قطعه‌ی آتش در نیستان با صدای آقای شهرام ناظری + متن شعر مجذوب تبریزی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

آتش در نیستان شهرام ناظری 

آلبوم آتش در نیستان آقای شهرام ناظری بی‌شک یکی از آثار ماندگار دنیای موسیقی سنتی ایران است. صدای خاص ایشان به همراه ویژگی خاص تطابق آهنگ با مضمون در این اثر به شدت خودنمایی می‌کند. شنیدن این قطعه که سال‌ها از تولید آن می‌گذرد، همیشه جذابیت و گیرایی خودش را دارد. و حالا در بخش پژواک کیمیا هم ثبتش می‌کنم تا هم خودم گاهی این آهنگ را بشنوم هم –احیانا- دوستان علاقه‌مند دیگر. شعر این کار هم از مجذوب تبریزی است.

یک شب آتش در نیستانی فتاد

سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد

 

شعله تا سرگرم کار خویش شد

هر نی‌ای شمع مزار خویش شد

 

نی به آتش گفت: کاین آشوب چیست؟

مر تو را ز این سوختن مطلوب چیست؟

 

گفت آتش بی‌سبب نفروختم

دعوی بی‌معنی‌ات را سوختم

 

زانکه می‌گفتی نی‌ام با صد نمود

هم‌چنان در بند خود بودی که بود

 

با چنین دعوی چرا ای کم‌عیار

برگ خود می‌ساختی هر نوبهار

 

مرد را دردی اگر باشد خوش است

درد بی‌دردی علاجش آتش است

 

مجذوب تبریزی

 

* منبع آهنگ: سایت رادیوپیام

* در صورت تمایل می‌توانید این قطعه را از اینجا دانلود فرمایید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه