مجمع البیان: سوره فاتحة الکتاب، آیات ۱ تا ۷؛ قسمت ۴ (آخر)
چند حدیث
در تفسیر عیاشی حدیثی نقل میکند که محمّد بن مسلم از امام صادق علیهالسلام پرسید دربارهی آیهی کریمهی «وَ لَقَدْ آتَیْنٰاکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثٰانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» حضرت فرمود: منظور، فاتحة الکتاب است که گفتنش تکرار میشود. سپس امام صادق اضافه میکند که رسول اکرم فرمود: خدا بر من منّت نهاد از گنج بهشت به فاتحة الکتاب که در آن این آیات است با این خوّاص:
«بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ» که خدا دربارهاش میگوید: «وَ إِذٰا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلیٰ أَدْبٰارِهِمْ نُفُوراً»(۱) (و چون در قرآن پروردگارت را به یگانگی و وحدت یاد کنی، آنان روی گردانیده گریزان میشوند)
«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِینَ» که سخن بهشتیان است و خدای را از نیکی پاداش شکر میکنند.
«مٰالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» که جبرئیل میگوید هیچ مسلمانی آن را به زبان نمیآورد جز اینکه خدا و اهل آسمان او را تصدیق مینمایند.
«إِیّٰاکَ نَعْبُدُ» بیان خلوص در عبادت خدا است و «إِیّٰاکَ نَسْتَعِینُ» بالاترین و بهترین چیزی است از حاجات که بندگان از خدا میخواهند.
«اِهْدِنَا الصِّرٰاطَ الْمُسْتَقِیمَ» همان راه پیامبرانی است که خدا بر آنان نعمت داد.
«غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ» همان یهود و «ضالّین» نصاری هستند.
محمّد حلبی میگوید: امام صادق علیهالسلام این قسمت از حمد را چنین قرائت میکرد: «ملک یوم الدین» و نیز: «اهدنا صراط المستقیم» و در روایت دیگر اضافه میکند که حضرت میفرمود: «صراط المستقیم» یعنی امیرالمؤمنین علیهالسلام.
جمیل از حضرت امام صادق نقل میکند که فرمود: هر گاه به دنبال امام جماعتی بودی، وقتی امام از قرائت فاتحه فارغ شد بگو: «الحمد للّٰه رب العالمین».
و نیز فضیل از آن حضرت نقل میکند که فرمود وقتی فاتحه را خواند و تمام شد بگو «الحمد للّٰه رب العالمین».
نظم این سوره
وقتی شخص نعمتهای خدا را در این عالم با چشم دید و دربارهی آنها اندیشید و دانست که عالیترین و راستگوترین شواهد نعمتهای خدا خود اوست، از نام خدا آغاز کرده بِسْمِ اللّٰهِ میگوید و اعتراف به خدائیاش مینماید و از احساس اینکه رحمن و رحیم است در دلش آرامش و سکون مییابد.
و پس از آنکه به این یگانه نعمتدهندهی خود اعتراف نمود، او را شکر میکند و «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ» میگوید و وقتی میبیند همانطور که او مشمول نعمتهای خدا قرار گرفته دیگران نیز از این خوان گسترده بیدریغ بهرهمندند میفهمد که او «رَبِّ الْعٰالَمِینَ» است و با دیدن رزق واسعش به همهی مردم، او را به نام «اَلرَّحْمٰنِ» میخواند.
هنگامی که نافرمانی مردم را در برابر این همه نعمتها مشاهده کرد و اینکه آنان به جای سپاسگزاری خدا پشت پا به احکام الهی میزنند، واجبات را ترک و گناهان را انجام میدهند ولی خدای بزرگ نعمتهایش را از آنان نمیگیرد و گناهشان را میبخشد، پس میداند او «رحیم» است.
این شخص موحّد، رفتار و سلوک مردم را نسبت به هم میبیند که به هم ستم کرده و حق همدیگر را میبرند و هیچ فردی از دیگری به سلامت نیست، میفهمد که به دنبال آنان روزی است که خدا انتقام مظلوم را از ظالم خواهد کشید و میگوید: «مٰالِکِ یَوْمِ الدِّینِ».
پس از فهمیدن همهی این مطالب و پیبردن به اینکه برای او خالقی است رازق و رحیم که میمیراند و زنده میکند، اشیاء را پدید میآورد و دوباره به سوی نیستی باز میگرداند ولی خود او ذات زندهای است که هیچچیز به او مانند نیست و خالقی است که جز او کسی شایستهی پرستش نیست و آنچنان خدای را با این صفات شناخت که گویی هماکنون او را میبیند، در این حال است که روش سخن را تغییر میدهد و از خبر به خطاب میگراید و میگوید: «إِیّٰاکَ نَعْبُدُ» (خدایا تو را میپرستیم)؛ همانطور که وقتی انسان شخصی را توصیف میکند و صفاتش را شرح میدهد و در این میان خود آن شخص که وارد میشود، روش سخن را تغییر داده آن شخص را مخاطب قرار میدهد.
سالک راه توحید وقتی میبیند دل انسان در معرض شبهات و هجوم آراء مختلف است و جز خدا کسی نمیتواند کمک او باشد لذا از خدا برای توفیق در طاعت و تهیهی وسائل و اسباب آن در خواست کمک میکند و میگوید: «إِیّٰاکَ نَسْتَعِینُ».
عارفی که بدین درجه از کمال معرفت رسید و بر راه حق مستقیم شد میترسد که لغزشی برایش پیش آید زیرا تنها معصومین هستند که از خطا و لغزش ایمن و مصونند لذا از خدا توفیق ثبات و پایداری و دوام بر راه خدا و ایمنی از لغزشها را میخواهد و میگوید «اِهْدِنَا الصِّرٰاطَ الْمُسْتَقِیمَ». و کلمهی صراط مستقیم لفظی است جامع معرفت احکام و توفیق عمل به شرایع و قوانین اسلام و پیروی از کسانی که خدا اطاعت آنان را واجب دانسته است و دوری از گناه میباشد.
وقتی همهی اینها را دانست توجه پیدا میکند که برای خدا بندگانی است که مشمول نعمتهای مخصوص اویند. و خدا آنان را در میان مردم برگزیده و حجّت بر خلق قرار داده است پس از خدا میخواهد که او را نیز بدانان ملحق کند و بر راه آنان بدارد تا گمراهان گمراهکنندهای که دشمن حقیقت و کور از دید واقعیت و مخالف راه اعتدالاند و مشمول غضب و لعن خدا قرار گرفتهاند و خدا بر ایشان رسوایی و عذاب مهیّا نموده است، نتوانند در او اثر کنند و از شرشان محفوظ بماند و میگوید: «صِرٰاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضّٰالِّینَ»
پینوشتها:
(۱) آیه ۴۶ از سوره اسراء
* منبع: تفسیر مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، جلد ۱، صفحات ۵۱ تا ۵۳