز ماندن ولو به قیمت جان دیگران است و سردمداران بدعاقبت در جشن تولد خود گلوله و آتش و مرگ، تقسیم و نثار می‌کنند.

اما تربیت‌شده در مکتب توحید، آرزویش سلامتی همه‌ی انسان‌هاست و چنین است که سالک راه حق به رسم یک سنت مقدس، اندیشه و عاطفه‌ی خود را به کنار بستر بیماران روانه می‌کند تا با دستان شفابخش، بیماران را عیادت کند چرا که درد همگان درد ماست. انسان بی‌درد خود دردی است آویخته بر انسان‌های رنجور.

«اللهم سد فقرنا بغناک»

فقر بی‌رحم است، چون آتش می‌سوزاند و چون سیل ویران می‌کند، نه معصومیت کودک را می‌فهمد نه کهولت پیران را.

در این فراز لفظ فقر به جمع آمده است که گاهی از چهارسوی زندگی هجوم می‌آورد، پس برای پرنمودن حفره‌های دهشتناک آن که همان جای پای فقر است، هم‌دل و هم‌زبان شویم چرا که هیولای تهیدستی آن‌چنان مخرب و ویران‌گر است که نبرد با آن از عهده‌ی یک فرد خارج است. همت می‌طلبد، نهضت می‌خواهد، نیازمند رستاخیزی از مدد و امداد است و وجود فقر در گوشه‌ای از پیکر یک جامعه یعنی زخمی در حال گسترش چرا که فقر تنها در کاسه و سفره نیست، زخم فقر میکروب‌هائی چون چنگیز و هیتلر را در تاریخ تاریک پرورش داد تا آتش خرمن آسایش جهان باشند، فقر هم‌چنان که شکم را تهی می‌کند مغزها و اندیشه‌ها را هم کج، بار می‌آورد. عقده‌ی حقارت را جایگزین خودباوری کرده و خودباوری را به خودخواهی تبدیل می‌کند.

«اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک»

تغییر حالت و تحول روحی و اخلاقی و از فرش به عرش و از ملک به ملکوت رهسپارشدن، اساسنامه‌ی زندگی هوشیاران و کمال‌جویان است، اما سوءحال معلوم است: مجموعه‌ی اعمال شیطانی و نفسانی، سوءحال ماست ولی حسن حال خداوندی چیست؟

در همین دعا می‌توان نشانه‌هایش را یافت که نگران حال دیگران بودن و تلاش به اصلاح امور جامعه، خدائی‌ترین حالتی است که به تصویب عملی همه‌ی انبیاء و اولیاء و صالحان و عارفان رسیده است.

«اللهم اقض عنا الدین و اغننا من الفقر»

وقتی انسان روزه می‌گیرد و کام از طعام خاکی تهی کرده به غذای آسمانی بسنده می‌کند یعنی جسم و جانش را از پلیدی رهانیده و در فضای بالا با قدسیان در گردش است و چنین انسانی هرگز نمی‌تواند تنها ناجی خود باشد، لذا باز هم مرغ دلش به آشیانه‌ی فقیران و قرض‌داران پر می‌کشد و در آخرین فرازهای دعا غفلت از یاد مشکل‌داران جامعه را نمی‌پسندد.

«انک علی کل شیء قدیر»

آخرین کلام روزه‌دار و بند پایانی این نیایش باور قدرت کامله‌ی خداوندی است و حامل این پیام گرامی که آرزومندان سلامت نفس و جان، بدانید که آرامش اموات، غنی‌شدن فقیران، سیرشدن گرسنگان، پوشیده‌شدن برهنگان، ادای قرض مقروضان، رفع گرفتاری روحی و روانی، نجات از غربت، آزادی اسیران، اصلاح امور مسلمین، شفای بیماران، مسدود شدن فقر، تغییر و تحول از بدی به خوبی، ادای دین و باز هم نجات از فقر که همه‌ی آرزو و آرمان و فرهنگ روزه‌داران است زمانی میسر، ممکن و به اجابت خواهد رسید که همه‌ی این باورها در اعمالمان متجلی شود و با حرکتی هرچند اندک و با بضاعتی مختصر و هم‌دلی در حد توان و اطعام و اکرام نیازمندی ولو به دانه‌ی خرمائی، خود را در صف کرم‌داران قرار دهیم و شکر نعمت را نه در لفظ که در گسترانیدن سفره‌ی جوان‌مردی بدانیم و باورمان باشد که خدای قادر بر هر چیزی آنقدر غنی و بی‌نیاز است که خود می‌تواند از بندگانش رفع نیاز کند.

ولی ما باید از آزمون و امتحان سرشکسته بیرون نیائیم که فقیر با صبرش و توانمند با بخشش در امتحان است.

 

* حوزه‌ی معاونت مشارکت‌های مردمی کمیته‌ی امداد امام خمینی(ره)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه