مفاتیح الجنان؛ فصل دوم؛ تعقیبات مختصه
فصل دوّم در تعقیبات مختصّه
بگو درتعقیب نماز ظهر کمافىالمتهجّد لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ الْعَظیمُ الْحَلیمُ، لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ رَبُ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نیست معبودى جز خداى بزرگ بردبار، نیست معبودى جز خدا
الْعَرْشِ الْکَریمُ، اَلْحَمْدُ للَّهِِ رَبِّ الْعالَمینَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مُوجِباتِ
پروردگار عرش با کرامت ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است بار خدایا از تو مىخواهم آنچه باعث
رَحْمَتِکَ، وَ عَزآئِمَ مَغْفِرَتِکَ، وَ الْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ، وَ السَّلامَةَ مِنْ کُلِّ اِثْمٍ،
رحمت و وسائل حتمى مغفرت تو است و بهرهاى از هر نیکى و سلامتى از هر گناهى
اَللّهُمَّ لا تَدَعْ لى ذَنْباً اِلاَّ غَفَرْتَهُ، وَلا هَمّاً اِلاَّ فَرَّجْتَهُ، وَ لا سُقْماً اِلاَّ شَفَیْتَهُ،
بار خدایا هیچ گناهى برایم مگذار جز آنکه آن را بیامرزى و هیچ اندوهى جز اینکه برطرف کنى و هیچ دردى جز آنکه شفا دهى و
وَ لا عَیْباً اِلاَّ سَتَرْتَهُ، وَ لا رِزْقاً اِلاَّ بَسَطْتَهُ، وَ لا خَوْفاً اِلاَّ امَنْتَهُ، وَ لا سُوءً اِلاَّ
هیچ عیبى جز آنکه بپوشانى و هیچ رزقى جز آنکه فراوانش کنى و هیچ ترسى جز آنکه امانش بخشى و هیچ بدى جز آنکه
صَرَفْتَهُ، وَلاحاجَةً هِىَ لَکَ رِضاً وَلِىَ فیها صَلاحٌ اِلاَّ قَضَیْتَها، یا اَرْحَمَ
برگردانیش و هیچ حاجتى که در آن خوشنودى تو و صلاح کار من باشد جز آنکه برآوردهاش کنى اى
الرَّاحِمینَ، امینَ رَبَّ الْعالَمینَ، و مىگوئى ده مرتبه بِاللَّهِ اعْتَصَمْتُ، وَ بِاللَّهِ اَثِقُ،
مهربانترین مهربانان اجابت فرما اى پروردگار جهانیان * * * * * * با توسل به خدا (از گناه) خوددارى کنم
وَ عَلَى اللَّهِ اَتَوَکَّلُ، پس مىگوئى اَللّهُمَّ اِنْ عَظُمَتْ ذُنُوبى فَاَنْتَ اَعْظَمُ، وَ اِنْ کَبُرَ
و به خدا اعتماد کنم و بر او توکل کنم * * * * * * * * بار خدایا اگر گناهانم بزرگ است پس تو بزرگتر از آنهایى و اگر
تَفْریطى فَاَنْتَ اَکْبَرُ، وَ اِنْ دامَ بُخْلى فَاَنْتَ اَجْوَدُ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لى عَظیمَ ذُنُوبى
کوتاهیم زیاد است باز هم تو بزرگترى و اگر بخل من ادامه دارد پس تو سخىترى بار خدایا بزرگى گناهانم
بِعَظیمِ عَفْوِکَ، وَکَثیرَ تَفْریطى بِظاهِرِ کَرَمِکَ، وَاقْمَعْ بُخْلى بِفَضْلِ جُودِکَ،
را به بزرگى عفو خود ببخش و زیاد کوتاهى کردنم را به کرم آشکارت بیامرز و بخل مرا به زیادى بخششت ریشهکن ساز
اَللّهُمَّ ما بِنا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتُوبُ اِلَیْکَ.
خدایا هر نعمتى که داریم از تو است معبودى جز تو نیست از تو آمرزش خواهم و به سوى تو بازگردم.
تعقیب نماز عصر منقول از متهجد
اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، ذُوالْجَلالِ
آمرزش خواهم از خدایى که معبودى جز او نیست زنده و پاینده وبخشاینده و مهربان و داراى جلال
وَالْإِکْرامِ، وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَىَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلیلٍ خاضِعٍ، فَقیرٍ بآئِسٍ،
و بزرگوارى است، از او خواهم توبهام را بپذیرد توبه بندهاى خوار فروتن نیازمند پریشان
مِسْکینٍ مُسْتَکینٍ مُسْتَجیرٍ، لا یَمْلِکُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاضَرّاً، وَ لامَوْتاً وَ لاحَیوةً
بینوا درمانده پناهندهاى که مالک هیچیک از سود و زیان و مرگ و زندگى و رستاخیزى براى
وَ لا نُشُوراً، پس مىگوئى اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَشْبَعُ، وَ مِنْ قَلْبٍ
خود نیست* * * * بار خدایا به تو پناه مىبرم از نفسى که (از خواهش) سیر نشود و از دلى
لا یَخْشَعُ، وَمِنْ عِلْمٍ لا یَنْفَعُ، وِ مِنْ صَلوةٍ لا تُرْفَعُ، وَ مِنْ دُعآءٍ لا یُسْمَعُ،
که خشوع ندارد و از دانشى که سود ندهد و از نمازى که بالا نرود و از دعایى که شنیده نشود
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الْیُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ، وَالْفَرَجَ بَعْدَ الْکَرْبِ، وَالرَّخآءَ بَعْدَ
خدایا از تو خواستارم آسانى پس از دشوارى را و گشایش پس از گرفتارى و فراوانى پس از سختى بار خدایا
الشِّدَّةِ، اَللّهُمَّ ما بِنا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتُوبُ اَلِیْکَ.
هر نعمتى که ما داریم از آن تو است که معبودى جز تو نیست از تو آمرزش خواهم و بسوى تو بازگشت کنم
و از حضرت صادق علیه السلام منقولست که هر که استغفار کند بعد از نماز عصر هفتاد مرتبه بیامرزد حقتعالى از او هفتصد گناه و روایت شده از حضرت امام محمد تقىعلیه السلام که هر که بخواند اِنَّا اَنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِ القَدْرِ را بعد از عصر ده مرتبه بگذرد براى او در روز قیامت مثل عملهاى خلایق در این روز و مستحب است خواندن دعاى عشرات در هر صباح و مساء و افضلاوقات آن بعد از عصر روز جمعه است و آن دعا بعد از این مذکور خواهد شد.
تعقیب نماز مغرب منقول از مصباح متهجد
بعد از تسبیح زهراءعلیها السلام مىگوئى اِنَاللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَىالنَّبِىِّ، یا اَیُّهَاالَّذینَ
* * * * * * * * * * * * * * * * همانا خدا و فرشتگانش بر پیغمبر درورد فرستند اى کسانى
امَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ، وَ
که ایمان آوردهاید درود فرستید بر او و سلام کنید سلام کاملى خدایا درود فرست بر محمد
عَلى ذُرِّیَّتِهِ وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِهِ، پس مىگوئى هفت مرتبه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،
پیامبر (گرامى خود) و بر نژادش و بر خاندانش * * * * * * * * * * * * * * * * * * به نام خداى بخشاینده مهربان و هیچ جنبش
وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ، و سه مرتبه اَلْحَمْدُ للَّهِ الَّذى یَفْعَلُ
و هیچ نیرویى نیست جز به خداى والاى بزرگ * * * * * * * * * ستایش خاص خدایى است که آنچه خواهد مىکند ولى غیر او
ما یَشآءُ وَ لا یَفْعَلُما یَشآءُ غَیْرُهُ. پس مىگوئى سُبْحانَکَ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اغْفِرْ
آنچه را خواهد نتواند انجام دهد * * * * * * * * * منزهى تو معبودى جز تو نیست گناهان مرا به
لى ذُنُوبى کُلَّها جَمیعاً،فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ کُلَّها جَمیعاً اِلاَّ اَنْتَ.
تمامى هر چه هست بیامرز زیرا تمامى گناهان را (کسى) جز تو نیامرزد.
پس نافله مغرب را بجا مىآورى و آن چهار رکعتاست بدو سلام و تکلّم مکن ما بین آنها و شیخ فرموده روایت شدهکهدررکعتاوّلسورهقُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَبخوانندو در رکعت دوّم قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ و در دو رکعت دیگر هر چه خواستهباشندوروایت شده که حضرت امام علىالنقىعلیه السلام در رکعتسوّم سورهحمد واوّل سوره حدید مىخواندتا وَهُوَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ و در رکعت چهارم حمد مىخواند و آخر سوره حشر یعنى از لَوْ اَنْزَلْنا هذَا الْقُرانَ تا آخر سوره و مستحبّ است که بخوانند درسجده آخر نوافل در هرشب و خصوصاً در شب جمعه هفت مرتبه.
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ اِسْمِکَ الْعَظیمِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، اَنْ
خدایا از تو مىخواهم به ذات بزرگوارت و نام بزرگت و سلطنت ازلیت که
تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اَنْ تَغْفِرَ لى ذَنْبِىَ الْعَظیمَ، اِنَّهُ لایَغْفِرُ الْعَظیمَ اِلَّا
درود فرستى بر محمد و خاندانش و بیامرزى گناه بزرگ مرا زیرا که بزرگ را جز بزرگ
الْعَظیمُ. و چون از نافله فارغشدى پس هر چه مىخواهى تعقیب مىخوانى و مىگوئى ده مرتبه
نیامرزد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ما شآءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ، اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ پس مىگوئى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مُوجِباتِ
آنچه خدا خواهد نیرویى نیست جز به خدا از خدا آمرزش خواهم * * * * * * خدایا از تو خواهم آنچه موجب رحمت و وسائل
رَحْمَتِکَ، وَ عَزآئِمَ مَغْفِرَتِکَ، وَ النَّجاةَ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ کُلِّ بِلِیَّةٍ، وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ
حتمى آمرزش تو است و رهایى از آتش دوزخ و از هر بلا و گرفتارى و رسیدن به بهشت
وَالرِّضْوانِ فى دارِ السَّلامِ، وَجِوارِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلسَّلامُ، اَللّهُمَ
و خوشنودى تو را در منزلگاه سلامتى و همسایگى پیغمبرت محمد که بر او و آلش سلام باد، خدایا
ما بِنا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتُوبُ اِلَیْکَ.
هر نعمتى که ما داریم از تو است معبودى جز تو نیست از تو آمرزش خواهم و به سویت توبه کنم.
و مىخوانى ما بین نماز مغرب و عشاء نماز غفیله را و آن دو رکعت است در رکعت اوّل بعد از حمد مىخوانى وَذَاالنُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ، فَنادى فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ
و ذا النون (یونس) را یاد کن آن دم که خشمناک برفت و گمان داشت بر او سخت نگیریم پس از ظلمات
اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ، فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ،
ندا داد که معبودى جز تو نیست منزهى تو که همانا من از ستمکاران بودهام پس دعایش مستجاب کردیم و از تنگناى غم
وَ کَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ. و در رکعت دوّم بعد از حمد مىخوانى وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ
نجاتش دادیم و این چنین مؤمنین را نجات دهیم. * * * * * * * * * * * * * * * * * کلیدهاى (گنجینههاى)
لایَعْلَمُها اِلاَّ هُوَ، وَ یَعْلَمُ ما فِى الْبَّرِ وَ الْبَحْرِ، وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلاَّ یَعْلَمُها،
غیب نزد او است و جز او (کسى) غیب نداند و هر چه در خشکى و دریاست مىداند هیچ برگى نیفتد جز آنکه آن را بداند
وَ لا حَبَّةٍ فى ظُلُماتِ الْاَرْضِ، وَ لا رَطْبٍ وَ لایابِسٍ اِلاَّ فِى کِتابٍ مُبینٍ. پس
و نه دانهاى در ظلمات زمین و نه تر و نه خشکى مگر آنکه در نامه روشن ثبت است.
دستها را بهقنوت برمىدارى ومىگوئى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَفاتِحِ الْغَیْبِ الَّتى لایَعْلَمُها
* * * * * * * * * * خدایا از تو مىخواهم به حق کلیدهاى (گنجینههاى) غیبى که
اِلاَّ اَنْتَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اَنْ تَفْعَلَ بى کَذا وَ کَذا. بجاى این کلمه
جز تو کسى نداند درود فرستى بر محمد و آلش و نسبت به من چنین و
حاجت ذکر مىکنى پس مىگوئى اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِىُّ نِعْمَتى، وَ الْقادِرُ عَلى طَلِبَتى، تَعْلَمُ
چنان کنى * * * * * * * * * خدایا تویى ولى نعمت من و تواناى بر (انجام) خواسته من،
حاجَتى، فَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ عَلَیْهِ، وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ لَمَّا قَضَیْتَها لى
خواستهام دانى از تو مىخواهم به حق محمد و آلش درود بر او و آنها باد که حاجتم برآورى.
حاجت خود را مىطلبى که روایت شده که هر که این نماز را بجا آورد و حاجت خود را بخواهد حق تعالى به او عطا فرماید آنچه را که خواهد
تَعْقیب نماز عشاء منقول از مُتَّهَجِّدْ
اَللّهُمَّ اِنَّهُ لَیْسَ لى عِلْمٌ بِمَوْضِعِ رِزْقى، وَ اِنَّما اَطْلُبُهُ بِخَطَراتٍ تَخْطُرُ عَلى
خدایا براستى من جاى رزق و روزى خود را ندانم بلکه روى خیالهایى که در دلم خطور مىکند
قَلْبى، فَاَجُولُ فى طَلَبِهِ الْبُلْدانَ، فَاَنَا فیما اَنَا طالِبٌ کَالْحَیْرانِ، لا اَدْرى اَفى
آن را مىجویم و به همین جهت بدنبال آن در شهرها مىگردم و از این رو من در طلب روزى چون شخص سرگردانى هستم که
سَهْلٍ هَوُ اَمْ فى جَبَلٍ، اَمْ فى اَرْضٍ اَمْ فى سَمآءٍ، اَمْ فى بَرٍّاَمْ فى بَحْرٍ، وَ عَلى
نمىدانم آیا در دشت است یا در کوه، در زمین است یا در آسمان در خشکى است یا در دریا و به دست
یَدَىْ مَنْ وَ مِنْ، قِبَلِ مَنْ وَ قَدْعَلِمْتُ اَنَّ عِلْمَهُ عِنْدَکَ، وَ اَسْبابَهُ بِیَدِکَ، وَ اَنْتَ
کى است و از جانب چه شخصى است، آنچه مسلم است دانستهام که علمش پیش تو است و اسبابش به دست تو است و تویى
الَّذى تَقْسِمُهُ بِلُطْفِکَ وَ تُسَبِّبُهُ بِرَحْمَتِکَ، اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
که آن را به لطف خود قسمت کنى و به رحمتت وسیلهاش را فراهم سازى خدایا پس بر محمد و آلش درود فرست
وَاجْعَلْ یا رَبِّ رِزْقَکَ لى واسِعاً، وَ مَطْلَبَهُ سَهْلاً، وَ مَاْخَذَهُ قَریباً، وَ لاتُعَنِّنى
و روزیت را اى پروردگار (مهربان) بر من فراخ گردان و راه درآوردنش را آسان و جاى دریافتش رانزدیک کن و مرا در طلب
بِطَلَبِ مالَمْ تُقَدِّرْ لى فیهِ رِزْقاً، فَاِنَّکَ غَنِىٌّ عَنْ عَذابى، وَاَنَا فَقیرٌ اِلى
آنچه مقدرم نکردهاى به زحمت مینداز زیرا تو از به زحمت انداختن من بىنیازى و من
رَحْمَتِکَ، فَصَلِعَلىمُحَمَّدٍوَآلِهِ، وَ جُدْ عَلى عَبْدِکَبِفَضْلِکَاِنَّکَ ذُوفَضْلٍ عَظیمٍ.
نیازمند رحمت توام پس درود فرست بر محمد و آلش و کرم کن بر بنده خود به فضل که تو داراى فضل بزرگى هستى
مؤلف گوید ایندعاازادعیهطلب رزق است و مستحب است نیز درتعقیب عشاء هفت مرتبه سوره اِنَّا اَنْزَلْناهُ بخواند و آنکه در نماز وتیره و آن دو رکعت نافله نشسته است بعد از نماز عشاء صد آیه از قرآن بخوانند و مستحب است عوض صد آیه سوره اِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ در یک رکعت و سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ در رکعت دیگر بخوانند
تعقیب نماز صبح منقول از متهجّد
اَللّهُمَّ صَلِّ علَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اهْدِنى لِمَا اخْتُلِفَ فیهِ مِنَ الْحَقِ
خدایا درود فرست بر محمد و آلش و مرا در آن حقى که مورد اختلاف است
بِاِذْنِکَ، اِنَّکَ تَهْدى مَنْ تَشآءُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. و مىگوئى دهمرتبه اَللّهُمَّ صَلِ
به مشیت و اذن خودت راهنمایى فرما که تو هر که را بخواهى به راه راست هدایت کنى * * * * * * * * * خدایا درود فرست بر
عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْاَوْصِیآءِ الرَّاضینَ المَرْضِیّینَ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ،
محمد و بر آلش همان اوصیاء خوشنود پسندیده به نیکوترین درودهایت
وَ بارِکْ عَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ، وَالسَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ عَلى اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ،
و برکت فرست بر آنها به بهترین برکاتت و سلام بر ایشان و ارواح و اجسادشان
وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، و این صلوات در عصرهاى جمعه نیز وارد شده با فضیلت بسیار و بگو نیز
و رحمت خدا و برکاتش * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اَللّهُمَّ اَحْیِنى عَلى ما اَحْیَیْتَ عَلَیْهِ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِبٍ، وَاَمِتْنى عَلى ما ماتَ
خدایا مرا زنده دار بر آنچه على بن ابیطالب را بر آن زنده داشتى و بمیران بر آنچه
عَلَیْهِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ عَلَیْهِ السَّلام و بگو صد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ و صد
على بن ابیطالب بر آن درگذشت * * * * * * * از خدا آمرزش خواهم و به سویش توبه کنم
مرتبه اَسْئَلُ اللَّهَ الْعافِیَةَ و صد مرتبه اَسْتَجیرُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ و صد مرتبه وَاَسْئَلُهُ الْجَنَّةَ
* * * * مىطلبم از خدا تندرستى * * * * پناه مىبرم به خدا از آتش * * * * و از او بهشت مسئلت دارم
و صد مرتبه اَسْئَلُ اللَّهَ الْحُورَ الْعینَ و صد مرتبه لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ و صد
* * * * از خدا حورالعین مىخواهم * * * * معبودى نیست جز خدایى که سلطان حق و آشکار است
مرتبه توحید و صد مرتبه صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و صد مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ وَ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * درود خدا بر محمد و آلش باد * * * * منزه است خدا و
الْحَمْدُ للَّهِِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَ اَللَّهُ اَکْبَرُ، وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ
ستایش خاص خدا است و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و جنبش و نیرویى مگر به خداى والاى بزرگ نیست
و صد مرتبه ما شآءَ اللَّهُ کانَ، وَ لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّبِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ. پس بگو
* * * * آنچه خدا خواهد شود و نیست جنبش و نه نیرویى جز به خداى والاى بزرگ * * * *
اَصْبَحْتُ اَللّهُمَّ مُعْتَصِماً بِذِمامِکَ الْمَنیعِ، الَّذى لا یُطاوَلُ وَ لا یُحاوَلُ، مِنْ
صبح کردم خدایا در حالىکه پناه آوردم به جوار (مقام) منیع تو که دستى بدان نرسد و مورد تجاوز واقع
شَرِّ کُلِّ غاشِمٍ وَطارِقٍ، مِنْ سآئِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ ما خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ الصَّامِتِ وَ
نگردد از شر هر ستمگر و هر راهزنى از تمام کسانى که آفریدهاى و چیزهاى دیگرى که خلق کردهاى چه (آنها که) خموش (اند) و
النَّاطِقِ، فى جُنَّةٍ مِنْ کُلِّ مَخُوفٍ بِلِباسٍ سابِغَةٍ وَِلاءِ اَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ، مُحْتَجِباً
چه گویا (خود را) در سپرى از هر چیز ترسناکى (نهادم) با لباسى بافته از دوستى خاندان پیمبرت و خود را بپوشانم
مِنْ کُلِّ قاصِدٍ لى اِلى اَذِیَّةٍ، بِجِدارٍ حَصینٍ الْإِخْلاصِ فِى الْإِعْتِرافِ بِحَقِّهِمْ،
از هر که قصد آزارم کند به سنگر محکم اخلاص با اعتراف به حق آن
وَ التَّمَسُّکِ بَحَبْلِهِمْ، مُوقِناً اَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَمَعَهُمْ وَ فیهِمْ وَ بِهِمْ،
بزرگواران و تمسک به رشته دوستى ایشان در حالیکه یقین دارم که حق مخصوص آنها و نزد آنها و در پیش آنها
اُوالى مَنْ والَوْا، وَ اُجانِبُ مَنْ جانَبُوا، فَاَعِذْنى اَللّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ ما
و بوسیله آنها است دوست دارم هر که را دوست دارند و دورى جویم از هر که دورى جویند پس خدایا بهحق ایشان مراازشر هرچه
اَتَّقیهِ، یا عَظیمُ حَجَزْتُ الْأَعادِىَ عَنّى بِبَدیعِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، اِنَّا جَعَلْنا
مىترسم پناه ده اى خداى بزرگ، من دشمنان را بوسیله خداى پدید آورنده آسمانها و زمین از خود دور ساختم، همانا پیش
مِنْ بَیْنِ اَیْدیهِمِ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَاَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ.
رویشان سدى نهادیم و پشت سرشان نیز سدى، و پرده بر آنها افکندیم که نمىبینند.
و این دعا در هر صبح و شام خوانده مىشود و آن دعاء امیرالمؤمنین علیه السلام است در لَیْلَةُ الْمَبیت و در تهذیب روایت شده که هر که بعد از نماز صبح دهمرتبه بگوید سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ، وَلا حَوْلَ وَ لا قُوَةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِىِ الْعَظیمِ حقّتعالى او را عافیت دهد از کورى و دیوانگى وجُذام وفقر وخانه برسرفرود آمدن یا خرافت در هنگام پیرى و شیخ کلینى از حضرت صادقعلیه السلام روایت کرده که هر که بعد از نماز صبح و نماز مغرب بگوید هفتمرتبه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرّحَیمِ لا حَوْلَ وَ لا قُوَةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِىِ الْعَظِیمِ حقّ تعالى دفع کند از او هفتاد نوع از انواع بلا که آسانتر آنها باد و پیسى و دیوانگى باشد و اگر شقى باشد محو شود از اشقیاء و نوشته شود از سُعداء و نیز از آن حضرت روایت کرده که براى دنیا و آخرت و رفع درد چشم این دعا را بعد از نماز صبح و مغرب بخوانند
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِمُحَمَّدٍ عَلَیْکَ، صَلِعَلىمُحَمَّدٍوَ آلِمُحَمَّدٍ،
* * * * * * * * * * خدایا از تو مىخواهم به آن حقى که محمد و آلش بر تو دارند که درود فرستى بر
النُّورَ فى بَصَرى وَالْبَصیرَةَ فى دینى، وَ الْیَقینَ فى قَلْبى، وَ الْإِخْلاصَ
محمد و آلش و قرار ده روشنایى در دیدهام و بینایى در دینم و یقین در دلم و
فى عَمَلى وَالسَّلامَةَ فى نَفْسى وَ السَّعَةَ فى رِزْقى، وَ الشُّکْرَ لَکَاَبَداً مااَبْقَیْتَنى.
اخلاص در عملم و سلامتى در جانم و فراخى در روزیم و همیشه تا زندهام دارى سپاسگذارت باشم
شیخ ابن فهد در عُدَّة الدّاعى از حضرت امام رضا علیه السلام نقل کرده که هر که بگوید در عقب نماز صبح این کلام را حاجتى طلب نکند مگر آنکه آسان شود براى او و کفایت کند حقّ تعالى آنچه را که مهمّ او است
بِسْمِ اللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ وَ اُفَوِّضُ اَمْرى اِلَى اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ
به نام خدا و درود خدا بر محمد و آلش باد و واگذارم کارم را به خدا که براستى خدا به کار بندگان بینا
بِالْعِبادِ، فَوَقیهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا، لا اِلهَ إلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ
است «پس خدا از نیرنگهاى بد نگاهش داشت» معبودى جز تو نیست «منزهى تو که من از
الظَّالِمینَ، فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ، حَسْبُنَا اللَّهُ
ستمکارانم پس ما دعایش مستجاب کردیم و از غم و اندوه نجاتش دادیم این چنین مؤمنان را نجات دهیم»
وَنِعْمَ الْوَکیلُ، فَاْنَقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ، ما شآءَ اللَّهُ
«خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلى است پس با نعمت خدا و فزونى که دیگر بدى به آنها نرسید بازگشتند» آنچه خدا خواهد،
لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللَّه ما شآءَاللَّهُ لا ما شآءَ النَّاسُ، ما شآءَ اللَّهُ وَاِنْ کَرِهَ النَّاسُ،
نیست جنبش ونه نیرویى مگر بوسیله خدا آنچه خدا خواهد مىشود نه آنچه مردم خواهند آنچه خدا خواهد مىشود اگر چه مردم
حَسْبِىَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبینَ، حَسْبِىَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقینَ، حَسْبِىَ الرَّازِقُ
ناخوش دارند بس است مرا پروردگار از (بندگان) پروریده شده، بس است مرا آفریدگار از آفریدگان بس است مرا روزى ده از
مِنَ الْمَرْزُوقینَ، حَسْبِىَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ، حَسْبى مَنْ هُوَ حَسْبى، حَسْبى مَنْ
روزى خوران بس است مرا خدا پروردگار جهانیان بس است مرا آنکه او بس است مرا،
لَمْ یَزَلْحَسْبى، حَسْبى مَنْ کانَ مُذْ کُنْتُ لَمْ یَزَلْ حَسْبى، حَسْبِىَاللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ
بس است مرا آنکه همیشه مرا بس است بس است مرا آنکه از وقتى بودم همیشه بسم بوده بس است مرا خدا معبودى جز
هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِالْعَظیمِ.
او نیست بر او توکل کنم و او است پروردگار عرش با عظمت.
مؤلف گوید که شیخ ما ثقةالاسلام نورى نوَّرَ اللَّهُ مَرْقَدَهُ در کتاب دارُ السَّلام از شیخ خود مرحوم خُلْد مَقام عالم ربّانى جناب حاجّ ملّا فتحعلى سلطان آبادى (ره) نقل فرموده که فاضل مقدّس آخوند مُلّا محمّد صادق عراقى در غایت سختى و پریشانى و بدحالى بود و بهیچوجه براى او گشایشى نمیشد تا آنکه شبى در خواب دید که در یک وادى خیمه بزرگى با قبّه سر پا است پرسید این خیمه از کیست گفتند از کهف حصین و غیاث مضطرّ مستکین حضرت قائم مهدى و امام منتظر مرضى عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ مىباشد پس بتعجیل خدمت آن حضرت مشرّف گردید و سختى حال خود را به آن حضرت عرض کرد و از آن بزرگوار دعائى براى گشایش کار ورفع غمّ خویش خواست آن حضرت او را حواله فرمود بسیّدى از اولاد خود و اشاره فرمود باو و بخیمه او آخوند از خدمت آن حضرت بیرون شد و رفت بهمان خیمه که حضرت به آن اشاره فرموده بود دید سیّد سَنَد وحِبْر مُعْتَمَد عالم اَمْجَد مُؤَیَّدْ جناب آسیّد محمّد سُلطان آبادى است درآن خیمه ودر روىسجّاده نشسته مشغولدعا وقرائتاست آخوند برسیّد سلام کرد و حکایت حال را براى او نقل کرد پس سیّد براى گشایش امر و وسعت رزق او را دعائى تعلیم نمود پس از خواب بیدار شد در حالى که آندعا در خاطر او بود و قصد کرد خانه سیّد را و پیش از این خواب آخوند از سیّد مُنافر و تارک او بود بجهتى که آنرا ذکر نمىکرد پس چون بخدمت سیّد رسید او را بهمان نحو که در خواب دیده بود دید در مصلاى خود نشسته مشغول ذکر و استغفار است سلام کرد سیّد جواب سلام داد و تبسّمى نمود مثل آنکه از قضیّه مطّلع باشد پس آخوند براى گشایش امر خویش دعائى خواست پس سید تعلیم او نمود همان دعائى را که در خواب به او تعلیم فرموده بود پس آخوند مشغول به آندعا شد به اندک زمانى دنیا از هر طرف به او روى آورد و از سختى و بدحالى بیرون آمد و مرحوم حاج ملا فتحعلى رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ سید را مدح مىکرد مدح بلیغى و او را ملاقات کرده بود و مقدارى از زمان هم شاگردى او نموده بود امّا آنچه را که سید تعلیم آخوند کرده بود در خواب و بیدارى پس سه چیز است اوّل آنکه در عقب فجر دست بر سینه گذارد و هفتمرتبه یا فَتَّاحُ بگوید دوّم مواظبت کند بخواندن این دعا که در کافى است حضرت رسول صلى الله علیه وآله تعلیم فرمود آنرا به مردى از صحابه که مبتلا بود بناخوشى و پریشانى و از برکت خواندن این دعا به اندک زمانى ناخوشى و پریشانى از او برطرف شد.
لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَى الْحَىِّ الَّذى لا یَمُوتُ وَ
جنبش و نیرویى مگر بوسیله خدا نیست توکل کردم بر (خداى) زندهاى که نمیرد و
الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِى الْمُلْکِ وَ لَمْ
ستایش خاص خدایى است که فرزندى نگیرد و شریکى در فرمانروایى ندارد و خوارى
یَکُنْ لَهُ وَلِىٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً * سوّم درعقب نمازهاى صبح بخواند
ندارد تا نیازمند یاور باشد و به نحو کامل او را بزرگ شمار * * * * * * * * * * * *
دعائى را که از شیخ ابن فهد نقل شد و این اَوْراد را باید غنیمت شمرد و بخواندن آن مواظبت نمود و از فوائد آن غفلت ننمود، و بدانکه سجده شکر بعد از نمازها مستحبّ مؤکّد است و دعا و اذکار بسیار در آنحال وارد شده و از حضرت امام رضاعلیه السلام منقول است که اگر خواهى صد مرتبه شُکْراً شُکْراً بگو و اگر خواهى صد مرتبه عَفْواً عَفْواً و نیز از آن حضرت منقول است که کمتر آنچه در این سجده گویند آن است که سه مرتبه بگویند شُکْراً لِلَّهِ و نیز بدان که در وقت طلوع آفتاب و وقت غروب ادعیه و اذکار بسیار از حضرت رسول خداصلى الله علیه وآله و ائمه طاهرینعلیهم السلام مأثور گردیده است و تحریص و ترغیب بیشمار بر محافظت ایندو وقت در آیات و اخبار وارد شده است و ما در این مختصر بذکر چند دعاى معتبر اکتفا مىکنیم اوّل مشایخ حدیث بسندهاى معتبره از حضرت صادق علیه السلام روایت کردهاند که فریضه و واجبست بر هر مسلمان که ده مرتبه پیش از طلوع آفتاب و ده مرتبه پیش از غروب این دعا را بخواند:
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحیى وَ یُمیتُ وَ
معبودى جز او نیست که یگانه است و شریکى ندارد فرمانروایى و ستایش خاص او است زنده کند و بمیراند و
یُمیتُوَ یُحْیى وَ هُوَ حَىٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَىءٍ قَدیرٌ
بمیراند و زنده کند و او است زندهاى که نمیرد هر چه خیر است بدست او است و او بر هر چیز توانا است.
و در بعضى از روایاتست که اگر ترک شود قضا کنید که لازمست دویّم و نیز از آن حضرت در روایات معتبره وارد شده که پیش از طلوع و غروب آفتاب ده مرتبه بگو
اَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ وَ اَعُوذُ باللَّهِ اَنْ
پناه برم به خداى شنواى دانا از وسوسههاى درونى شیاطین و پناه برم از اینکه
یَحْضُرُونِ اِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ * سیّم ونیز از آن حضرت روایت شده که چه
نزدم حاضر شوند و براستى اوست خداوندى که شنوا و دانا است * * * * * * * * * * * *
مانع است شماراکهدرهرصبحوشام سه مرتبه این دعا را بخوانید: اَللّهُمَّ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالأَبْصارِ،
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اى خداى گرداننده دلها و دیدهها
ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ، وَلاتُزِغْ قَلْبى بَعْدَ اِذْهَدَیْتَنى وَهَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ
دل مرا بر دین خود ثابت گردان و پس از آنکه هدایتم کردى دلم را منحرف مکن و از نزد خویش رحمتى به من ببخش که همانا
رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ، وَ اَجِرْنى مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِکَ، امْدُدْ لى فى عُمْرى،
تو بخشایشگرى و از آتش دوزخ به رحمت خویش پناهم ده خدایا عمرم را دراز کن و در روزیم
وَاَوْسِعْ عَلَىَّ فىرِزْقى، وَانْشُرْ عَلَىَّ رَحْمَتَکَ، وَ اِنْ کُنْتُ عِنْدَکَ فى اُمِالْکِتابِ
فراخى ده و رحمتت را بر من بگستران و اگر من در کتاب (و دفتر) اصلى (لوح) پیش تو تیرهبخت
شَقِیّاً فَاْجَعْلنى سَعیداً، فَاِنَّکَ تَمْحُوا ما تَشآءُ وَتُثْبِتُ، وَ عِنْدَکَ اُمُّ الْکِتابِ.
و شقى هستم پس مرا خوشبخت گردان که البته تو هر چه را خواهى محو کنى و هر چه را خواهى اثبات و کتاب اصلى نزد تو است
چهارم و نیز از آن حضرت منقول است که در هر صبح و شام این دعا را بخوان اَلْحَمدُ للَّهِِ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ستایش
الَّذى یَفْعَلُ ما یَشآءُ وَ لا یَفْعَلُ ما یَشآءُ غَیْرُهُ، اَلْحَمْدُ للَّهِِ کَما یُحِبُّ اللَّهُ
مخصوص خدایى است که مىکند آنچه بخواهد و دیگرى چنان نیست که هر چه خواهد بکند ستایش او راست چنانچه
اَنْ یُحْمَدَ، الْحَمْدُ للَّهِِ کَما هُوَ اَهْلُهُ، اَللّهُمَّ اَدْخِلْنى فى کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ
دوست دارد که ستایش شود ستایش خاص اوست چنانچه شایسته آنست خدایا مرا در هر خیرى که محمد و آلش را در آن
فیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ اَخْرِجْنى مِنْ کُلِّ شَرٍّ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً
درآوردهاى درآور و بیرونم آور از هر شرى که محمد و آلش را از آن بیرون آوردهاى
وَ آلَ مُحَمَّدٍ، صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ. * پنجم در هر صبح و شام
درود خدا بر محمد و آلش باد * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دهمرتبه بگو سُبْحانَ اللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ للَّهِِ، وَ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اَکْبَرُ
* * * * * * * * * * * منزه است خدا و ستایش خاص خدا است و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است.
و از جمله دعاهاى در این دو وقت دعاى عَشَرات است که بعد از این خواهد آمد.